نام پژوهشگر: سیروس مسیحا
صالح حسن زاده خانکندی احمد گلچین
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف نیتروژن، آهن و باکتری های محرک رشد بر عملکرد گیاه شنبلیله یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 48 تیمار درسه تکرار و جمعاً با 144 واحد آزمایشی در گلخانه دانشگاه زنجان در بهار 1390 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح نیتروژن (صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار)، چهار سطح آهن) صفر، 10، 20 و 30 کیلوگرم در هکتار ( و چهار سطح باکتری محرک رشد ) عدم تلقیح یا شاهد، تلقیح خاک با باکتری باسیلوس، تلقیح خاک با باکتری سودوموناس و تلقیح خاک با باکتری های باسیلوس و سودوموناس) بودند که بر روی گیاه شنبلیله اعمال گردیدند. تیمارهای نیتروژن و آهن به ترتیب از منبع اوره و سکوسترین آهن 138 تهیه و به صورت خاکی مصرف گردیدند. نیتروژن در سه نوبت و از طریق آبیاری و به صورت سرک به خاک جعبه ها اضافه شدند. تیمار آهن نیز در یک لیتر آب حل و به صورت یکنواخت به خاک جعبه ها اسپری شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که کاربرد نیتروژن مصرفی منجر به افزایش عملکرد، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه های هوایی و کلروفیل برگ گیاه شنبلیله شد. افزایش نیتروژن مصرفی غلظت عناصر غذایی نیتروژن، منیزیم و منگنز بخش هوایی گیاه شنبلیله را افزایش ولی غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس بخش هوایی را کاهش داد. سطوح آهن مصرفی نیز تا سطح 20 کیلوگرم در هکتار عملکرد، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه را افزایش داد ولی مصرف بیش تر آن باعث کاهش این شاخص ها شد که این کاهش معنی دار نبود. هم چنین سطوح آهن مصرفی غلظت پتاسیم، آهن و منگنز بخش هوایی را افزایش و غلظت فسفر، کلسیم، منیزیم، روی و مس بخش هوایی گیاه شنبلیله را کاهش داد. تلقیح گیاه با باکتری های محرک رشد باعث افزایش عملکرد گیاه شنبلیله شد و از بین تیمارهای تلقیح، تلقیح گیاه با مخلوط دو باکتری سودوموناس و باسیلوس بهترین نتیجه را داشت. هم چنین تلقیح با باکتری های محرک رشد غلظت عناصر غذایی بخش هوایی گیاه شنبلیله به جز کلسیم را به طور معنی داری افزایش داد. اما بین انواع باکتری محرک رشد در افزایش غلظت عناصر غذایی کم مصرف بخش هوایی گیاه شنبلیله اختلاف معنی داری وجود نداشت.
محسن کوه جانی گوجی احمد گلچین
ماده آلی کلید حاصلخیزی خاک می باشد از طرفی اغلب خاک های ایران از نظر مواد آلی فقیر می باشند. یک راه حل برای این مشکل، استفاده از کود های آلی است. کود های آلی اثر بخشی کودهای شیمیایی را افزایش داده و باعث ازدیاد عملکرد محصولات زراعی می شوند و برگشت مواد آلی را به خاک افزایش می دهند که این امر باعث افزایش ماده آلی خاک می شود. عناصر غذایی موجود در مواد آلی از توازن صحیحی بر خوردار نیستند و معمولاً مقدار نیتروژن قابل استفاده مواد آلی کم می باشد، بنابراین لازم است مقداری کود شیمیایی نیتروژن دار به آن افزوده گردد. به دلیل نیاز بالای کاهو به نیتروژن و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی نیتروژنه، معمولاً تجمع نیترات به مقدار بیش از حد مجاز در بافت های این گیاه اتفاق می افتد که برای مصرف کننده خطرناک می باشد. بنابراین لازم است ترکیبی از کودهای نیتروژنه شیمیایی و آلی مصرف گردد. به منظور پیدا کردن بهترین ترکیب و بررسی اثر آن بر روی عملکرد کمی و کیفی کاهو، یک آزمایش با 32 تیمار و در سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل شش نوع ماده آلی مختلف (کمپوست و ورمیکمپوست ضایعات شهری، پودر خون، تفاله چغندرقند، کود گاوی و کود مرغی) و پنج سطح نیتروژن(صفر، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد) از منبع اوره بود که به همراه آنها دو تیمار شاهد( بدون کود و 100 درصد کود اوره) نیز وجود داشت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که کمترین میزان عملکرد زمانی حاصل می شود که 100 درصد نیتروژن از محل پودر خون تأمین می گردد. ولی زمانیکه 20 درصد نیتروژن از طریق کود گاوی و 80 درصد از طریق اوره تأمین گردید باعث بیشترین میزان عملکرد شد. سالمترین تولید از نظر آلودگی به نیترات و دارا بودن عملکرد بالا مربوط به تیمار 80 درصد کود گاوی به همراه 20 درصد کود اوره بود.
فوزیه ملایی پلی سیروس مسیحا
چکیده ندارد.
عباس خلقی اشکلک سیروس مسیحا
ازآنجائیکه این اولین پایاننامه دانشگاهی در رشته باغبانی در رابطه بامحصول خاص درایران است و احتمالا درآینده بعنوان منبعی مورد استفاده دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی بویژه رشته باغبانی و باغداران علاقمند مورد استفاده قرار میگیرد جادارد که برای شناخت کافی از علم و پرورش این نبات نیمه گرمسیری اطلاعاتی از مشخصات بتانیکی اکولوژی کیوی داشته باشیم. همانطوریکه درتعریف علم باغبانی علاوه بر علم بودن از هنر نیز سخن بمیان آمده است بدین جهت عملیاتی ازقبیل پیوندزدن، هرس کردن، گرده افشانی و تلقیح و امثال آنها برای نیل به هدف و موفقیت لازم میباشد. جهت برآورد آنها نیاز به مهارت و ممارست و سلیقه خاصی است و دراین پایاننامه سعی براین شده است تااطلاعاتی در اختیار علاقمندان قرارگیرد و ازآنجائیکه اجرای چنین تحقیقات آغاز همکاری دانشگاه و مراکز تحقیقات وزارت کشاورزی است امیداست تابه اتکال به خداوند متعال محققین و دانشجویان آینده کشور در استمرار و تداوم آن تاحصول یافته های علمی جیدید دیگر در باغبانی کشور بکوشند.
مهدی فردوسی زاده سیروس مسیحا
درتحقیق بعمل آمده گوجه فرنگی با رشد نامحدود درسیستم هایدروپونیک مورد آزمایش قرار گرفت انتخاب محلول غذایی مناسب و نیز بستری که ازهرجهت در توسعه و گسترش ریشه ها کمک نماید از عوامل مهم موفقیت و رسیدن به محصول مطلوب میباشد لذا برآن شدیم که عملا اثرمتقابل محلولهای غذایی و بسترهای کشت را بدست آوریم تابهترین فرمول محلول غذایی و بستر مناسب آن در حدی که توان و امکانات به مااجازه میداد بدست آید برای این منظور بعدازانجام آزمایشات و برداشت محصول دریک طرح فاکتوریل 2x2 به این نتیجه رسیدیم که محصول غذایی b (رقیق) در بستر پرلایت اقتصادی و دارای راندمان خوبی است .
مجید مسنن مظفری سیروس مسیحا
به منظور ارزیابی اثرات چند نوع خاکپوش بر عملکرد خیار، پژوهشی در بهار و تابستان سال 1377، در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام گرفت . تیمارهای آزمایشی شامل خاکپوش های: -1 پلی اتیلن شفاف (0/04 میلی متر)، -2 کاه و کلش ، -3 روزنامه، -4 بدون خاکپوش (شاهد) بودند که در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تکار در مرزعه پیاده گردیدند. اثرات خاکپوش نمودن بسترهای کاشت بر روی سطح برگ ، وزن خشک ، زودرسی، تعداد میوه در بوته، متوسط وزن تک میوه، عملکرد کل، رطوبت و دمای اعماق 5 و 10 سانتی متری خاک و تراکم و وزن خشک علف های هرز بررسی گردید. سطح برگ توسط خاکپوش به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفت ، بطوریکه بالاترین سطح برگ در خاکپوش پلی اتیلن شفاف مشاهده گردید. بیشترین وزن خشک بوته های خیار نیز در خاکپوش های پلی اتیلن شفاف و کاه و کلش بدست آمد. زودرسی توسط خاکپوش تحت تاثیر قرار نگرفته بود، ولی عملکرد کل در خاکپوش پلی اتیلن شفاف در مقایسه با شاهد افزایش عملکردی به میزان 6510 کیلوگرم در هکتار را (18/4 درصد) نشان داد. تعداد میوه توسط خاکپوش های پلی اتیلن شفاف و کاه و کلش و متوسط وزن تک میوه توسط پلی اتیلن شفاف ، کاه و کلش و متوسط وزن تک میوه توسط پلی اتیلن شفاف ، کاه و کلش و شاهد به طور معنی داری افزایش یافته بود. خاکپوش کاه و کلش و به طور معنی داری در مقایسه با سایر تیمارها در حفظ خاک و کنترل علف های هرز موثر بود. همچنین خاکپوش پلی اتیلن شفاف موجب افزایش دمای خاک و خاکپوش کاه و کلش موجب کاهش آن در مقایسه با شاهد گردید.
مهدی بهنامیان سیروس مسیحا
نتایج نشان داد که دما و طول دوره سرمادهی اثر معنی داری روی صفات مورد مطالعه داشته به طوری که طول دوره فورسینگ با افزایش دما، افزایش یافته ولی با افزایش طول دوره سرمادهی ، طول دوره فورسینگ نیز کاهش یافته است. در مجموع ، صرفنظر از طول دوره سرمادهی ، زودترین گلدهی در رقم بلونا در تیمارهای دمایی 4درجه سانتیگراد اتفاق افتاد ولی درصد گلدهی در تیمارهای دمایی 6 و 8 درجه سانتیگراد بالاتر بود. طول ساقه نیز با افزایش دما و طول دوره سرمادهی ، افزایش یافت. بنابراین نتایج نشان داد که طول ساقه در تیمار دمایی 4 درجه سانتیگراد در تمامی دوره های سرمادهی مناسب برای تهیه شاخه بریده نبود. در مجموع ، پیازهای تیمار شده در دماهای 6 و 8 درجه سانتیگراد به مدت 14 و 16 هفته در نهایت گلهایی با طول مناسب برای تولید شاخه بریده با کیفیت عالی را تولید کردند.
علیرضا هادی پور سیروس مسیحا
به منظور بررسی افزایش نسبتهای مختلف کمپوست زباله شهری به محیط کشت و تاثیر آن بر روی برخی از شاخص های رشدی گل داودی، آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور (آب آبیاری و محیط کشت) و چهار تکرار با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز به اجرا درآمد. در این تحقیق صفات وزن تر ساقه و گل، وزن خشک ساقه و گل، تعداد ساقه، ارتفاع گیاه، قطر گل، غلظت منیزیم، آهن، روی، منگنز و مس مورد اندازه گیری و بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که دو سطح فاکتور آب آبیاری (آب معمولی و آب اسیدی) هیچگونه تاثیر معنی داری بر صفات مورد اندازه گیری نداشتند. در حالیکه سطوح مختلف فاکتور محیط کشت (صفر، 30، 60 و 100% کمپوست) با هم اختلاف معنی دار داشتند. جداول مقایسه میانگین نشان داد که تیمار 60% کمپوست بیشترین تاثیر را بر کلیه صفات گلخانه ای و آزمایشگاهی داشته است. همچنین تیمار 30% کمپوست نیز گر چه پائین تر از تیمار 60% کمپوست قرار داشت ولی این تیمار نیز تاثیر معنی داری بر افزایش صفات داشت و تیمارهای صفر و 100% کمپوست نیز در یک سطح قرار داشتند. بطور کلی، چنین نتیجه گیری می شود که چون اختلافی بین تیمار آب معمولی و آب اسیدی نمی باشد می توان از آب معمولی در آبیاری گل داودی استفاده نمود. همچنین از کمپوست همراه با محیط کشت، به نسبتهای 30 و 60% کمپوست و مابقی محیط کشت، می توان در پروش گل داودی استفاده نمود.