نام پژوهشگر: محمدتقی محبی

مفهوم شناسی رفاه در اقتصاد خرد: تحلیل مقایسه ای دیدگاه اقتصاد اسلامی و متعارف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی 1394
  صادق سبحانی   محمدتقی محبی

چکیده یکی از اهداف اقتصادی انسان، ایجاد و بهبود رفاه اقتصادی برای خویش است، ولی تحقق این هدف مستلزم درک مفهوم آن می باشد. مفهوم شناسی رفاه، ضروری و دارای اهمیت است؛ زیرا انسان نمی تواند چیزی را که نشناخته است بطور آگاهانه به دست آورد و از آن بهره مند شود. شناخت انسان از وقایع و حقایق مختلف، نشأت گرفته از بینش او می باشد و بینش متفاوت غالباً موجب شناخت متفاوت می شود؛ لذا مفهوم شناسی رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف بصورت جداگانه، امری اجتناب ناپذیر است. رفاه انسان از منظر اقتصاد متعارف ناظر به بیشترین حد ممکن سرانه درآمد واقعی، رفع نیازهای اساسی، لذّت بری، تحقّق ترجیحات واقعی، نفع طلبی، بهینه پارتویی، تعلّق عادلانه منابع به او و یا توانمند بودن وی می باشد. رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی به مفهوم برآیند اثرات متقاطع آسایش و آرامش است؛ به گونه ای که وجودش برای بقای نوع انسان و آزمایش او ضرورت دارد؛ ضمن آنکه غالباً در دنیا به صورت ناپایدار و ناخالص بروز می یابد و آثار مثبت و منفی می تواند به همراه داشته باشد. مفهوم رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی بر اساس مبادی و منابع اسلامی (قرآن، سنت، عقل و اجماع) شناخته می شود؛ در حالیکه برای درک آن از منظر اقتصاد متعارف غالباً بر عقل انسان و تجربه بشر تکیه می شود. اصلی ترین ابعاد رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی به عنوان یک مقدمه لازم برای سعادت اقتصادی عبارت است از: تأثیرپذیری از عوامل مادی و معنوی، کسب و استفاده از آن در چارچوب دین و قانون؛ ارزش گذاری صحیح آثار آن، مسئولیت زا و امکان قضاوت درباره آن در بازه زمانی حداقل میان مدت. مهمترین ابعاد رفاه از منظر اقتصاد متعارف به عنوان یک هدف اقتصادی مستقل بدین صورت است: تأثیرپذیری از عوامل مادی و یا عوامل معنوی مجرد از عالم متافیزیک، کسب و استفاده از آن در چارچوب قانون، اهمیت بیشتر آثار مثبت نسبت به آثار منفی، انتظارافزا نسبت به دیگران و امکان قضاوت درباره آن در بازه زمانی کوتاه مدت.