نام پژوهشگر: معصومه بنی هاشمی
محمد رضا ریاحی کریم سلیمانی
چکیده یکی از عوامل اصلی در تغییر روند رژیم هیدرولوژیکی جریان رودخانه، تغییر کاربری در سطح حوزه است. تغییر کاربری اراضی به عنوان یکی از چالش های عمده در قرن بیست و یکم مطرح خواهد بود و برخی حتی اعتقاد به شدیدتر بودن تاًثیرات آن نسبت به پدیده تغییر اقلیم دارند. در این تحقیق با استفاده از مدل هیدرولوژیکی hec-hms، اثرات تغییر کاربری اراضی بر رژیم هیدرولوژیکی حوزه آبخیز لکشای نکارود استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی تغییرات کاربری اراضی حوزه، از تصاویر سنجنده tm لندست و lissiii ماهواره irs- 1d به ترتیب مربوط به سال های 1984 و 2012 استفاده گردید. پس از تصحیحات اتمسفری و آنالیز های مختلف بارزسازی و نمونه برداری تصادفی از واحد های کاربری اراضی، طبقه بندی برای هر دو تصویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال انجام شد. بهترین ترکیب باندی برای هردو تصویر با توجه به ضریب کاپای 86/0و 87/0به ترتیب برای تصاویر tm و lissiii، 7،4،1 و 2،3،4 انتخاب گردید. سپس صحت نقشه هایاستخراج شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این دوره 28 سال اراضی جنگلی 79/4 درصد کاهش و اراضی کشاورزی و اراضی فاقد پوشش گیاهی به ترتیب 63/28 درصد و 33/34 در صد افزایش یافته است. برای ارزیابی تاًثیرات تغییرات کاربری اراضی در این دوره 28 ساله (85-1984 الی 11-2010) پس از تهیه نقشه های کاربری سال های مربوطه و تلفیق با گروه های هیدرولوژیکی خاک در محیط نرم افزار gis، مدل هیدرولوژیکی hec-hms با استفاده از روش شماره منحنی (cn) و آبنمود واحد scs در سطح حوزه در مقابل داده های بارش- رواناب مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید. نتایج نشان داد که طی این دوره 28 ساله 4/33 متر مکعب بر ثانیه به دبی اوج و 15/41 میلیون متر مکعب به حجم رواناب افزوده شده، که نشان دهنده تاًثیر کاهش اراضی جنگلی و افزایش اراضی کشاورزی و اراضی فاقد پوشش گیاهی بر دبی اوج و حجم رواناب حوزه می باشد.
فاطمه شکریان رضا تمرتاش
به منظور تعیین شاخص های گیاهی در برآورد تاج پوشش گیاهان و خاک لخت مراتع نوجمه استان مازندران از داده های رقومی سنجنده های etm+و lissiii استفاده شد. برای جمع آوری داده های پوشش سطح خاک بر اساس گونه های گیاهی غالب در منطقه، پلات های 90×90 متر مربع مستقر گردید. اطلاعات مربوط به تاج پوشش هر یک از گونه های گیاهی به تفکیک فرم رویشی (گندمیان، فورب ها، بوته-ای ها، درختچه ها) و درصد خاک لخت مربوط به هر یک از پلات ها استخراج گردید. نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین شاخص ها و پوشش گیاهی موید آن بود که شاخص ratio بالاترین و شاخص mirv2 کمترین مقدار همبستگی را با تاج پوشش گندمیان دارند. در ارتباط با تاج پوشش فورب های شاخص های msi با ضریب همبستگی 62/0 بیشترین مقدار همبستگی را نشان داد. همچنین شاخص vnir2 با پوشش بوته ای ها و شاخص tcari بالاترین همبستگی را با پوشش درختچه ای های منطقه نشان دادند. از شاخص های منتج از سنجنده lissiii، شاخص osavi با ضریب همبستگی 38/0 با پوشش گندمیان و شاخص gi با ضریب همبستگی 41/0 بالاترین ضریب همبستگی را با خاک لخت منطقه برقرار کردند.