نام پژوهشگر: عبدالکریم حیدری
حسن (غلامحسین) جعفری احمد مرادخانی
سنت الهی جریانی از ظهور صفات خداوند بر وفق ضوابط خاص و روش های مخصوص می باشد. سنت های الهی در قرآن با تعابیر گوناگونی از جمله امر، کلمه، مشیت، سنت، اراده و فطرت بیان شده است. سنت های الهی دارای ویژگی هایی از قبیل فراگیری، استمرار، تکرار، تخلف ناپذیری، عدم تبدیل و تحول ناپذیری می-باشد. همچنین این سنت ها منافاتی با اراده و اختیار انسان ندارد. سنت های الهی اقسامی دارد که سنت استخلاف، سنت تغییر، سنت امداد و سنت استدراج از جمله آن ها است. استخلاف بر دو نوع است؛ یکی استخلاف عام به معنای قرار دادن انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین، و دیگری استخلاف خاص به معنای جایگزین ساختن اقوامی جدید به جای اقوام پیشین است. مهم ترین اهداف استخلاف شامل عمران زمین، تزکیه و تعلیم، و برپایی عدالت می باشد. سنت تغییر هم به این معنا است که خداوند متعال نعمات و الطافی را که به انسان ها و اقوام اعطا فرموده از آن ها سلب نمی کند، مگر این که آن ها خودشان زمینه سلب این نعمت ها و الطاف را فراهم نمایند. درباره عواملی که می تواند موجب تغییر نعمت ها شود می توان به ظلم، فسق و فجور، فحشا، خون ریزی و تکذیب آیات الهی اشاره کرد. سنت امداد نیز به این معنا است که خداوند به صورت غیبی بندگان خود را یاری می کند. این سنت دو سطح دارد، که سطح عام آن شامل همه انسان ها، و سطح خاص آن فقط شامل انسان های شایسته می شود. از عواملی که موجب امداد الهی می شود می توان به ایمان و عمل صالح، زهد و تقوی، اخلاص و مجاهدت در راه خدا اشاره کرد. اما سنت استدراج عبارت از این است که خداوند متعال کافران و گنهکاران را با اعطای نعمات فراوان به منظور گمراهی بیشتر روبرو می سازد، و سپس آن ها را دچار عذاب می نماید. این سنت هم در بعد اجتماعی و هم در بعد فردی، جریان می یابد. از مهم ترین عوامل استدراج از منظر قرآن می توان به تکذیب انبیا و آیات الهی اشاره کرد.
حسین بوخمسین حسین عبدالمحمدی بن چناری
این تحقیق از منظری قرآنی به مبانی تسامح و تساهل می پردازد و معیارهای برخورد با مخالفان از دیدگاه دین اسلام را با اندیشه فلاسفه و متفکران غرب مقایسه می کند. نویسنده با توجه به سختگیری های کلیسا در دین مسیحیت نسبت به تفتیش عقاید و تحمیل مناسک کلیسا به جامعه خصوصاً دانشمندان، می کوشد عدم خشونت را در دین اسلام و با مبانی قرآنی اثبات کند. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است. نگارنده ضمن تبیین موضوع تحقیق خویش در مقدمه، به تعریف لغوی و اصطلاحی تسامح و تساهل پرداخته و مفهوم قرآنی آن ها را در فصل اول بررسی می کند. وی همچنین سیره عقلا و دیدگاه برخی روشنفکران مسلمان معاصر در باره تسامح و تساهل دینی و منافات آن با اصول و مبانی فقه اسلامی را شرح می دهد. نویسنده در فصل دوم با رویکردی تطبیقی به مقایسه دو دیدگاه قرآنی و غربی از مسأله تسامح و تساهل پرداخته و مبانی این موضوع در غرب از قبیل لیبرالیسم غربی، اومانیسم (انسان محوری)، هرمنوتیک (تعدد قرائت از دین) و پلورالیسم دینی را تبیین می کند. آن گاه با اشاره به مبانی اخلاقی تسامح و تساهل از دیدگاه قرآن کریم، فلسفه اصلی آن را در اسلام، تکامل فکری انسان ها و کرامت آن ها برشمرده و تکیه کردن بر قوه عقل و منطق، عدم کراهت بر پذیرش دین اسلام، کشف حقیقت و فطری بودن دین اسلام را ذکر می کند. در فصل سوم به تفسیرحنیف بودن دین اسلام پرداخته شده و بر همین اساس، تسامح و تساهل دینی در آن تحلیل می شود نویسنده در همین زمینه معیارهای جدیت و سختگیری و تساهل در امور مختلف دینی را واکاوی کرده و نمونه هایی چند را بیان می کند. در فصل چهارم برخی مصادیق تسامح و تساهل در دین اسلام، مانند تعامل گسترده با سایر ادیان و مذاهب، نحوه برخورد اسلام با افراد مرتد، گفت گو و زندگی مسالمت آمیز با صاحبان ادیان بررسی می شود.
حسین هادی خشییب محمد شریفی نیا
تعرفنا علی المقصود من الانسان السالم و غیر السالم بلحاظ علم النفس المادی و علم النفس الاسلامی، و النظر الی الانسان و عقله و نفسه و قلبه و ما یتعرض له من الامراض النفسیه، و کان النظر لکل علم لجهه معینه من سلوک الانسان و ما یصیب هذا السلوک من الاختلالات العصبیه و الذهنیه و الاجتماعیه و الاخلاقیه، و ان هناک عوامل کثیره تساعد علی التخلص من الامراض النفسیه ،کعامل البیئه و الظروف الاقتصادیه و الثقافه و التحکم بهذه العوامل یودی الی علاج الامراض النفسیه و هناک عوامل تساعد علی الامراض النفسیه کحب الدنیا و حب النفس لانها تودی الی اضطراب و اختلالات للانسان اذا فقد شیئا دنیویا، و الشک و الغفله و سوء الظن تجلب التوتر العصبی وهی کالسرطان فی جسم الانسان0 و الوقوف امام هذه العوامل تساعد علی حصول الامن و الاستقرار عند الانسان. وفی هذا البحث نری تغافل علماء النفس عن الامراض القلبیه مع اهمیتها القصوی فی الصحه النفسیه، ولم یروها امراضاً للنفس بالمعنی السائد عندهم، لاتهم لایرون القیم الاخلاقیه ضروریه للانسان، أولا یرونها من منظار مقدس کما یراها علماء الاخلاق، لانها أساسا لا تدخل فی موضوع علم النفس الذی یبحث فیه عن النفس الانسانیه بنظره موضوعیه لمکوناتها الذاتیه والعرضیه، بینما ینظر علماء الاخلاق الی النفس الانسانیه بنظره معیاریه لما ینبغی ان یتصف به الانسان من مثل وصفات فی حرکته الاتکاملیه. أی دراسه الانسان کما ینبغی ان یکون لا بما هو کائن فعلا الذی هو موضوع علم النفس. فالانسان فی نظر علماء النفس ماهو إلاّ حیوان متطور، فلا معنی للاهتمام بما وراء الامر الظاهر منه، وهو نفسه الانانیه.
آذر قلی اف محمد حسین بهرامی
سحر در لغت به معانی زیر به کار رفته است. 1- «هرچیزی که با یاری شیطان انجام گرفته باشد» 2- «اخراج باطل به شکل حق است که به آن خدعه و نیرنگ می گویند» 3- «هر چیزی که مأخذ و منبع آن دقیق و لطیف باشد » 4- « مجازاً برخی از بیانها و سخنها نیز سحر نامیده شده است» اما سحر در اصطلاح عبارت از عمل خارق العاده است که اسباب و علل آن مخفی می باشد. و آثاری از خود یا بواسطه نوشتن یا بواسطه گفتن یا چند چیز را به وضع خاص در جاهایی دفن کردن و مانند اینها... در وجود انسانها می گذارد. در رابطه با واقعیت و عدم واقعیت داشتن سحر چنانچه گذشت بین آیات و روایات هیچ تناقضی وجود ندارد. بلکه هر کدام از آنها قسمی از سحر را اشاره دارد. به نظر میرسد همانگونه که گذشت نظریه صحیح آن است که هرچند ساحر قادر به تغییر دادن ذات اشیاء نیست ولی همین که میتواند بر ذهن یا جسم ا فراد تاثیر گذارد باید واقعیت داشتن آن را پذیرفت در حرام بودن سحر احدی از علماء مخالفت نکرده اند بلکه به اتفاق آراء سحر را فی الجمله را حرام می دانند. یعنی به نحو موجبه جزئیه حرام است نه به نحو موجبه کلیه که همه اقسام سحر را شامل شود. به عبارت دیگر بعضی از اقسام سحر حرام اند نه همه اقسام آن. همچنین بعضی ها سحر را به طور مطلق حرام می دانند چه قید اضرار باشد و چه نباشد. و در مقابل برخی از علماء قائل به حرمت سحر به طور مطلق نیست یعنی سحر نافع را جائز می دانند. در ر ابطه با دفع ضرر سحر با سحر می توان گفت که ظهور اخبار در این است که در هر زمانی جائز است لکن در صورت ضرورت نه همه جا اما مسحور شدن پیامبر به نحوی که در روایت آمده است موجب خدشه دار شدن پیامبری پیامبر و سلب اعتماد مردم از او میشود زیرا اگر به روایت توجه کنیم در آن آمده است پیامبر کاری را که انجام نداده بود تصور میکرد انجام داده است. این یعنی در فکر پیامبر تأثیر گذارده بود. پس توجیهات درست نیست. از سوی دیگر نیز بر فرض صحت روایت سحر النبی ادعای کفار ثابت می شود که این نیز خلاف آموزه های قرآن و سیاق آیه که در رد قول کفار است می باشد. در ارتباط با حقیقت جادو در علم روز نیز این نتیجه به دست آمد که نظریه پردازان سعی نکرده اند تا ماهیت اعمال جادویی را مورد بررسی قرار دهند و به کنه و چیستی این گونه اعمال راه پیدا کنند، بلکه تنها در راستای توصیف و تبیین ظاهری آنها گام برداشته اند.
عبدالکریم حیدری مسعود شایسته
پیل¬های سوختی میکروبی سیستم هایی هستند که با بکارگیری باکتری¬ها به عنوان کاتالیست از مواد آلی، انرژی شیمیایی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کنند. یک پیل سوختی معمولا از یک محفظه آند و یک محفظه کاتدی تشکیل شده¬است که توسط غشای از هم جدا می¬شود. از پارامترهای بسیار تاثیرگذار در عملکرد پیل¬های سوختی میکروبی، نوع غشایی است که در آن بکار می¬رود. در سال¬های اخیر غشاهای جدید و متفاوتی برای کاربرد در پیل¬های سوختی میکروبی در حال بررسی می باشند که می-تواند به عنوان تبادل کننده پروتون نقش خود را در بهبود عملکرد این پیل¬ها به خوبی ایفا کند. معمولا غشاهایی که در این پیل-ها استفاده می¬شوند، دارای معایبی هستند که از جمله آنها گران بودن، پایین بودن میزان انتقال پروتون و ناپایداری عملکرد می-باشند. در این پژوهش، برای اولین بار غشاء الیاف توخالی پلی اترسولفان به عنوان تبادل کننده پروتون در پیل سوختی میکروبی مورد مطالعه تجربی واقع شده است. این غشاء دارای ساختاری لوله¬ای شکل می¬باشد و محفظه کاتدی شامل فضای درونی غشاء لوله¬ی شکل می¬باشد. انجام آزمایش¬ها در سه دبی متفاوت از خوراک صورت گرفت که بواسطه آنها ولتاژ های متفاوتی بدست آمد. حداکثر ولتاژ در این پیل در دبی 5/3 میلی لیتر بر دقیقه و برابر با 768 میلی ولت اندازه گیری شد. علاوه بر آن آزمایش ها نشان داد که با کاهش دبی تا مقدار 5/3 میلی لیتر بر دقیقه چگالی توان پیل سوختی افزایش می یابد بطوری که مقدار 593 میلی وات در هر متر مربع اندازه گیری شد. مقادیر ولتاژ و توان تولیدی غشاء در مقایسه با دیگر جداکننده¬ها از جمله نافیون قابل توجه می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد غشا مورد استفاده می¬تواند جایگزین مناسبی برای جداکننده¬های پیلهای سوختی میکروبی باشد. ضمن اینکه طبق بررسی های انجام شده برای تولید توان در هر متر مربع از غشاء نافیون به میزان 2300 دلار هزینه لازم است در حالی که هزینه غشاء الیاف توخالی پلی اترسولفان استفاده شده در این تحقیق برای هر متر مربع در حدود یک دلار است. از دیگر مزایایی که این غشاء نسبت به دیگر غشاها دارد این است که زمان پایداری سیستم پیل سوختی را به شدت کاهش داده و در محدوده 8 الی 12 ساعت به بیش از 90 درصد عملکرد واقعی خود می رسد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان پیشنهاد کرد که غشاء پلی اترسولفان می تواند نوع جدیدی از جداکننده¬های پیل سوختی میکروبی باشد که دارای هزینه کمتر و همچنین عملکرد بهتری نسبت به دیگر غشاها داشته باشد.