نام پژوهشگر: اکبر قلی پور
اکبر قلی پور قربانعلی قربان زاده
پرسش از کیستی و هویت افراد، طوایف، اقوام و ملت ها از اساسی ترین مسایل فکری جامعه بشری بوده است و افراد و جوامع انسانی از دیر زمان در تکاپوی هویت فردی و اجتماعی خود در دوره های مختلف حیات خویش بوده اند. با تکوین و حاکمیت یک گفتمان هویتی، گفتمان های هویتی رقیب به حاشیه رانده می شود؛ ولی هرگز از بین نرفته و مترصد فرصتی است که مجدداً ظهور یابد و حاکمیت خود را احیا نماید. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران در دوره های مختلف تاریخی، این کشور با گفتمان های تمدنی بزرگ همسایه بود و رقیب آنها به شمار می رفت. گفتمان تمدن ایران در دوره ای از مرزهای چین تا مصر گستره داشته و برخی مواقع نیز مغلوب تمدن های همسایه شده است. تمدن ایران باستان با دین نو ظهور اسلام همراه گشت و در رشد و گسترش آن اهتمام ورزید و بعد از یک دوره تاریخی، چنان با هم عجین شدند و گفتمان واحدی با دو جزء جدایی ناپذیر ایرانی و اسلامی شکل گرفت که قرن های متمادی این گفتمان بر جامعه ایران حاکم بود. با رویارویی جامعه ایران با جامعه مدرن غرب و آشنایی نخبگان سیاسی ایران آن دوران با تمدن جدید غرب و سرگشتگی از عقب ماندگی جامعه خود، برخی از نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران هویت خویش را فراموش کرده و به دامان آن در آویختند و در اخذ و توسعه آن کوشیدند. پس از اینکه تمدن مدرن، به دلیل عملکرد خود زیر سوال رفت، بیشتر نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران آن دوران، نیم نگاهی به گذشته باستان خود البته با نگاه مستشرقین نمودند. پس از این دوران، سه جریان سیاسی با زمینه های فکری اسلامی ، ایرانی و مدرن در مقابل هم شکل گرفتند که سایه کشاکش آنها بر جامعه سیاسی ایران در دوران معاصر سنگینی می نماید. نخبگان سیاسی قاجاریه و پهلوی بدون توجه به بنیان های هویتی جامعه ایران، در صدد تغییر و اصلاح ظواهر جامعه بر آمدند که در هر دوره با عکس العمل طیف مقابل در جامعه ایران رو به رو گردید و این رویارویی طیف های جامعه منجر به انقلاب اسلامی شد. حتی بعد از انقلاب تنش لایه های هویتی ادامه یافت. سوال اصلی این تحقیق آسیب شناسی وضعیت هویت ایران است یعنی" هویت ملی ایران در بعد داخلی با چه آسیب هایی مواجه می باشد؟" پاسخ مفروض این سوال یا فرضیه پژوهش عبارت است از: " آسیب های هویت ملی ایران در بعد داخلی، متأثر از عدم تعامل و توازن بین عناصر فکری تشکیل دهنده آن یعنی ایرانی، اسلامی و تجدد می باشد" که نخبگان سیاسی کشور به جای حل بنیادین مسأله، با تک ساحت نگری و اصلاحات صوری و مقطعی، ضمن برانگیختن احساسات سایر جریان ها، عکس العمل آنها را در پی داشته و در نتیجه، جامعه ایران را از رسیدن به سامان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باز داشته است. نتیجه مهم تحقیق حاضر این است که با تلفیق سه گفتمان باستانی، اسلامی و تجدد، تعریفی فراگیر از هویت ملی ایران ارائه شود تا منافع همه جریان های فکری و هویتی جامعه را در برگیرد و جامعه ایران را به سامان برساند.