نام پژوهشگر: نسترن حیدری
نسترن حیدری اسکندر رستگارپویانی
در این مطالعه در مجموع، 165 نمونه متعلق به 9 تاکسون جنس acanthodactylus در ایران از 27 منطقه مطالعاتی مجزا در کل محدوده پراکنش این گونه در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، ایلام و کرمانشاه جمع آوری گردید و 12 نمونه از گونه a.cantoris نیز از پاکستان به امانت گرفته شد. تعداد نمونه های جمع آوری شده از هر گونه بشرح زیر می باشد: a.micropholis (n=16); a.blanfordi (n=44); a.khamirensis (n=9); a.schmidti (n=19); a.grandis (n=22); a.boskianus.(z) (n=3); acanthodactylus sp1 (n=5); acanthodactylus sp2 (n=11); a.boskianus (h) (n=11); a.nilsoni (n=13); a.cantoris (n=12) مطالعات مورفولوژیکی به کمک نرم افزار spss v.18 و با استفاده از آنالیزهای تک متغیره و چند متغیره شامل t تست برای نمونه های مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه(one way anova- lsd test)، آزمونهای تجزیه به مولفه های اصلی (pca)، و تشخیص تابع ممیزی (dfa) بر روی این تاکسون ها مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه(one way anova- lsd test) نشان داد که در تمامی صفات متریک و مریستیک اختلافات معنی دار (p?0.05) در بین گونه های جنس acanthodactylus وجود دارد. نتایج بررسی دو شکلی جنسی در گونه a.grandis نشان داد که تعداد محدودی از صفات شامل طول بدن (svl)، طول اندام های عقبی(lhi), طول سر (lh), قطر منفذ گوش (eard)، قطر چشم (eyed) و تعداد فلس های گلویی (ngs) دارای اختلافات معنی داری (p ? 0.05) بین افراد نر و ماده می باشند. . نتایج بررسی دو شکلی جنسی در گونه a.blanfordi نیز نشان داد که صفت طول بدن (svl)، طول دم(tl), تعداد فلس های شکمی در یک ردیف طولی (nvs), تعداد منافذ رانی (nfp) و تعداد فلس های گلویی (ngs),که جزو هردوی صفات متریک و مریستیک هستند دارای اختلافات معنی داری (p ? 0.05) بین افراد نر و ماده می باشند. نتایج آزمون های تجزیه به مولفه های اصلی (pca) و تشخیص ممیزی (dfa) در چهار جمعیت گونه a.blanfordi مربوط به مناطق مختلف محدوده پراکنش این گونه نشان داد که برخی از صفات مریستیک مانند تعداد فلس های شکمی در یک ردیف طولی (nvs)، تعداد منافذ رانی (nfp)، تعداد فلس های گلویی (ngs)، تعداد فلس های شکمی در یک ردیف طولی (nvs)، تعدا فلس های پشتی (nds) و تعداد تیغه های زیر انگشت چهارم دست (sdl4t)، دارای بیشترین نقش در متمایز کردن جمعیت های مورد بررسی از لحاظ آماری بودند. همچنین از لحاظ صفات متریک نیز، صفاتی مانند طول بدن (svl)، طول دم (tl)، طول اندام های جلویی (lfl) و طول اندام های عقبی (lhi) جمعیت های مورد بررسی از لحاظ آماری بودند. مطالعات فیلوژنتیکی بر روی این جنس در ایران با استفاده از 1407 جفت باز از ژنهای میتوکندریایی شامل سیتوکروم b و nd4 صورت گرفت. آنالیزها با استفاده از معیارهای حداکثر پارسیمونی (mp)، حداکثر درستنمایی (ml) و آنالیزهای بایسین (bi) به کمک نرم افزارهای paup 4.0b10 و mrbayes 3.1.2 انجام شد. در این مطالعه تعداد 86 نمونه به کمک ژن سیتوکروم b، 82 نمونه به کمک ژن nd4، و تعداد 67 نمونه که به طور مشترک هر دوی ژن های فوق در آنها توالی یابی شدند، از 27 نقطه جمع آوری شده مورد مطالعه قرار گرفت. شواهد و نتایج این آنالیزها نشان از ورود جنس acanthodactylus پس از بالا آمدگی کوه های زاگرس از شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا به مناطق غربی ایران را دارد. تنوع و گوناگونی و انشعابات اولیه در تبارهای اصلی وارد شده به ایران، حدود 5/8 الی 9 میلیون سال پیش اتفاق افتاده که می تواند منطبق با فرضیه وارد شدن جنس acanthodactylus به ایران بعد از بالا آمدن کوه های زاگرس حدود 10الی12 میلیون سال پیش باشد. این تنوع و گوناگونی بوسیله محصور شدن در دامنه های غربی کوه های زاگرس و نوار ساحلی خلیج فارس به عنوان یک مرز آبی به میزان بیشتری تشدید شده است. نتایج آنالیزهای فیلوژنتیک در این مطالعه سه کلاد مشخص و مجزا از لحاظ جغرافیایی را به کمک موقعیت مجزای آن ها در درخت فیلوژنتیکی، تفاوت های ژنتیکی آن ها، تفاوت های مورفولوژیکی و زیستگاهی را پیشنهاد می کنند. این سه کلاد شامل(1) a.micropholis+a.grandis+a. khamirensis, (2) a.blanfordi+a.schmidti +acanthodactylus sp1, (3) a.nilsoni+ a.boskianus + acanthodactylus sp2. می باشد. همچنین موقعیت فیلوژنتیکی کلاد شماره 3 و ارتباط آن با کلاد شماره 1 یا 2 بطور کامل مشخص نیست و هرکدام از درخت های کرونوگرام و کلادوگرام موقعیت متفاوتی را برای کلاد شماره 3 پیشنهاد می دهند. فرضیه ساعت مولکولی نشان داد که جدیدترین انشعاب و و اگرایی در تاکسون های مورد مطالعه بین a.boskianus (h) و a.boskianus (z) حدود 5/1 الی 2 میلیون سال پیش اتفاق افتاده است. 3 گونه جدید از جنس acanthodactylus در این مطالعه به تائید و اثبات رسیده است و در نتیجه تعداد گونه های ایرانی این جنس را به 9 گونه ارتقاء داده است. همچنین گروه های گونه ای تمامی این گونه ها مشخص و مورد بحث قرار گرفته است.
نسترن حیدری امیر حسین علی بیگی
این مطالعه ی توصیفی – همبستگی، با هدف کلی واکاوی سازه های اجتماعی – روانشناختی موثر بر پذیرش کنترل بیولوژیک کرم پیله خوار نخود در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را نخودکاران دیم شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند(3000n=). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(1970) 341 نفر تعیین گردید. از روش نمونه گیری تصادفی ساده بهره گرفته شد. بر اساس یافته های حاصل از آزمون t، سن، تعداد اعضای خانوار، سابقه ی فعالیت کشاورزی و سطح زیر کشت نخود در دو گروه پذیرنده و نپذیرنده کنترل بیولوژیک کرم پیله خوار نخود اختلاف معنادار داشت.