نام پژوهشگر: جواد زنگویی
حمیده مزینانی حسن امامی
ترجمه همواره ارتباطی تنگاتنگ با قدرت و اختیار دارد به گونه ای که ایدئولوژی مقصد بر ایدئولوژی مبدا تاثیر می گذارد و ان را به نفع خود تغییر می دهد. این تفکر در دوره ویکتوریا که مردم رویکردی تحقیرامیز نسبت به ادبیات شرق داشتند موجب دستکاری ایدئولوژیک متون مبدا شد. فیتزجرالد ازجمله مترجمانی بود که به این کار مبادرت ورزید. شیوه کاهشی فیتزجرالد در تمامی ترجمه هایش به ویژه منطق الطیر باعث شده بررسی ترجمه های او از منظر ایدئولوژیک اهمیت بسیار یابند. برخلاف اهمیت این مطلب که نه تنها ترجمه منطق الطیر هیچگاه با رویکردی ایدئولوژیک مورد بررسی قرار نگرفته بلکه برای بسیاری از افراد در عرصه ادبیات و ترجمه ناشناخته است. در این تحقیق با به کارگیری نظر مارکس در خصوص ایدئولوژی به بررسی نقش ان در ترجمه منطق الطیر می پردازیم و با توجه به تاثیر مدرنیسم و اغاز سکولاریسم در دوره ویکتوریا چرایی حذف و انتخاب برخی از داستان های منطق الطیر از سوی فیتزجرالد مورد بررسی قرار می دهیم..بررسی ایدئلوژیک ترجمه نشان داد که انتخاب برخی از داستان های منطق الطیر همچون بایزید، شاهزاده و گدا... و حذف داستانی مهم در منطق الطیر با عنوان شیخ صنعان ناشی از تاثیرتفکرات رایج در دوره ویکتوریا بر ایدئولوژی فیتزجرالد بوده است.
فاطمه عراقی دستگردی حسن امامی
سوالات تحقیق: تحقیق حاضر سعی دارد به بعضی از سوالاتی که جواب آنها برای انجام تحقیقات بعدی در حوزه ی سبک و ترجمه ادبی در زبان فارسی ضروری است جواب بدهد. سوالات بدین شرح هستند: 1. ترجمه ها تا چه حد بر سبک نویسندگان معاصر تأثیر گذاشته اند؟ 2. آیا شباهتی بین سبک نویسنده و سبک ترجمه اش وجود دارد یا خیر؟ 3. سبک نگارش معاصر بعد از مشروطه تا چه حد تغییر کرده است؟ هدف انجام این پژوهش یافتن تغییرات و جلوگیری از ورود خطاهای سبکی است که در حین ترجمه از زبان های دیگر وارد زبان فارسی شده اند، زیرا سبک فارسی این دوره سبک معیار و قابل قبول است و باید محافظت شود. سبک شناسی گری (1973) سبک شناسی یا همان تحلیل سبک ادبی را اینگونه تعریف می کند: سبک شناسی کوششی عمده برای تشخیص زبان شناسانه ی یک کار ادبی توسط نحو و لغات آن متن است. نتیجه ای این تحلیل را می توان با عناصر زیادی مثل معنای کار، نحوی زندگی و همچنین شخصیت نویسنده ی متن و همچنین دوره ای که این اثر در آن نوشته شده است ارتباط پیدا کند. بنابراین گری معتقد است که بررسی سبک شناسانه ی یک متن تنها بعد زبان شناسی آن نیست و باید با یکی از عناصر مذکور همراه باشد. البته تعریف های متنوعی که از سبک و سبک شناسی مطرح است نشان دهنده ی نقش اساسی سبک در حوزه ی مطالعات ادبی است. در این کار محقق با در نظر گرفتن چند اثر از اثار بزرگ و معروف زبان فارسی تلاش کرده است تا تأثیر ترجمه را بر روی نحوه ی نگارش نویسندگان معاصر را بررسی کرده و به نتیجه ای برسد تا راه را برای تحقیقات بعدی روشن کند. نمونه های موردی این تحقیق عبارتند از: داغ ننگ اثر ناتانیل هاثورن و ترجمه آن توسط سیمین دانشور، رمان جذاب و خواندنی سووشون اثر دانشور. برای تأکید بر نتیجه تحقیق، خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر آمریکایی و همچنین ترجمه ان از بهمن شعله ور در نظر گرفته شد. در فصل اول مقدماتی در مورد موضوع مطرح شد که در آن روند تغییر سبک فارسی با انجام ترجمه بررسی شد. فصل دوم شامل پیشینه ی تحقیق و هم چنین کلیات یا همان نظریه های موجود در مورد موضوع تحقیق بیان شدند. همچنین نظر افراد سرشناس دور مورد سبک و سبک شناسی مورد بحث قرار گرفتند. در فصل سوم روش انجام این تحقیق بیان شده است. فصل چهارم که مهمترین بخش این تحقیق است مثال هایی از کتابهای مذکور داده شده است و سپس محقق به تحلیل آنها پرداخته است. در این فصل ویژگی های سبکی نویسندگان با خواندن کتابهای آنها از متن بیرون کشیده شد و محقق انها را با متن اصلی مورد مقایسه قرار داد و سپس در فصل اخر به بیان نتیجه گیری پرداخته شده است. با بررسی تحلیل ها نتایج زیر حاصل شد. ترجمه ها بر سبک فارسی بعد از مشروطه تأثیر زیادی گذاشته است. سیمین دانشور سبک ترجمه ی داغ ننگ را بسیار خوب به زبان فارسی منتقل کرده است. در این نمونه موردی سبک شخصی سیمین دانشور غالب بوده است و در جاهای بسیاری سبک وی در ترجمه به چشم می خورد.
نسرین زیلایی حسن امامی
زبان عامیانه یکی از بحث برانگیز ترین مفاهیم زبانی به خصوص در حیطه ادبیات داستانی معاصر است و متشکل از کلمات و عباراتی غیررسمی است که در گفتار مرسوم ترند و همچنین پدیده ای است که با متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و زبانی متعدد و کارکردهای عملی زبان مرتبط است. خلق مجدد زبان عامیانه در ترجمه دشوار است چرا که باید جنبه های فرهنگی، اجتماعی، زبانی وحتی اخلاقی را درنظر گرفت. از آنجایی که زبان غیررسمی عامیانه، زبان مردم اجتماع است و برخی آثار ادبی به ویژه آثار ادبی معاصر اجتماع و مردم عادی را به تصویر می کشند و زبان عامیانه در آنها مشهود است، بررسی نحوه ترجمه و راهبردهای ترجمه این نوع از زبان ضروری می نماید. از این رو، در این تحقیق زبان عامیانه در ترجمه ای به قلم محمد نجفی از ناتور دشت اثر جروم دیوید سالینجر بر اساس نظریه ی تعادل پویای نایدا بررسی می شود. بر اساس این نظریه تأثیر متن مبدا بر خواننده ی مبدا باید معادل تاثیر متن مقصد بر خواننده ی مقصد باشد و همچنین برای خواننده ی مقصد طبیعی باشد. در این تحقیق استراتژی های به کار گرفته شده توسط مترجم برای رسیدن به تعادل پویا نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این تحقیق، محمد نجفی از حداکثر استراتژی های مطلوب برای ترجمه ی کلمات و عبارات زبان عامیانه بهره گرفته، در استفاده از استراتژی ها، تعادل پویا را رعایت کرده است، و در عین وفادار بودن به متن مبدا توانسته است زبان عامیانه را برای خواننده ی مقصد به طور طبیعی بازآفرینی کند.