نام پژوهشگر: علیرضا دهقانی
علیرضا دهقانی سید علی اکبر صفوی
چکیده کاربرد داده های ماهواره ای modis برای پایش و مدل سازی ریزگردها و برخی از نمایه های آلودگی هوا در گستره شهر شیراز به کوشش علیرضا دهقانی یکی از جستارهای ریشه ای بوم زیستی بررسی چگونگی آب و هواست. روشن است که چگونگی آب و هوای زمین در پیوند با کنش گرانی چون دگرگونی گازهای جوی، پوشش ابرها، تابش خورشیدی وریزگردها(aerosol) می باشد. ازاین روی برای داشتن مدلی که به خوبی نشان گر چگونگی آب وهوا باشد و توانایی پیش بینی آن را نیز داشته باشد، نیاز است به کمک امکاناتی بتوان رفتارهای این گونه کنش گران کارا را پایش کرد. پیش بینی تراکم ریزگرد ها، گامی کارا در ایجاد تصمیمات لازم برای روبرو شدن با آلودگی هوا می باشد. برای این کار می توانیم مدل های ریاضی و روش های آماری را بکار ببریم. مدل های ریاضی و آماری همانند رگرسیون، شبکه های عصبی و مدل های احتمالاتی برای مدل سازی آلودگی هوا بکار برده می شوند. برای پایش آلودگی هوا و ریزگردها، بکارگیری سنجنده های ماهواره ای در سنجش با ایستگاه های زمینی، از برتری های فراوانی برخوردار است. از این رو، چندی است که کاربرد این سنجنده ها برای سنجش آلودگی هوا و بویژه ریزگردها در دستور کار کارشناسان و برنامه ریزان شهری جای گرفته است. در کنار پوشش گسترده، داده های ماهواره ای تا اندازه زیادی از هزینه کمتری برای گرد آوری داده ها نسبت به روش های قدیمی، برخوردار هستند. ایستگاه های بررسی آلودگی زمین روزانه میزان آلاینده ها را در بخش های گوناگون شهر گرد آوری می کنند، اما این ایستگاه ها پخش مساوی در سرتاسر شهر ندارند و بنابراین برای بدست آوردن الگوهای پیچیده آلودگی در شهر کافی نیستند. با مقایسه این داده ها با داده های فضایی می توانیم به نتایج بهتری دست پیدا کنیم. در این پژوهش به بررسی همبستگی میان داده های ماهواره ای و زمینی و سپس ساخت مدلی بر اساس شبکه های عصبی پرداخته شده است. همان گونه که می دانیم، داده های ماهواره ای modis در 36 باند فرکانسی گونا گون در دسترس هستند. در این پژوهش به همبستگی های خوبی میان داده های زمینی آلاینده ها و باندهای فرکانسی نگاره های ماهواره ای دست یافته شده است. در بررسی انجام شده، باند در خور برای هر آلاینده بدست آورده شده و برای بررسی همبستگی، نرم افزار matlab بکار برده شده است. سپس به ساخت مدلی از آلاینده های گوناگون به کمک شبکه های عصبی و با استفاده از داده های زمینی و داده های ماهواره ای نمونه پرداخته گردیده است، که در آن داده های ماهواره ای باند درخور برای هر آلاینده برای ورودی و داده های زمینی برای خروجی بکار برده شده اند و نتایج خوبی به دست آمده است، که در ادامه آورده شده است.
وحیده علیزاده حامد بشیر مجاوری
در اینجا ما حالات همدوس دو متغیره با کمینه عدم قطعیت را با سه روش مختلف معرفی کرده ایم: نمایش های یکانی نامعین در دو روش مختلف محقق می شود. اولی بوسیله ترازهای متوالی با اختلاف انرژی یکسان و عدد کوانتومی متناظر با تکانه زاویه ای z یکسان، سپس با شیفت مد تکانه زاویه ای z به اندازه دو واحد بطوریکه مقدار انرژی ترازها ثابت باشد. بعلاوه برای جبر بوسیله ترازهای لاندائو با کمترین انرژی یا ترازهای انرژی با کمترین عدد کوانتومی تکانه زاویه ای z، یک نمایش یکانی معین معرفی شده است. بوسیله حالتهای همدوس کلاودر- پرلموف ساخته شده با سه نمایش متفاوت یاد شده، همدوسی glauber را با استفاده از عملگر جابجایی جبر وایل- هایزنبرگ بدست می- آوریم.برای میدان متغیر واکاهنده بااستفاده از نمایش یکانی جبر حالات همدوس باروت –گراردو ، کلاودر – پرلموف و گازیو –کلاودر را نوشته و ویژگیهای آماری این حالات همدوس رامطالعه می کنیم.
علیرضا دهقانی علیرضا خیاطیان
در این پایان نامه به این سوال پاسخ داده می شود که ایا می توان با استفاده از اندازه گیری های میدان مغناطیسی در یک فضای مشخص، منابع تولید کننده میدان را به دست آورد. این مسئله ی مطرح شده از جنس مسائل معکوس است. هدف از این پایان نامه نیز طراحی کنترلر با استفاده از حل این مسئله ی معکوس مغناطیسی است که میدان مغناطیسی اندازه گیری شده در فضای مورد نظر، یک میدان مغناطیسی ایستایی است و می خواهیم برای این میدان مغناطیسی ایستایی منابع تولید میدان را به دست بیاوریم. همچنین فرض بر این است که منابع تولید میدان تعدادی سیم پیچ است. بنابراین مسئله ای که در این پایان نامه بایستی دنبال شود پیدا کردن مکان و مقدار آمپردور سیم پیچ ها، با استفاده از اندازه گیری یک میدان مغناطیسی ایستایی دلخواه، می باشد. در واقع محرک های سیستم مورد نظر تعدادی سیم پیچ هستند که می بایست در مکان مناسب با مقدار آمپردور مناسب قرار گیرند تا اینکه بتوانند میدان مغناطیسی قابل اندازه گیری را با کمترین مقدار خطا، نسبت به میدان مغناطیسی دلخواه، بازسازی کنند. این نوع از مسائل در بسیاری از زمینه ها کاربرد دارد که از جمله این کاربردها می توان به کاربردهای پزشکی، مغناطیس زدایی و عیب یابی فلزات اشاره کرد. در این کاربردها یک مسئله ی معکوس مغناطیس ایستایی مطرح می شود که بسته به نوع کاربرد، با استفاده از اندازه گیری یک میدان مغناطیس ایستایی، یک یا چند پارامتر مجهول به دست می آید. در فصل دوم ابتدا سیستم مورد بررسی در این پایان نامه تعریف می شود و معادلات اساسی حاکم بر سیستم مورد نظر بیان می شوند و همچنین ابزارهای شبیه سازی و چگونگی پیاده سازی نرم افزاری توضیح داده می شود. فصل سوم به بررسی کنترل یادگیر تکرار شونده و کنترل یادگیر تکرار شونده ی فازی به عنوان روش های طراحی کنترلر پرداخته است. در فصل چهارم الگوی باینری محلی و الگوی باینری محلی فازی به عنوان معیارهای مناسبی در طراحی کنترلر در تعیین آمپردور سیم پیچ ها توضیح داده شده اند. در فصل پنجم شبیه سازی و نتایج حاصل از روش های ارائه شده در فصول سوم و چهارم همراه با مقایسه این نتایج آورده شده است. فصل ششم با رویکرد یک سیستم توزیع شده به بررسی مسئله معکوس مغناطیس ایستایی پرداخته است و نتایج حاصل از یک مسئله ساده ی مغناطیسی نیز نشان داده شده است. فصل هفتم نحوه ی پیاده سازی عملی یک کنترلر یادگیر تکرار شونده برای یک نمونه ی آزمایشگاهی همراه با تجهیزات مورد استفاده، توضیح داده شده است و نتایج حاصل از این پیاده سازی عملی نیز آورده شده است. در انتها نیز نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه شده اند.
علیرضا دهقانی محمد کبگانی
چکیده برآورد تامین فضای پارکینگ طبقاتی و مکانیابی سایتهای مناسب با استفاده از تکنیکهای چند معیاره (mcdm) نمونه موردی: بخش مرکزی شیراز به وسیله ی: علیرضا دهقانی حمل و نقل یکی از مهمترین و اصلی ترین زیر سیستمهای شهری می باشد که در توسعه و تمام ابعاد آن از جمله اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نقش مهمی دارد. برای داشتن سیستم حمل و نقل مناسب، پویا و کارآمد در شهر که بتواند در رشد و توسعه شهری موثر باشد، نیاز به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد. از مهمترین مسائلی که در برنامه ریزی حمل و نقل به آن پرداخته می شود و هدف بسیاری از طرحهای ترافیکی است، برنامه ریزی و توسعه زیر ساختهای حمل و نقل بر اساس نیازهای موجود و آینده و همگام با رشد شهر می باشد. یکی از مهمترین اجزا و اساسی ترین زیر ساختهای حمل و نقل ، پارکینگهای عمومی می باشد، چرا که بسیاری از سفرهای روزانه درون شهری با استفاده از خودروهای شخصی صورت می گیرد و رانندگان در صورت رسیدن به مقصد همواره دنبال مکانی جهت پارک خودروی خود می باشند و در صورت کمبود فضای پارک و یا در دسترس نبودن آن، موجب متراکم شدن بیشتر ترافیک شهری می گردد. یکی از بهترین انواع پارکینگهای عمومی، پارکینگ طبقاتی می باشد که از مهمترین مزایای آن می توان به استفاده کم از زمین و ظرفیت بالای آن اشاره کرد که این شکل از پارکینگ می تواند گزینه مناسبی جهت سرویس دهی به رانندگان برای پارک خودرو در مناطق مرکزی و شلوغ شهرها، که با مشکل کمبود زمین روبرو هستند، باشد. پارکینگهای طبقاتی زمانی می توانند در رشد و توسعه شهری و روانی ترافیک آن کارا باشند که بر اساس اصول علمی، مدیریت و مکانیابی شوند. در واقع احداث پارکینگهای طبقاتی در مکانهای مناسب، باعث افزایش کارایی پارکینگ و در نتیجه کاهش پارک حاشیه ای و بطور غیر مستقیم افزایش عرض خیابانها و روانی ترافیک می گردد. جهت انجام مکانیابی مناسب پارکینگهای طبقاتی می توان از تکنیکهای چند معیاره (mcdm) و همچنین تلفیق آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) استفاده کرد. استفاده از تکنیکهای چند معیاره این امکان را به محققان می دهد تا چند معیار مختلف را با یکدیگر مقایسه کنند و آنها را اولویت بندی و وزن دهی کنند. یکی از تکنیکهای مناسب و با دقت چند معیاره، فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (fuzzy ahp) می باشد که از مهمترین مزایای آن در نظر گرفتن نظرات کارشناسان به صورت بازه ای از اعداد در فرایند وزن دهی است که ناشی از عدم قطعیت نظر کارشناسان و عدم اعتماد کامل به آن می باشد. همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی می توان وزنهای حاصل شده را روی داده ها و لایه های مکانی مربوط به منطقه مورد نظر، لحاظ کرده و مکانهای مناسب را استخراج کرد. برای انجام مکانیابی پارکینگهای طبقاتی لازم است ابتدا میزان عرضه و تقاضا، و در نتیجه کمبود فضای پارک در منطقه مطالعاتی بررسی شود تا نواحی نیازمند به پارکینگ شناسایی شوند. همچنین برای انجام فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، لازم است معیارهای مناسب انتخاب شده و مورد بررسی قرار گیرد و پس از محاسبه وزن آنها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانهای واجد شرایط معرفی شوند. منطقه مورد مطالعه این تحقیق، محدوده طرح ترافیک شیراز می باشد که در دو منطقه ترافیکی 1 و 4 قرار گرفته و 30 ناحیه از 156 ناحیه ترافیکی شیراز را فرا گرفته است. پس از برآورد عرضه و تقاضای پارکینگ مشخص شد که 9 ناحیه ی 1، 4، 5، 7، 8، 21، 28، 29و 30 با مشکل کمبود فضای پارک روبرو هستند. همچنین پس از مطالعه مبانی نظری و سوابق موضوع ، فاصله از مراکز جذب سفر، فاصله از معابر، قیمت زمین، تراکم جمعیتی و فضاهای مناسب جهت احداث پارکینگ طبقاتی به عنوان معیارهای مکانیابی پارکینگهای طبقاتی معرفی شده و برای تعیین اولویت آنها، از کارشناسان، مسئولین، اساتید و صاحب نظران رشته شهرسازی و ترافیک شهری نظر سنجی شده است. در نهایت پس از برآورد وزن آنها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و لحاظ وزنها روی لایه های مکانی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین آنالیز مکانهای با امتیاز بالای مکانیابی، 20 مکان جهت احداث پارکینگ در نواحی نیازمند به افزایش فضای پارک خودرو ارائه شده است. ?
افسون اصغری شیرازی حسن فرسی
امروزه با گسترش روز افزون روش های مختلف اخذ اطلاعات گسسته مانند پویشگرها و دوربین های دیجیتالی، پردازش تصویر، کاربرد فراوانی یافته است. وجود حجم بالایی از اسناد بایگانی شده، یکی از نیازهای جهان امروز برای مکانیزاسیون طبقه بندی سند به منظور صرفه جویی در وقت را موجب می شود. لوگو یکی از عناصر مهم در اسناد دولتی و کسب و کار است و توسط آن می توان سازمانی که سند متعلق به آن است را تشخیص داد. تاکنون روشهای مختلفی برای آشکارسازی و بازشناسی لوگو استفاده شده است که بسیاری از آنها به ازای دقت بالا پیچیدگی زیادی را متحمل می شوند. در این پایان نامه سعی بر استفاده از الگوریتمهایی است که هم دقت کافی داشته باشند و هم از لحاظ محاسباتی پیچیده نباشند و نیز تاکنون از آنها برای لوگو استفاده نشده باشد. این امر موجب استفاده از ویژگی الگوی باینری محلی(lbp) برای قسمت بازشناسی و همچنین ویژگی هارمانند و هیستوگرام گرادیانهای جهتدار(hog)، برای بخش آشکارسازی لوگو شده است.
علیرضا دهقانی حسین فخری
چکیده ندارد.
علیرضا دهقانی محمدعلی مسندی شیرازی
مدل پنهان مارکف جهت بازشناسی متون فارسی مناسب است . در این پایان نامه روشی جدید و موثر براساس این نظریه مطرح شده است . در مرحله پیش پردازش برای فائق آمدن بر نویزهای موجود در تصاویر ورودی، چندین عملی پیش پردازشی از قبیل فیلتر کردن میانه ای، باینری کردن، اعمال فیلترهای مورفولوژیکی، نرمالیزه کردن و متمرکز کردن انجام شده است . در مرحله استخراج مشخصه ها چهار نوع بردار مشخصه براساس روش rpct از هر کاراکتر استخراج می شود. سیستم پیشنهادی از دو قسمت تشکیل شده است . برای هر کاراکتر در مرحله آموزش چند مدل مارکف متناظر با بردارهای مشخصه مختلف ساخته می شود. در مرحله بازشناسی، نتیجه تشخیص هر کدام از طبقه بندی کننده ها جهت تشکیل نتیجه نهایی بازشناسی با یکدیگر ترکیب می شوند. روشهای ترکیب متفاوتی در این پایان نامه ارائه شده است که با توجه به این نتایج می توان بهترین روش را انتخاب کرد. آزمایشهای انجام شده در این پایان نامه منجر به دستیابی به نرخ بازشناسی 93 درصد برای داده های آموزش و 71درصد برای داده های آزمایش شده است .