نام پژوهشگر: زهره نریمانی

جایگاه حدیث در تفسیرالفرقان و نقد دیدگاه های خاص مفسر
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1393
  زهره نریمانی   محمد کاظم رحمان ستایش

شناخت و کشف مبانی روش جدید و متفاوت تفسیری در میان مفسران شیعه، خدمتی به علم تفسیر بوده که در ‏آن، اصول سبک نوین معرفی و مورد ارزیابی و نقد واقع گشته، تا دیگران در صورت الگوپذیری از این تفسیر، ‏خطا و کاستیهای آن را جبران بنمایند. در این میان، الفرقان به سبب رویکردهای خاص تفسیری و روائی که ‏حاصل آن به طور عملی، دادن اصالت به قرآن و البته عدم نفی حجیت سنت، است می تواند نمونه خوبی برای ‏معرفی ارتباط قرآن و سنت باشد. ما در این پژوهش با مطالعه و استخراج تمامی روایات الفرقان و ارزیابی آنها ‏به کشف مبانی حدیثی الفرقان پرداخته و به نقد و بررسی آنها پرداخته ایم.‏ الفرقان در دو حوزه فقه الحدیث و نقد الحدیث، در ضمن تفسیرآیات به خوبی از روایات بهره برده است. ‏وی بر خلاف سنت مرسوم و متداول تفسیر قرآن با سنت که در الفرقان نیز شاهد آن هستیم، گاه از قرآن برای ‏تفسیر سنت بهره برده و ابهام روایات را براساس آیات برطرف نموده است. این امر خود می تواند آغازگر راه ‏نوینی در ارتباط سنت و قرآن قلمداد شود.‏ در نقد احادیث و معیار قرآن، آقای صادقی در روایت غیر معارض با قرآن، کسب موافقت و وجود شبیه، ‏شاهد و مصداق از قرآن و در مرحله دوم مخالفت نداشتن با قرآن را کافی دانسته است.‏‎ ‎برخلاف روایات معارض ‏که ضرورتاً موافقت در یکی از روایات متعارضین باید لحاظ شود. ‏ ظاهر قرآن بر نص حدیث صحیح، ترجیح دارد و هنگام تعارض باید ظاهر قرآن را اخذ نمود. وی ‏تخصیص یا تقیید قرآن در بعد نص و ظاهر، با روایتی که سنت قطعیه باشد، نپذیرفته است. ‏ در الفرقان، سنت پیامبر اکرم9 از حروف مقطعه قرآن گرفته شده یعنی به گونه ای بر قرآن استوار و از ‏کتاب خدا گرفته شده است. یک بُعد وحی، همان معانی است که در حروف رمزی حروف مقطعه بر پیامبر9 ‏نازل شده است و از اختصاصات غیبی رسول خدا9 بوده که به ائمه معصومین: پس از ایشان نیز تفویض ‏شده است.‏ آقای صادقی سیادت عقل را بر دیگر ادّله شرعیه پذیرفته زیرا عقل سلیم حکم به عصمت قرآن و برتری ‏و تقدم آن بر دیگر امور می دهد.‏ دیدگاه ایشان نسبت به روایات اسباب نزول کاملاً تاریخی و یا حتی اجتهادی بوده است.‏ در فقه و اصول فقه نیز چهار اصل کلی اتخاذ نموده که آرای فقهی بعد نیز بر همین محور می باشند:‏ تفکر متفاوت مفسر در اصول فقه سبب شده در500 فتوای فقهی با دیگر فقیهان اختلاف نظر داشته ‏باشد. از آن جمله نماز قصر، زکات و... است. ‏ کارائی سند صرفاً برای اطمینان صدور است نه تعیین ارزش و صحت حدیث. سند به تنهایی در الفرقان ‏نه دلیل رد روایت و نه عامل پذیرش آن است.‏ براساس تمام آنچه آمد می توان نتیجه گرفت آقای صادقی در زمره قرآن محوران سنت مدار است که به ‏اصالت قرآن و حجیت حدیث قائل هستند و با قرآنیون تفاوت فکری و منشی بسیار دارد.‏ در هر یک از مبانی و روش های آمده نقدهایی بر آنها وارد است.‏