نام پژوهشگر: هدیه بدخشان
اعظم حبیبی یوسف سهرابی
چکیده استفاده از کودهای بیولوژیک و آلی به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش عملکرد گیاهان زراعی راهبرد مهمی در جهت حرکت به سمت کشاورزی پایدار است. امتیاز کودهای زیستی، هزینه کم و ایمنی محیط زیست است که می توان آن ها را جایگزین بخشی از مصرف کودهای شیمیایی کرد. علاوه بر کودهای زیستی استفاده از کودهای آلی سبب بهبود شرایط فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک می شود در نتیجه مواد معدنی خاک می توانند به صورت محلول در آب و به شکل قابل تبادل در آیند و یا بخشی از مواد آلی این کودها به آرامی آزاد شده و در اختیار گیاه قرار می گیرد و همین امر باعث کاهش فرسایش و شستشوی این مواد از خاک می گردد. با توجه به اهمیت عاری بودن گیاهان دارویی از بقایای مواد شیمیایی تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی، آلی و شیمیایی بر عملکرد و کیفیت کدوی تخم کاغذی (cucurbita pepo subsp. pepo var. styriaca) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 14 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان واقع در سنندج مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از کودهای زیستی نیتروکسین و فسفاته ی بارور2، کود آلی و کود شیمیایی به صورت خالص یا در ترکیب با هم دیگر (کودهای شیمیایی و آلی در ترکیب با سایر کودها به مقدار 50% میزان خالص آن مصرف گردید) و تیمار شاهد (عدم مصرف کود). نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین تعداد دانه در میوه، وزن متوسط و قطر هر میوه، عملکرد میوه و عملکرد دانه در تیمارهای کودی ترکیبی از سه نوع کود آلی، شیمیایی و زیستی مشاهده گردید. بین تیمارهای کودی از لحاظ وزن هزار دانه و تعداد میوه در بوته اختلاف معنی داری وجود نداشت. بیشترین میزان کلروفیل و فتوسنتز نیز در تیمارهای ترکیب کودهای زیستی با کود شیمیایی و یا ترکیب همین کودها با کود آلی مشاهده گردید. بیشترین درصد پروتئین در تیمار نیتروکسین به همراه کود شیمیایی مشاهده شد که با تیمار ترکیب تلفیق کودهای زیستی با کود شیمیایی اختلاف معنی-داری نشان نداد. بیشترین میزان فسفر و درصد روغن در کود زیستی فسفاته بارور2 به همراه کود شیمیایی، بیشترین مقدار پتاسیم در تلفیق کود زیستی نیتروکسین و کود شیمیایی و بیشترین عملکرد روغن در ترکیب کودهای زیستی با کود آلی مشاهده شد. در کلیه صفات، مصرف کودهای زیستی نسبت به شاهد (عدم مصرف کود) برتری نشان دادند. با توجه به این که بیشترین عملکرد دانه و عملکرد روغن به عنوان اصلی ترین صفات مورد بررسی در تیمارهای تلفیقی از کودهای زیستی، شیمیایی و آلی مشاهده گردید می توان از طریق جایگزینی بخشی از کودهای شیمیایی با کودهای آلی یا زیستی، حداکثر عملکرد و کیفیت را در گیاه کدوی تخم کاغذی به دست آورد. و همچنین از طریق کاهش مصرف کودهای زیستی از آلودگی محیط زیست نیز جلوگیری کرد. واژه های کلیدی: کدوی تخم کاغذی، عملکرد، چربی، کود زیستی، کود آلی
شیما جهانگیری بابک سوری
ارسنیک و ترکیبات آن یک مسئله جدی برای سلامتی انسان و سایر جانداران هستند و خاک ها و رسوبات آلوده به ارسنیک منابع مهم آلودگی زنجیره های غذایی و ذخایر آب می باشند. وفور ارسنیک در خاکهای آهکی حوزه آبخیز دشت قروه بعنوان قطب کشاورزی استان کردستان آلودگی محصولات کشاورزی و تشدید آلودگی منابع آب منطقه را موجب میگردد. به دست آوردن اطلاعات کافی در مورد خصوصیات مکانهای آلوده به آرسنیک گامی کلیدی جهت اصلاح این مکانها میباشد. برای ارزیابی و مدیریت خطرات ناشی از آلودگی ارسنیک، مهم است که شرایط ژئوشیمیائی سایتهای آلوده بررسی شود و داده های ژئوشیمیائی جمع آوری شود. از اینرو بررسی مکانیسم تثبیت ارسنیک در خاک های آهکی حوزه آبخیز دشت قروه و تأثیر خصوصیات فیزیکوشیمیائی خاک بر میزان نسبت فراکسیونهای سمی تر باید مورد توجه قرار بگیرد. به همین دلیل این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر خصوصیات مختلف فیزیکوشیمیایی خاکهای آهکی بر تثبیت ارسنیک به فرم ارسنات در حوزه آبخیز دشت قروه صورت گرفت. بدین بمنظور مجموعا 8 پروفیل خاک در آلوده ترین منطقه حوزه آبخیز دشت قروه مورد نمونه برداری قرار گرفتند. تحلیل نتایج آزمایشات انجام شده با استفاده از روابط همبستگی برروی مجموعا 37 نمونه خاک نشان داد که میزان ارسنیک دارای روابط معناداری با شن، سیلت، کربن آلی،اکسیدهای آزاد آهن، نیترات و فسفات است. مقایسه این روابط مشخص کرد که معنادارترین این روابط مربوط به رابطه میان ارسنیک و میزان اکسیدهای آزاد آهن (01/0=? و 741/0=r) میباشد، نتایج تجزیه رگرسیون چندگانه نیز مشخص کرد که میزان سیلت و اکسیدهای آزاد آهن دارای بیشترین تأثیر بر میزان ارسنیک در خاک می باشند (66/0=r2) با توجه به این نکته که نتایج تجزیه رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که آنیون های فسفات و نیترات در صورت حضور کلوئیدهای جاذب در خاک موثرترین آنیون های تأثیرگذار، بر میزان ارسنات در خاک می باشند. در نهایت با توجه به این مستندات و بدلیل مقادیر بسیار اندک اکسیدهای آزاد آهن در خاکهای مورد مطالعه اقداماتی نظیر اضافه کردن کودهای آهن و یا کاربرد نمکهای آهن بهمراه اصلاحph خاک در کنار محدود نمودن مصرف کودهای فسفاته و نیتراته میتوانند بعنوان موثرترین راهکارهای کنترل آلودگی ارسنیک در منطقه بکار گرفته شوند.
هادی محمد زاده هدیه بدخشان
کمبود ریزمغذی هایی همچون آهن، روی و ویتامین ها (گرسنگی پنهان) از عوامل اساسی تهدید کننده سلامتی در سراسر دنیا به شمار می رود. این کمبود در مناطقی مانند حومه شهرها و روستاها که منشا غذای مورد استفاده آن ها غلات و به ویژه گندم است محسوستر می باشد. ارزیابی تنوع ژنتیکی به عنوان راهبرد پایه ای در برنامه های اصلاح گیاهان برای شناسایی ژن های مقاوم نسبت به تنش ها، ژن های کنترل کننده صفات کمی و کیفی مطلوب و غیره ضروری است. به منظور ارزیابی تنوع ژتنیکی محتوی روی در دانه برخی از ارقام مورد کشت در ایران، 42 ژنوتیپ گندم مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی تنوع ژنتیکی در سطح مولکولی از 27 آغازگر چند شکل ریزماهواره استفاده شد. میزان تشابه بین افراد با استفاده از ضریب تشابه دایس و الگوریتم neighbor joining تعیین شد. دندروگرام حاصل از داده های ژنتیکی مطابقت قابل توجهی با اطلاعات شجره ای داشت و ژنوتیپ ها در خوشه-های مجزا قرار گرفتند. بیشترین میزان اطلاعات چند شکلی (pic) به میزان 7979/0 مربوط به آغازگر gwm282 و کمترین آن 0475/0 مربوط به آغازگر wmc289-2 بود. به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی ارقام از نظر محتوی روی این ژنوتیپ ها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و برای دو سال متوالی مورد کشت و ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به نتایج مقایسه میانگین ها بر مبنایlsd فیشر، ژنوتیپ-های گاسپارد و سبلان از لحاظ محتوی zn در سال اول برتر بودند و با توجه به معنی دار نبودن اثر متقابل سال و ژنوتیپ بر مبنای نتایج حاصل از تجزیه مرکب، در سال دوم نیز رتبه بندی ارقام به همین منوال بود. دامنه تغییرات محتوی روی دانه در سال اول بین81-38 میلی گرم بر کیلوگرم و در سال دوم بین 65-33 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. برای تعیین نواحی کروموزومی مرتبط با جذب روی تجزیه رگرسیون گام به گام انجام شد و نشانگرهای barc48-b (1a)، (1a) barc48-c،gwm400-a (7b)، (7a) barc29-b، (2a) gwm312-a، (3a) barc67-c با صفت محتوی روی در بذر مرتبط بودند. برای بررسی میزان همبستگی بین ماتریس های فاصله حاصل از محتوی روی دانه و نشانگرهای ریزماهواره از آزمون مانتل استفاده شد. این آزمون در سطح 5? معنی دار نبود. بدین معنی که بین خوشه بندی حاصل از داده ها ی ژنوتیپی و صفت محتوی روی دانه مطابقت قابل توجهی وجود ندارد.
مصطفی رفیعی پور قادر میرزاقادری
چکیده در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 45 ژنوتیپ گندم تتراپلوئید امر اهلی و وحشی و پنج ژنوتیپ دوروم بررسی شد. گندم های امر شامل ارقام محلی جمع آوری شده از استان های آذربایجان غربی و کردستان به همراه ژنوتیپ های امر مربوط به برخی کشورهای هلال حاصلخیز بود. ژنوتیپ ها با استفاده از 27 نشانگر ریزماهواره (تقریباً دو نشانگر از هر کروموزوم) بر روی ژل پلی اکریل آمید واسرشت بررسی و همچنین طی کشت مجزایی در داخل گلخانه برای مقاومت به شوری مقایسه شدند. آغازگرها مجموعاً 178 آلل مختلف را با میانگین 59/6 آلل در هر لوکوس تکثیر کردند. تعداد آلل های تکثیر شده توسط هر آغازگر از 2 (xedm2) تا 11 (xgwm186) عدد متغیر بود. هتروزیگوتی آلل ها از 14/0 (xedm28) تا 90/0 (xgwm369) متغیر و دارای میانگین 68/0 بود. همبستگی معنی داری بین هتروزیگوتی مورد انتظار (ht) و تعداد آلل های هر نشانگر مشاهده شد (01/0 > p؛78/0=r). ضریب تمایز ژنی (25/0=gst) نشان داد که تنوع ژنتیکی بین و درون مناطق (کشورها) بترتیب 25% و 75% است. میانگین ضریب تنوع ژنی برای مناطق مختلف از 23/0 (امرهای اهلی آذربایجان) تا 66/0 (امرهای وحشی اردن) متغیر بوده و برای امرهای اهلی ایران 34/0 به دست آمد. بر اساس ضریب فاصله ژنتیکی (nei, 1972)، امرهای اهلی ایران کمترین فاصله را با امرهای اهلی ارمنستان داشتند (41/0 = ضریب فاصله ژنی). آزمایش های گلدانی در شرایط شاهد (ds m-1 85/2=ec) و تنش شوری (ds m-1 44/10) نشان داد که در تنش شوری، +na در برگ پرچم افزایش و نسبت k+/na+ کاهش پیدا کرده است (05/0 > p). بر اساس شاخص تحمل به تنش شوری (sti)، ژنوتیپ ها در سه گروه مقاوم، متوسط و حساس به تنش قرار گرفته اند. بیش از 45 درصد از جمعیت-های بومی ایران در گروه مقاوم به شوری بودند. این مطالعه اطلاعات واکنش به شوری و تنوع ژنتیکی گندم های امر ایرانی و ارتباط آن با نمونه های سایر کشورهای هلال حاصلخیز را نشان داد که می توان از آن در برنامه های نگهداری و اصلاح ذخایر ژنتیکی استفاده کرد. واژه های کلیدی: تنوع ژنتیکی، نشانگر ریزماهواره،گندم امر، ژل پلی اکریل آمید و تنش شوری
نامدار مرادی هدیه بدخشان
کمبود مواد ریزمغذی یا گرسنگی پنهان، در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه تهدیدی اساسی برای سلامتی به شمار میآید. کمبود آهن مهمترین عامل سوءتغذیه ناشی از کمبود مواد ریزمغذی و بیماریهای وابسته به آن است. گندم نان یکی از منابع اصلی غذایی در ایران و بیشتر کشورهای جهان است که قسمت عمده انرژی، پروتئین و مواد مغذی دیگر ازجمله ریزمغذیها از آن تامین میشود. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی از لحاظ محتوی عنصر آهن دانه در ارقام گندم، 42 ژنوتیپ از گندمهای رایج در ایران مورد بررسی قرار گرفتند. ژنوتیپها در شرایط مزرعه و در دو سال متوالی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی کشت شدند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس برای هرکدام از سالها ژنوتیپها با هم دیگر اختلاف قابل ملاحظهای داشتند(p<0.001). براساس نتایج تجزیه واریانس مرکب، اثر متقابل سال و ژنوتیپ معنیدار بود(p<0.001) و وراثت پذیری عمومی محتوی آهن دانه 60درصد برآورد گردید. محتوی آهن دانه در سالهای اول (89-88) و دوم (90-89) به ترتیب در دامنه mg/kg90-40 و mg/kg62-32 و میانگین آن در سالهای اول و دوم به ترتیب mg/kg5/60 و mg/kg7/43 بود. بین محتوی آهن و درصد پروتئین دانه ژنوتیپها همبستگی مثبت قابل ملاحظهای مشاهده شد (r=0.447, p<0.01). تنوع ژنتیکی در ژنوتیپهای گندم در سطح مولکولی با استفاده از 35 نشانگر ریزماهواره ژنومی و هفت نشانگر ریزماهواره est مورد بررسی قرار گرفت. محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) از 18/0 (xgwm473) تا 84/0 (xwmc617) با میانگین 54/0 بود. تجزیه خوشهای با استفاده از الگوریتم upgma و ضریب تشابه دایس انجام شد و ژنوتیپها در شش گروه دسته بندی شدند. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای مطابقت خوبی با اطلاعات شجرهای و دیگر خصوصیات ژنوتیپها داشت. برای مشخص کردن ارتباط احتمالی بین جایگاه کروموزومی نشانگرها و صفت محتوی آهن دانه، تجزیه رگرسیون گام به گام انجام شد. براساس این روش جایگاههای (7bs)xgwm400، (4a,4bs,4d)xwmc617، (4al)xgwm160،(2al,5bs)edm54 و (6a,6b,6d)xbarc146 به طور قابل ملاحظهای با محتوی آهن دانه مرتبط بودند.
قدرت الله زینلی قادر میرزاقادری
در این تحقیق واکنش به تنش شوری و ساختار کروموزومی لاین های bc1f5 حاصل از تلاقی یک رقم گندم نان (2n = 6x = 42, aabbdd) ایرانی به نام روشن و یک آلوهگزاپلوئید مصنوعی به نام تریتی پایروم (2n = 6x = 42, aabbebeb) بررسی شد. گونه دیپلوئید تینوپایروم بسارابیکوم (2n = 2x = 14, ebeb) بومی مناطق دریای سیاه و مدیترانه می باشد که در حضور 350 میلی مولار نمک طعام چرخه زندگی خود را تکمیل می کند. در غلات مقاومت به شوری شامل دو فرایند مستقل از هم، دفع سدیم و مقاومت بافتی می باشد. یکی از راه های تشخیص حضور ژنوم eb در زمینه ژنتیکی گندم، استفاده از نشانگرهای مولکولی edt-pcr است. تعداد 16 لاین و دو والد آن ها از نظر ترکیب کروموزومی، نسبت سدیم به پتاسیم و نسبت ماده خشک (rdm) در محیط کشت مایع بدون نمک (شاهد) و حاوی 100 میلی مولار نمک طعام (nacl) مورد ارزیابی قرار گرفتند. هشت لاین دارای یک جفت کروموزوم جابه جا شده توسط نشانگرهای مولکولی شناسایی شد که یک لاین دارای جابه جایی2eb(2b) و هفت لاین دیگر دارای جابه جایی6eb(6d) بودند. لاین دارای جابه جایی گروه دو نسبت به والد روشن دیرتر گل داده و از rdm بیشتری برخوردار بود. از تعداد 25 نشانگر plug، 10 نشانگر (40%) باند اختصاصی برای پنج کروموزوم متفاوت از ژنوم eb را در زمینه ژنتیکی گندم نشان دادند. این نتایج نشان دهنده کارایی مناسب این نشانگرها در تشخیص ژنوم های خویشاوند است.
محمد صدیق کمانگر هدیه بدخشان
توت فرنگی گیاهی از جنس فراگاریا و خانواده گل سرخیان است که در تمام جهان دارای پراکندگی وسیعی بوده و به خاطر محصول میوه آن بسیار مورد توجه است. بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیت ها و گونه های توت فرنگی به عنوان عامل پایداری در برابر تغییرات شرایط زیست محیطی، تنش ها و همچنین در جهت ایجاد رقم های جدید و مطلوب بسیار ضروری است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی در بین 40 ژنوتیپ توت فرنگی با شجره و خاستگاه متفاوت از 40 آغازگر مربوط به سه نشانگر مولکولی scot، issr و irap استفاده شد. 36 آغازگر قادر به تشکیل نوارهای تکرارپذیر و قابل نمره دهی بودند. در کل با استفاده از هر سه آغازگر، 473 نوار تشکیل شد که 418 نوار (37/88 درصد) از آن ها چندشکل بودند. نشانگرهای irap و scot به ترتیب دارای بیشترین (49/0) و کمترین (43/0) مقدار محتوی اطلاعاتی چندشکلی (pic) بودند. نسبت تنوع ژنتیکی محاسبه شده برای هر سه نوع نشانگر scot، irap و issr نسبتاً نزدیک بود. بر اساس آزمون مانتل همبستگی قابل توجهی (p<0.001) بین این سه نشانگر وجود داشت. با استفاده از داده های ژنتیکی حاصل از سه نوع نشانگر با هم و تجزیه خوشه ای بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم upgma ژنوتیپ ها در ده گروه دسته بندی شدند. دسته بندی ژنوتیپ ها تا حدود زیادی با خاستگاه و شجره ژنوتیپ ها مورد بررسی مطابقت داشت. مقایسه الگوهای حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس هر سه نشانگر نشان داد که مطابقت گروه ها با خاستگاه و شجره بر مبنای آغازگر scot بیشتر از دو نشانگر دیگر بوده است. با توجه به هم گروه شدن رقم کردستان (که اطلاع دقیقی از خاستگاه و نام واقعی آن نیست) و رقم آمریکایی هانوی بر اساس اطلاعات حاصل از هر سه نشانگر، این امکان که رقم کردستان منشعب از رقم هانوی یا خویشاوند آن باشد تقویت می شود. نمودار دو بعدی حاصل از تجزیه به مختصات اصلی نیز مطابقت زیادی با نتایج تجزیه خوشه ای داشت. بر اساس تجزیه واریانس مولکولی، تفاوت بین خاستگاه ها معنی دار بود (p<0.01) و 9% از تنوع ژنتیکی، به بین خاستگاه ها و 91% تنوع به داخل خاستگاه ها اختصاص یافت. آغازگرهای scot، irap و issr تعداد زیادی نوار چند شکل تولید کردند که در مطالعات شناسایی ژنوتیپ ها توت فرنگی و بررسی تنوع ژنتیکی می توانند مفید واقع شوند.
فوزیه بیگ محمدی بابک سوری
انسان به منظور برقراری تعادل بین فعالیت های خود با محیط زیست، توسعه پایدار را در بخش-های مختلف در پیش گرفته است. آلودگی منابع آب و خاک به عنوان مهم ترین مشکل در بخش کشاورزی پایدار مطرح است. از جمله آلاینده های این منابع فلزات سنگین هستند که حتی در غلظت های پایین نیز سمی می باشند. آلودگی منابع آب های زیر زمینی به فلزات سنگین به طور مستقیم و از طریق مصرف آب آشامیدنی آلوده، سلامتی انسان را به خطر می اندازد. دشت قروه به-عنوان مهم ترین منطقه کشاورزی در استان کردستان در منابع آب و خاک با آلودگی به فلز سنگین ارسنیک ناشی از ساختارهای زمین شناسی مواجه می باشد. کاربرد کود فسفات آمونیم توسط کشاورزان منطقه و رقابت ارسنات با فسفات در خاک ما را بر آن داشت که به مطالعه اثر کود فسفات آمونیم بر روی آبشویی ارسنیک در خاک های آهکی این منطقه با استفاده از مطالعات ستونی بپردازیم. ستون های خاک محیط خاک را بهتر از سایر روش ها شبیه سازی می کنند و مناسب ترین روش برای چنین مطالعاتی هستند. در این مطالعه دو ستون به عنوان شاهد با آب مقطر و دو ستون دیگر با آب آغشته به کود فسفات آمونیم طی یک دوره شش ماهه آبشویی شدند. نتایج به دست آمده پس از آنالیز نمونه های آب ثقلی نشان داد بین ستون های شاهد و کود از نظر ارسنیک و فسفات آبشویی شده هیچ اختلاف معنی داری وجود نداشت. نیترات، سولفات و پتاسیم آبشویی شده در ستون های کود و شاهد دارای اختلاف آماری معنی داری بودند (05/0p<). پس از پایان دوره شش ماهه آبشویی از ستون های خاک به فواصل cm10 نیز نمونه برداری صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه نمونه های خاک برداشت شده از اعماق مختلف نشان داد فسفات افزوده شده به شکل فسفات آمونیم در سطح ستون های کود تثبیت شده، بطوریکه بین اعماق 0، 10 و cm20 ستون های کود با ستون های شاهد تفاوت آماری معنی داری دارند. همچنین بین اعماق0 و 10، اعماق 50 و cm60 ستون های شاهد با این اعماق در ستون های کود از نظر ارسنیک اختلاف معنی داری وجود دارد. از اینرو می توان نتیجه گرفت که فسفات اضافه شده جایگزین ارسنیک موجود در سطح خاک می گردد و حرکت بیشتر آن را به اعماقی که محل فعالیت گسترده تر ریشه گیاهان زراعی می باشد در پی داشته است.
لیلا علی خانی هدیه بدخشان
پایه ریزی استراتژی های مناسب مدیریتی حفاظت از ذخیره گاه های ژنتیکی و همچنین بهره برداری صحیح از درختان نیازمند درک الگوی جغرافیایی تنوع ژنتیکی جوامع طبیعی آنهاست. در این مطالعه، با استفاده از نشانگرهای ریخت شناختی، و نشانگرهای مولکولی issr و irap تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیتی 125، 150 و 109 ژنوتیپ برگرفته از به ترتیب 16، 18 و 15 جامعه طبیعی برودار (quercus brantii)، مازودار (q. infectoria)، و وی ول (q. libani) بخش شمالی جنگل های زاگرس (شهرستان های مریوان و بانه) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیۀ واریانس چندمتغیره صفات ریخت شناختی نشان داد که علاوه بر وجود تفاوت معنی دار درون جمعیتی، جمعیت ها از لحاظ این صفات نیز از تفاوت ژنتیکی معنی داری با هم برخوردار بودند. در هر سه گونه مورد مطالعه، صفات ریختاری طول پهنک در تبیین مولفه های اصلی و ایجاد واریانس بیشترین نقش را داشتند، به طوریکه در برودار 58/1%، در مازودار 55/1% و در وی ول 69/2% واریانس کل ناشی از این دو مشخصه بود. تجزیه واریانس مولکولی (amova) با استفاده از genalex و تجزیه خوشه ای upgma نشان داد که در هر سه گونه مورد مطالعه تنوع ژنتیکی بین پایه های درون جمعیت ها، بیشتر از تنوع بین جمعیت هاست، به طوریکه ضریب تمایز بین جمعیتی (gst) به دست آمده از نشانگر issr 8/61% از تنوع ژنتیکی کل برودار را به تنوع بین پایه های درون جمعیت ها و 38/2% آن را به تنوع ژنتیکی بین جمعیت ها نسبت داد؛ به طور مشابه در مازودار 61/8% و 38/2% و در وی ول 57/5% و 42/4% تنوع ژنتیکی کل به تنوع ژنتیکی درون جمعیتی و بین جمعیتی تفکیک شد. همچنین، این ضریب در نشانگر irap آشکار ساخت که از تنوع ژنتیکی کل برودار، مازودار و وی ول به ترتیب 59/1%، 59/1%، و 65/7% مربوط به تنوع بین پایه های درون جمعیت هاست. بر اساس شاخص تنوع ژنتیکی نی، در برودار، مازودار و وی ول به ترتیب جوامع دست¬خورده گمارلنگ، دست خورده گمارلنگ، و دست خورده تاژان در مقایسه با سایر جوامع از تنوع ژنتیکی درون جمعیتی بیشتری برخوردارند. دندروگرام های upgma حاصل از هر یک از نشانگرها با هم مقایسه و آزمون ماتریکس مانتل برای بررسی همخوانی آنها استفاده شد. دندروگرام های بدست آمده از نشانگرهای issr، irap و ریخت شناختی در گونه های مورد مطالعه نشان داد که دسته¬بندی مبتنی بر داده های نشانگری جمعیت ها از همخوانی ضعیفی با فواصل جغرافیایی و دوری و نزدیکی آنها برخوردار است. با این وجود، دسته بندی ژنوتیپی حاصل از تجزیه به مختصات اصلی (pcoa)، دندروگرام های بدست آمده از نشانگرها را در هر سه گونه تأیید کرد. علاوه بر این، تجزیۀ خوشه ای داده های مولکولی و ریختاری بر اساس ضریب تشابه ژاکارد، گونه های مورد مطالعه را به خوبی از هم تفکیک کرد. این مطالعه نشان داد که بهره گیری از نشانگرهای ریخت شناختی در کنار استفاده از نشانگرهای مولکولی می تواند به مطالعۀ بهتر تنوع ژنتیکی وابسته به مکان بلوط ها، حفاظت از تنوع ژنتیکی، و شناسایی منشاء جغرافیایی گونه ها و ژنوتیپ های آنها کمک کند.
پروین محمدی هدیه بدخشان
گیاهان معمولاً از تغییرات قابل برگشت اپی ژنتیکی برای سازگار شدن با تنش های محیطی و اجتناب از تغییرات ژنتیکی استفاده می کنند. متیلاسیون dna نقش اساسی در تنظیم اپی ژنتیکی بیان ژن در پاسخ به تنش های محیطی دارد. مقایسه الگوی متیلاسیون dna در نمونه¬های آلوده به بیماری فوزایومی و شاهد بافت¬های برگ، ساقه و ریشه با استفاده از نشانگر msap انجام شد. به منظور جداسازی قارچ بیماری زا، از مزارع نخود نمونه برداری انجام شد. بیماری زایی جدایه ها در گلخانه با استفاده از مایه تلقیح قارچ آزمون شد. واکنش نسبت به عامل بیماری در هفت ژنوتیپ نخود و در سه بافت ریشه، ساقه و برگ ارزیابی شد. ژنوتیپ ها براساس واکنش به بیماری در سه دسته مقاوم، نیمه مقاوم و حساس تقسیم بندی شدند. نتایج نشان داد که در بافت¬های ریشه و برگ مقدار دمتیلاسیون در ارقام مقاوم بیشتر از ارقام حساس بود. اما در بافت ساقه تغییر الگوی متیلاسیون در ارقام حساس و مقاوم دارای روند مشخصی نبود. هیچ تغییر معنی¬داری از نظر میزان متیلاسیون در برگ ارقام مقاوم و حساس در واکنش نسبت به بیماری وجود نداشت. اما، در بافت ریشه الگوی متیلاسیون در ژنوتیپ حساس(کاکا) با ژنوتیپ مقاوم (sel 95 th 1716) تفاوت معنی داری داشت. این نتایج نشان می دهد که واکنش بافت ها و ژنوتیپ های مختلف نخود در برابر بیماری پژمردگی فوزاریومی متفاوت است. با توجه به نتایج حاصل می توان پیشنهاد داد که افزایش میزان دمتیلاسیون در ارقام مقاوم در طی بیماری زایی ممکن است در مقاومت به بیماری پژمردگی فوزاریومی در ریشه نخود دخالت داشته باشند. همچنین، بسته به مراحل رشد و بافت¬ها و شرایط مختلف مقدار متیلاسیون برای هر ژنوتیپ می¬تواند متفاوت باشد.
فــــــــــــواد وفـــــــــــــــــــادار بابک سوری
آلودگی ناشی از ریزگردها در مناطق غربی ایران به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی این مناطق معرفی شده و در یک دهه به عنوان جدی ترین آلاینده هوا مطرح بوده، ضمن آنکه بر خصوصیات فیزیولوژیکی گیاهانی که کیفیت هوا را بهبود می بخشند نیز اثر می گذارند. نظر به اهمیت و نقش بسزایی که میزان کلروفیل بعنوان شاخص فتوسنتز در حیات گیاه دارد این پایان نامه با هدف بررسی اثر ریزگردها بر میزان کلروفیل گونه های شمشاد ژاپنی (eounymus japonicus) و برگ نو (ligustrum ovalifolium) انجام شد. بدین منظور، تغییرات میزان کلروفیل با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تیمار غبار و شاهد مشتمل بر 4تکرار از مهر1392 تا پایان شهریور 1393 در یک ایستگاه در دانشگاه کردستان واقع در شهر سنندج در غرب ایران مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر ریزگردها بر برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی از جمله محتوای نسبی آب (relative water content)، شاخص پایداری غشاء(membrane stability index) و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی پراکسیداز و اسکوربات پراکسیداز در قالب طرح کاملا تصادفی (completely random design ) با چهار تکرار مورد سنجش قرار گرفت. مقادیر ریزگردهای باریده بر واحد سطح با روشdust fall jar به صورت تجمعی و میزان کلروفیل کل با روش عصاره گیری و همچنین با استفاده از کلروفیل متر در بازه های زمانی ده روزه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که ریزگردها بر میزان کلروفیل تیمارهای غبار شمشاد ژاپنی اثر معنی داری ندارد (05/0<p) در حالی که در برگ نو اختلاف معنی دار مشاهد شد (05/0p<). اثر متقابل زمان و تیمار در هر دو گونه معنی دار ارزیابی شد (05/0p<). همچنین اثر ریزگردها بر پارامترهای محتوای نسبی آب، پایداری غشاء و آنزیم های آنتی اکسیدانی اسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز در شمشاد غیر معنی دار (05/0<p) و در بین تیمارهای غبار و شاهد برگ نو اثر معنی داری بر محتوای نسبی آّب (01/0p<)، پایداری غشاء و آنزیم های آنتی اکسیدانی (05/0p<) مشاهده شد. رابطه بین میزان کلروفیل و عدد قرائت شده توسط کلروفیل متر به صورت مدل خطی مورد مطالعه قرار گرفت که در تیمارهای غبار شمشاد ژاپنی ارتباط قویتری (58/.r2=) نسبت به تیمارهای شاهد (30/. =r2) وجود دارد در حالی که در گونه برگ نو این ارتباط بالعکس بوده و در تیمارهای شاهد (54/. =r2)نسبت به تیمارهای غبار (30/. r2=) قوی تر است.
روژین مرادی جهانشیر امینی
بیماری زنگ زرد گندم با عامل puccinia striiformis f. sp. tritici در جهان دارای پراکندگی وسیعی بوده و به خاطر ایجاد خسارت بالا در محصول گندم بسیار مورد توجه است. با توجه به این که استفاده از ارقام مقاوم موثرترین و مناسب¬ترین روش مدیریت این بیماری شناخته شده است، پایش خصوصیات نژادهای بیمارگر و تغییرات آن¬ها، خصوصیات ژنتیکی و ژن¬های مقاومت ارقام مختلف جهت به کارگیری آن¬ها در ارقام مقاوم جدید، عکس¬العمل ارقام مقاوم و تغییرات آن¬ها همگام با تغییرات نژادهای بیمارگر و همچنین تعیین فاکتورهای بیماری¬زایی عامل بیماری الزامی است. در این پژوهش به منظور تعیین فاکتورهای بیماری¬زایی عامل بیماری در استان کرمانشاه، 40 ژنوتیپ شامل ارقام افتراقی و ایزوژنیک لاین¬ها در شرایط مزرعه به روش رولفز و همکاران (1992) برای تیپ آلودگی و روش پترسون و همکاران (1948) برای شدت آلودگی، ارزیابی گردید. با توجه به نتایج، برای نژاد یا نژادهای عامل بیماری در منطقه، روی ژن¬های yr2، yr6، yr7، yr9، yr17، yr18، yr24، yr25، yr26، yr27، yra و yrsu ویرولانس یا بیماری¬زایی دیده شد. همچنین عکس¬العمل 55 رقم تجاری و 71 لاین امیدبخش گندم نان نسبت به نژاد 6e158a+ در شرایط مزرعه بررسی گردید. بر اساس نتایج، در خزانه ارقام تجاری 11 درصد ارقام دارای تیپ آلودگی (r)، چهار درصد تیپ آلودگی (mr)، 38 درصد تیپ آلودگی (ms)، 41 درصد تیپ آلودگی (s) و شش درصد ارقام فاقد هرگونه علائم آلودگی o)) بودند. در خزانه لاین¬های امیدبخش نیز، هشت درصد دارای تیپ آلودگی (r)، 13 درصد تیپ آلودگی (mr)، 27 درصد تیپ آلودگی (ms)، 37 درصد دارای تیپ آلودگی (s) و 15 درصد لاین¬ها فاقد علائم آلودگی (o) بودند. تجزیه خوشه¬ای داده¬های مربوط به سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری بر مبنای روشward و فاصله اقلیدسی برای هر دو خزانه انجام شد و ارقام تجاری و لاین¬های امیدبخش به ترتیب به چهار و پنج گروه تقسیم شدند. در آزمایش گلخانه¬ای 24 ژنوتیپ منتخب گندم نان در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار نسبت به نژاد 6e158a+ بررسی شدند. سه گروه از تجزیه خوشه¬ای ژنوتیپ¬ها بر اساس صفات تیپ آلودگی و دوره کمون به روش upgma و مجذور فاصله اقلیدسی به دست آمد. همچنین مقایسه¬ای بین مقاومت مرحله گیاهچه¬ای و مرحله بلوغ 24 ژنوتیپ منتخب انجام شد. از تجزیه خوشه¬ای داده¬های مربوط به تیپ آلودگی برگ اول گیاهچه و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری بر مبنای روش ward و فاصله اقلیدسی، شش گروه تشکیل شد.
ندا فتحی قادر میرزاقادری
آجیلوپس تریانسیالیس (aegilops triuncialis; 2n=4x=28; ctctutut) یکی از گونه¬های تتراپلوئید جنس آجیلوپس می¬باشد که بسیاری از اکسشن¬های آن منبع با¬ارزشی از ژن¬های مقاومت به تنش¬های زنده و غیر¬زنده می¬باشند. در این پژوهش ارقام گندم نان (2n=6x=42; aabbdd) به نام¬های امید، نوید، زرین، پیشگام و mv-17 با گونه آجیلوپس تریانسیالیس تلاقی داده شده و هیبریدهای f1 و f2 )حاصل از خودباروری (f1 مورد بررسی سیتوژنتیکی قرار گرفتند. ارقام مختلف گندم نان از لحاظ میزان تلاقی¬پذیری متفاوت بودند. به¬طور متوسط میزان تلاقی¬پذیری در حدود 46/24¬% و فراوانی تشکیل بذرهای هیبرید نسل دوم در حدود 3/54¬% برآورد گردید. در این پژوهش هیبریدهای حاصل از تلاقی گندم نان و آجیلوپس تریانسیالیس، همه دارای 35 (n=5x=35; abdutct) کروموزوم و آمفی¬پلوئیدهای (هیبریدهای نسل دوم یا f2) حاصل نیز دارای تعداد متفاوتی از کروموزوم¬ها از 35 تا 70 عدد بودند. در بررسی متافازi میوز برای هیبریدهای نسل اول به¬طور متوسط 7 عدد بی¬والنت میله¬ای و 21 عدد یونی¬والنت مشاهده شد. هیبریدهای نسل اول دیر¬رس¬تر (25 الی 30 روز) از والد مادری (گندم) خود بودند. فراوانی لاین¬های bc1f1 حاصل از تلاقی¬برگشتی هیبریدهای نسل اول (♀) با والد مادری (♂)، نسبت به بذرهای f2 حاصل از خودباروری کمتر و در حدود 1/27¬% بود. یکی از راه¬های تشخیص حضور ژنوم ut در زمینه ژنتیکی گندم و آجیلوپس، استفاده از نشانگرهای مولکولی est-pcr است. در مجموع از 17 نشانگر plug استفاده شد که در بین آنها تنها دو نشانگر tanc1248 و tanc1300 اختصاصی ژنوم ut شناسایی شدند.
سمیرا ویس کرمی هدیه بدخشان
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی در بین 25 ژنوتیپ عدس (lens culinaris medik.) در شرایط دیم شهرستان خرم آباد، آزمایشی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1392-1391 اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ¬های مورد مطالعه از نظر همه صفات مورد بررسی به جزء صفات تعداد ساقه اصلی و وزن کاه اختلاف معنی¬داری با یکدیگر داشتند (01/0p˂). با تجزیه همبستگی مشخص شد شاخص بهره¬وری از بارش (**0/983=r)، وزن غلاف (**0/871=r)، شاخص برداشت دانه (**0/771=r) و عملکرد بیولوژیک (**0/747=r) بیشترین همبستگی مثبت و معنی¬دار را با عملکرد دانه داشتند. مطابق با تجزیه رگرسیون گام به گام نیز مشخص شد شاخص بهره¬وری بارش، شاخص برداشت غلاف، تلاش بازآوری و عملکرد بیولوژیک با اثر مثبت و وزن غلاف با اثر منفی با ضریب تبیین 98/5 درصد بر عملکرد دانه تأثیر گذار بودند. نتایج حاصل از تجزیه علیت نشان داد که بیشترین اثر مستقیم روی عملکرد مربوط به عملکرد بیولوژیک (0/604) و سپس تلاش بازآوری (0/542) بوده است. با گروه¬بندی ژنوتیپ¬ها بر اساس 20 صفت مورد بررسی، ژنوتیپ¬های عدس در چهار گروه قرار گرفتند. تنوع ژنتیکی در ژنوتیپ¬های عدس در سطح مولکولی با استفاده از 16 نشانگر scot مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 186 نوار قابل نمره¬دهی به دست آمد. از تعداد کل نوارها 129 باند (35/69 درصد) چندشکل بودند. میانگین تنوع ژنتیکی ژنوتیپ¬های مورد مطالعه با استفاده از نشانگرهای scot، 0/426 برآورد شد. تجزیه خوشه¬ای با استفاده از الگوریتم upgma و ضریب تشابه جاکارد انجام شد و ژنوتیپ¬ها در چهار گروه دسته¬بندی شدند. دامنه ضریب تشابه جاکارد در بین ژنوتیپ-ها از 79% (gachsaran و flip 05-53l) تا 60% متفاوت بود. برای مشخص کردن نشانگرهای مرتبط با هشت صفت مورفولوژیک تجزیه رگرسیون گام به گام صورت گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون، مشخص شد که مکان ژنی (s20 (bp 900 بیشترین درصد تغییرات صفات وزن صددانه (31/7%) و شاخص بهره¬وری از بارش (29/7%) را تبیین می¬نماید. همچنین بیشترین ضریب تبیین برای صفات وزن غلاف (39/6%)، عملکرد دانه (36/1%) و عملکرد بیولوژیک (30/9%) مربوط به مکان ژنی (s70 (bp750بود. از نظر صفات مورفولوژیک و ژنتیکی تنوع قابل توجهی در بین ژنوتیپ¬های عدس مورد مطالعه وجود داشت.
شیوا زندی هدیه بدخشان
گندم به خانواده¬ی گندمیان (یا پوآسه) و طایفه¬ی تریتیسه تعلق دارد. گندم از سالیان بسیار دور، مهم¬ترین منبع غذایی بوده است. آجیلوپس¬ها از جمله اجداد وحشی گندم هستند که به عنوان منابع ژنی ارزشمند و بی¬نظیر در تکامل و اصلاح گندم به شمار می¬آیند. فرسایش ژنتیکی برخی گونه¬های وحشی گندم، انگیزه تحقیق برای بررسی تنوع ژنتیکی موجود در خویشاوندان وحشی را ایجاد کرده است. به همین منظور، تنوع ژنتیکی در بین 23 ژنوتیپ گونه¬های دیپلوئید تریتیکوم (triticum spp.) و آجیلوپس(aegilops spp.) با استفاده از 59 نشانگر مولکولی scot، irap، ترکیب نشانگرهای irap-scot و est-ssr ارزیابی شد. همه¬ی نشانگرها، نوارهای تکرارپذیر و قابل نمره¬دهی ایجاد کردند. در کل، 616 نوار تشکیل شد که 525 نوار (23/85 درصد) از آن¬ها چندشکل بودند. بر اساس آزمون مانتل همبستگی قابل توجهی (p<0.001) بین ماتریس تشابه این نشانگرها وجود داشت. با استفاده از مجموعه داده¬های ژنتیکی، تجزیه خوشه¬ای بر مبنای ضریب تشابه ژاکارد و الگوریتم upgma انجام شد و ژنوتیپ¬ها در پنج گروه دسته¬بندی شدند. دسته¬بندی ژنوتیپ¬ها تا حدود زیادی با منشأ ژنوتیپ¬های مورد بررسی مطابقت داشتند. مقایسه¬ی الگوهای حاصل از تجزیه خوشه¬ای بر اساس همه¬ی نشانگرهای مورد استفاده نشان داد که مطابقت گروه¬ها با خاستگاه بر مبنای آغازگرهای irap، ترکیب آغازگرهای irap-scot و est-ssr بیشتر از scot بوده است.
پرستو زارعی هدیه بدخشان
یولاف یا جو دوسر، گیاهی متعلق به جنس avena و از خانواده گندمیان است. یولاف از نظر اهمیت در میان غلات، در جایگاه ششم قرار گرفته است. در این مطالعه، از انواع مختلف آغازگرهای scot ، irap و همچنین ترکیب آغازگرهای scot و irap استفاده شد. مطالعه کاریوتیپی ژنوتیپ های یولاف نشان داد که کلیه ژنوتیپ های مورد آزمایش هگزاپلوئید (42 =x 6 =n 2) می باشند. بر اساس مطالعه نشانگرهای مولکولی وکاریوتیپ تنوع قابل توجهی بین ژنوتیپ های یولاف آشکار شد.
هدیه بدخشان سعید اهری زاد
چکیده ندارد.