نام پژوهشگر: فاطمه گریوانی
فاطمه گریوانی محمدطاهر احمدی شادمهری
تجزیه و تحلیل تعیین کننده های فقر در جهت بررسی رفاه از منظر ویژگی های خانوار، تلاشی برای بررسی چگونگی تاثیر یک متغیر خاص در صورت ثبات سایر ویژگی ها، بر وضعیت فقر می باشد. هدف این مطالعه، بررسی آن دسته از ویژگی هایی از خانوارها است که عواملی مهم و موثر در رفاه خانوار و وضعیت فقر تشخیص داده می شوند. نتایج این مطالعه توسط سیاست گذارن به منظور ارتقا رفاه جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. با این هدف، در این مطالعه تعیین کننده های فقر در مناطق روستایی و شهری استان خراسان شمالی مورد بررسی قرار می گیرد. در ابتدا خط فقر مطلق به تفکیک مناطق بر پایه ی داده های هزینهای استخراج شده از، داده های طرح هزینه و درآمد خانوارها استان خراسان شمالی، در سال 1389 که توسط مرکز آمارو اطلاعات ایران گردآوری شده، برآورد می شود. در این پیمایش 679 خانوار نمونه روستایی و 717 خانوار نمونه شهری در نمونه آماری حضور دارند. در ادامه با استفاده از خط فقر برآورد شده و به کارگیری مدل توبیت، به منظور بررسی عوامل تعیین کننده ی سطح فقر، تاثیر متغیرهای بارتکفل، جنس و سن سرپرست خانوار، مخارج آموزشی و مخارج بهداشتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که برای مناطق شهری تمامی متغیرهای توضیحی مشخص شده در مدل به جز سن سرپرست خانوار بر فقر شهری استان موثراند. برای مناطق روستایی به جز متغیر جنس و سن سرپرست خانوار بقیه متغیرهای توضیحی مشخص شده در مدل شامل بارتکفل، مخارج آموزشی و مخارج بهداشتی خانوار در سطح 9/99% تاثیر معنی داری بر فقر دارند. هم چنین متغیر موهومی شهری بودن خانوار تاثیر قابل توجهی در کاهش احتمال ایجاد فقر در سطح استان دارد. علاوه بر این، آماره (i)? در مدل نشان می دهد به ترتیبب برای خانوارهایی روستایی و شهری که متوسط مقادیر متغیرهای توضیحی مشخص شده در مدل، را در اختیار دارند 75% و 78% احتمال دارد که در زمره خانوارهای غیر فقیر قرار گیرند.
فاطمه گریوانی غلامحسین غلامحسین زاده
قرن پنجم هجری یکی از دوره های مهم تاریخ ادبی و اجتماعی ایران است. دوره حکومت اقوام بیگانه و فاقد فرهنگ و تمدن غزنوی و سلجوقی بر ایران و اوج تعصبات مذهبی است. آغاز شکوفایی عرفان و تصوف ایرانی نیز است و عارفان و صوفیان مشهوری همچون هجویری، قشیری، غزالی، خواجه عبدالله انصاری و ابوسعید ابوالخیر در این دوره می زیستند.سوال اینجاست آیا بزرگان عرفان و تصوف این دوره در شکوفایی ادبیات فارسی در این دوره سهمی داشتند؟ آیا ایشان از نفوذ معنوی و قدرت کلام شان برای حمایت از مردم در برابر ظلم و ستم حاکمان استفاده کردند؟ چرا پژوهشگران درباره نقش اجتماعی عارفان این دوره، با هم اختلاف نظر دارند؟