نام پژوهشگر: حشمت الله آذرمکان

پزوهشی در دستور زبان گویش بستکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1390
  سامیه نیرومند   جواد دهقانیان

چکیده گویش بستکی از شاخه های زبان لارستانی محسوب می شود که این زبان از شاخه های به جامانده از زبان فارسی میانه (پهلوی) است. گویش بستکی درشهرستان بستک از توابع استان هرمزگان زنده و پویاست و گویش وران زیادی دارد. در این تحقیق سعی شده است ارتباط گویش بستکی با زبان فارسی میانه و زبان فارسی امروز و چگونگی تدوین دستور زبان این گویش بر مبنای دستور زبان فارسی، شباهت ها و تفاوت های این دو بررسی شود. مبنای این کار یکصد جمله پایه است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر کرده است و به دو گروه گویش وران باسواد و بی سواد داده شده تا این جمله ها را با گویش بستکی بیان کنند که از این جمله ها به عنوان مثال استفاده شده است. شباهت هایی که بین این گویش و زبان فارسی میانه دیده می شود، یکی اینکه شناسه در افعال گذشته ی گذرا (متعدی) در ابتدای فعل قرار می گیرد، دیگر اینکه در برخی از لهجه های گویش بستکی، ضمیر اول شخص جمع با زبان فارسی میانه یکسان است، درحالی که این موارد در زبان فارسی امروز دیده نمی شود . در مورد افعال مضارع (حال) و افعال ناگذر (لازم) از نظر شناسه، این گویش با زبان فارسی امروز تفاوتی ندارد. در افعال مضارع (حال) اخباری و ماضی (گذشته ی) استمراری و مستمر مصوت «a» معادل پیشوند «می» در زبان فارسی به کار می رود. از ویژگی های دیگر فعل در گویش بستکی این است که افعال ماضی استمراری و مستمر از یک طرف و فعل آینده و مضارع اخباری از طرف دیگر یکسان به کار می روند. در مورد حرف، اسم، ضمیر، صفت و قید تفاوت هایی بین گویش بستکی و زبان فارسی امروز به ویژه در نوع تلفظ آنها دیده می شود، افزون بر این، بر خی از اسم ها ، صفت ها و قید ها در این گویش به-کار می روند که در زبان فا رسی امروز منسوخ شده اند.

بررسی ضرب المثل های بندر خمیر و میناب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1390
  زهرا مکتوبیان بهارانچی   اسدالله نوروزی

بررسی ضرب المثل های بندر خمیر و میناب امثال و حکم یکی از کهن ترین تراوش های ذهن است که از دوردست های تاریخ به یادگار مانده است. این جملات نسبتا? کوتاه اغلب آهنگین و دربردارنده ی پند و دستور اخلاقی است. ضرب المثل ها در مناطق مختلف مفهوم یکسانی دارند و تنها تفاوت آن ها در زبانشان است، البته در تعدادی از موارد در یک منطقه ضرب المثلی به کار می رود که در منطقه ی دیگر کاربرد ندارد. به غیر از موردی که عنوان شد در بقیه ی آن ها می توان نمونه ای فارسی را جست و جو کرد. شهرستان های بندر خمیر و میناب پیشینه ی ادبی و فرهنگی بسیاری دارد که آن ها را شایسته- ی مطالعه و بررسی می سازد و بیم آن می رود که اگر این گنجینه های ادبی ثبت و ضبط نشود گذر زمان ان ها را به فراموشی بسپارد. این پژوهش به منظور پاسخگویی به چنین نیازی در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول به کلیات پژوهش اختصاص دارد. در فصل دوم ضرب المثل های مشترک بین بندرخمیر و میناب به ترتیب حروف الفبا آورده خواهد شد، فصل سوم شامل دسته بندی ضرب المثل های بندر خمیر به چهار دسته می شود، در فصل چهارم نیز مانند فصل سوم، ضرب المثل های میناب به چهار دسته تقسیم می شوند و در آخر فصل پنجم که شامل نتیجه گیری و تعلیقات است خواهد آمد.

بررسی عنصر التفات در سوره یوسف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده علوم انسانی و مدیریت 1390
  ابراهیم بالاکوهی قشمی   حشمت الله آذرمکان

اسلوب التفات، ازجمله موضوعات بلاغی است که در قرآن کریم به کار گرفته شده و به تبع آن ، در اشعار شعرای بزرگ ایران از جمله سعدی ومولوی راه یافته است .در بلاغت قدیم ، در مورد مفهوم وکارکرد فنی و بلاغی التفات وشروطی که برای آن لازم است و هم چنین جایگاه آن در میان مباحث بلاغی ، اختلاف فراوانی دیده می شود به همین جهت ، لازم است نگاهی دقیق همراه با تأمل به آن انداخته شود تا بتوان ویژگی ها وابعاد اصلی آن را ، از میان غبار این اختلافات، روشن ساخت . علمای بلاغت ، موارد زیادی از صور التفات را در قرآن برشمرده اند اما غالبا ، اشاره آنان به این موضوع ، به جهت آوردن مثال برای آرایه التفات و یا استفاده از آن، در تفسیر وتوجیه آیات مشکل یا آیات متشابه قرآن بوده است . با این اوصاف همواره ، جای تحلیل و بیان نقش تعبیری وتأثیری آن در قالب هایی که التفات در آن به کار رفته است- بالاخص داستان های قرآنی -خالی احساس می شود. یکی از سوره هایی که از جهت دارا بودن این آرایه ونیز قالب داستانی یک پارچه آن ، چهره ای ممتاز دارد،سوره یوسف است.پایان نامه ی حاضر بر آن است تا خود دست به تلاشی نو در معرفی چهره ای تازه از بیان و بلاغت قرآن و اسرار آن زند و تبیین کند که چگونه در این کتاب الهی هر چیز در جای خویش قرار دارد و این یکی از برجسته ترین راز بلاغت قرآن است. روش کار در این رساله بدین گونه است که ابتدا به بررسی لغوی و کارکرد عنصر التفات به عنوان عاملی تعیین کننده در روند داستان حضرت یوسف(ع) ، سپس با نگاهی تحلیلی به برخی جنبه های معنایی این اسلوب ، پرداخته شود .

بررسی تصویر بهشت و دوزخ در متون فارسی نثر صوفیه تا قرن هفتم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  احمد حاجبی   فرانک جهانگرد

دغدغه ی مرگ و خارخار جاودانگی، عمری به درازای اندیشه ی بشری دارد. بقای نفس و خلود پس از مرگ به صورت زندگی در بهشت یا دوزخ یکی از مهمترین عناصر اعتقادی بسیاری از ادیان و مذاهب است. با این که بهشت و دوزخ با پذیرفتن عقاید مذهبی باید برای همگان مفهومی یکسان داشته باشد ، اما در متون نثر صوفیه ، دریافت های متضاد و بس شگفت از این مفهوم ارائه شده است. در نثر فارسی صوفیه که نخستین نشانه های آن از میانه ی قرن سوم به جای مانده است، صوفیه همواره کوشیده اند دریافت های باطنی خویش از مفهوم بهشت و دوزخ را در پرده ای از استعارات و کنایات و با زبانی رمزآلود ارائه دهند. در پایان نامه ی حاضر ضمن اشاره به دیدگاه ادیان بزرگ الهی درباره ی بهشت ودوزخ، تصاویر بهشت و دوزخ در آثار یازده صوفی برگزیده (هفت صوفی از ناحیه ی خراسان و چهار صوفی از مکتب بغداد) بررسی شده است. واکاوی آثار این صوفیان نشان می دهد که همه ی آنان ، با تعبیرهای گونه گون ، بهشت حقیقی را مقام قرب خداوند می دانند. در نظر آنها ، بهشت وعده داده شده در شریعت ، بهره ی محرومان و ناکامان طریق قرب است.این صوفیان بهشت و دوزخ را باطن صفات و اعمال آدمی دانسته و معتقدند آتش (آتش دوزخ یا آتش عشق مشتاقان) با خاصیت پاک کنندگی خویش ، بندگان خداوند را به درجه ای از خلوص رسانده و آنها را برای درک مرتبه ای از قرب آماده می سازد. مشاهده ی بهشت ودوزخ در همین جهان و بیان مختصات هر یک ، از دیگر مفاهیم ارائه شده در این آثار است. نظرات این دسته از صوفیان درباره ی بهشت و دوزخ - به ویژه بهشت روحانی- با آموزه های شریعت اسلام تفاوت هایی دارد. در تصاویری که این صوفیه از بهشت و دوزخ جسمانی ارائه می دهند علاوه بر ریشه های اسلامی نشانه هایی از تعالیم سایر ادیان به ویژه آموزه های آیین زرتشت به چشم می خورد. این صوفیان در جست و جوی بهشتی که ورای بهشت معهود است از تعالیم همه ی ادیان و مذاهب بهره گرفته و به جای تکیه بر زهد ،از عشق خویش به الله مدد می گیرند.

جمع آوری وبررسی اشعار عامیانه قشم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده ادبیات 1391
  لیلی اسلامی   اسدالله نوروزی

اشعار عامیانه (فولکلور) نوعی ادبیات منظوم شفاهی کهن و حاصل دستاوردهای فکری و ذهنی است که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و با آنکه مکتوب نیست ، با افقهای اندیشه و حیات معنوی و فرهنگی جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد. اشعار فولکلوریک قشم نیز برگرفته از فرهنگ عامیانه وکیفیت زندگی و احساسات و تجربیات و اصول اخلاقی مردم این منطقه , شفاهی و متمایز از زبان مرسوم است. اشعاری که می تواند نوع زندگی و مناسبات اجتماعی را با همه زشتیها, ضعف و قوت, همواری و ناهمواری منعکس کند. در این رساله سعی می شود اشعاری را که معمولاً بیشتر پیرامون قشم, عروسی, زن و دریا است دسته بندی شود و به میزان علاقه مندی مردم به اشعار بومی عاشقانه توجه شود. جمع آوری این سروده های بومی ما را متوجه می سازد که ویژگیهای بومی و منطقه ای رنگ و بوی خاصی به اشعار می بخشد,تصنیف های مخصوص عروسی از شادی ,هیجان و زیبایی بیشتری برخوردار است,نگاه به زن مرد سالارانه بوده و با تحکم ,زورگویی و خشونت همراه است. اشعاری که در شادی و غم از اعماق درون انسانهایی ساده و بی پیرایه به زبان آمده ،در اذهان عوام چرخیده و هر آنگاه برش و صیقلی خورده است نشانگر فرهنگ و تمدن سواحل نشینانی است که تابش خورشید جنوب ایران بر دل های دریایی آنان روشنایی بخشیده و از نسیم روح بخش دریا بی تأثیر نبوده اند. با نگاهی به ادبیات شفاهی این منطقه با ریزه کاری های گوناگونی آشنا شده و با جنبه های پیچیده تجربیات این مردم و اطلاعات به دست آمده از اذهان عوام با این منطقه،رسوم و عقاید مردم آن بیشتر آشنا شده و خواهیم توانست نوع نگاه آنها به زندگی را دریابیم. علاوه بر آن میزان علاقه مردم به اشعار عامیانه را نشان داده و با ترجمه و آوانگاری اشعار درجهت ثبت گویش منطقه و معرفی ادبیات آن گامی برداشته و پژوهشگران در این عرصه را یاری رسانیم . در زبان عامیانه به جشن ازدواج عیش گفته می شود جشنی که سه شبانه روز قبل از شب زفاف و تا هفت شب پس از آن به طول می انجامد. در این جشن عروسی , عروس و داماد از جایگاه ویژه ای برخوردارند, عروس ملکه دربار شاهانه, و داماد امپراطوری است که مقر سلطنت او حجله گاهی است مزین به چراغ , گل , آینه و تورهای رنگی که در خانه عروس جهت شروع روزهای آغازین زندگی مشترک به سلیقه هنری توسط خانواده عروس مهیا گشته است. در این میان گرفتن لقب بی بی برای عروس خانم و شاه برای داماد اولین هدیه عروسی وداشتن دو ساقدوش برای هر کدام دراین مراسم ره آورد اولین سفر زندگی است. به ترانه هایی که توسط چهار زن به سبک دو به دو در عروسی های قشم بدون استفاده از سماع می خواندند در زبان محلی باسنک گفته می شده است. شیوه اجرای این ترانه ها به این شکل بوده است که این چهار زن دو به دو روبروی هم قرار گرفته و به دوگروه تقسیم می شده اند. دو نفری که از حافظه قوی تری برخوردار بوده (جلویی ) یک بیت از ترانه را خوانده و دو نفر دیگر (جوابی) آن بیت را تکرار می کرده اند. قبل از اتمام بیت توسط جوابی ها,جلوی ها بیت دیگررا شروع می کرده اند. ترانه های مخصوص واسونک آهنگین بوده ومهارت این چهار تن ضرورت کاربرد سماع را منتفی می نموده است. امروزه از واسونک و گروه واسونک زنها در مراسم عروسی خبری نیست و این گروه جای خود را به گروه سرود ( همراه باسماع) داده اند. به این شکل که با یک(تک خوان) یا و دونفر دوبیت ترانه ارائه شده و جوابی ها که در یک گروه تقریباً ده نفره هستند دربین این دوبیت, دو بیت تکراری را جواب می دهند. نزدیکی ساحل نشینان قشم به دریای جنوب ایران و آرزوها و پیوند آنها با دریایی که می تواند یاد و خاطره مردمان این مرزو بوم را در خود نهفته باشد.و به گونه ای هم راه گذر، هم منبع کسب روزی و هم دست مایه تمدد اعصاب آنان باشددراشعار عامیانه انعکاس یافته است.. کمتر کسی را در این پهنه از سرزمین ایران می توان یافت که تجربه نزدیک و مانوس شدن با دریای سواحل قشم را نداشته باشد و حداقل با فرو رفتن در دریا ، غصه های خود را به این آبهای روان نسپرده باشد.

شخصیت پردازی در چهاراثر برگزیده علی اصغر شیرزادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  بابک اکبرمحمدی   حشمت الله آذرمکان

در این پایان نامه ضمن معرفی نویسنده و آثارش به بررسی این آثار از دید شخصیت پردازی پرداخته می شود . در این مقوله عمده توجه به شخصیت ها ،طبقه اجتماعی،ویژگی های فردی و پویایی و ایستایی آنهاست . در پایا ن نیز ، ضمن تحلیل این چهار اثر ، پرسش هایی از جنبه شخصیت پردازی ، از قبیل اینکه هر یک از عوامل شخصیت پردازی (صحنه، بحران،نقطه اوج...) درهر داستان چه اندازه است و تحول شخصیت ها به چه شکل صورت می گیرد؟ مطالبی ارائه خواهد شد.در بیان دیدگاه نویسنده نیز به پرسش های ذیل پاسخ داده می شود : قهرمانان اواز چه طبقه ای هستند،ویژگی های فردی و روحی آنها چیست ؟ پویا هستند یاایستا؟نوعی هستند یا قراردادی ؟ همه جانبه هستند یا سیاهی لشکر؟خوش بین هستند یا بدبین ؟احساساتی هستند یا منطقی ؟و... می توان گفت از نقطه نظر شخصیتی در یک نگاه کلی ،شخصیت های اصلی طبل آتش ،افرادی با گرایشات مثبت،فعال برون گرا،دارای احساس،با سواد یا کم سواد و از طبقه پایین جامعه هستند.درکتاب هلال پنهان شخصیت ها برون گرا، نیمه فعال ،ایستا یا سیاهی لشکر و از طبقه پایین جامعه هستند.در مجموعه رمان غریبه و اقاقیا، شخصیت ها ایستا،منفی گرا،پوچ و سطحی هستند. در یک سکه در دو جیب، شخصیت ها،منفی گرا، غیر منطقی و از طبقه پایین جامعه و ایستا هستند.

نقد صوفیه در آثار صوفیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  هادی عدالت پور   حشمت الله آذرمکان

بررسی آثار صوفیه نشان می دهد که بسیاری از عقایدورسوم صوفیه از سوی بزرگان این طریفت مورد نقد قرار گرفته است.در موضوع نقد صوفیه درآثار صوفیه عوامل وشواهد نفد صوفیه از خویش بر مبنای آثار مهم نثر صوفیه فارسی تا قرن هفتم مورد بررسی قرار می گیرند.

تحلیل تطبیقی استغاثه در منظومه های نظامی و خواجوی کرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  حدیث ناظری   حشمت الله آذرمکان

خمس? نظامی در تاریخ شعر فارسی، آغاز جریان نیرومندی است که خمسه سرایی را به عنوان موضوعی جذاب برای شاعرانِ قرون بعدی پدید آورد، ده ها تن از شاعران فارسی زبان، با پیروی از نظامی به منظومه سرایی دست زده اند و آشکارا خود را وام دار و شاگرد نظامی خوانده اند. در میان این خیل عظیم مقلد، آثار برخی از آنان با پنج گنج نظامی قابل قیاس است و مثنوی های خواجوی کرمانی از آن دسته است. نظامی و خواجوی کرمانی در منظومه های خویش به مبحث دعا و استغاثه اهمیت شایان توجهی داده اند، نیایش و دعا، تلاش انسان برای ارتباط با عالم غیر ماده است، این ارتباط، سبب تصفیه و تزکیه روح انسان می شود و تمام ادیان نیز بر اهمیت دعا تاکید کرده اند و انسان را چه در حال سختی و محنت و چه در زمان آرامش و راحتی به نیایش کردن دعوت می کنند. نیایش عموماً به صورت اظهار عجز و فریاد و استغاثه است. استغاثه در منظومه های نظامی و خواجوی کرمانی بازتاب های متنوعی دارد، اصلی ترین بازتاب آن، در تحمیدیه های این دو شاعر است که در مقام مناجات و دعا، به خدای خویش حاجت می برند و حوائج مادی و نیازهای معنوی خویش را بر زبان می آورند. بازتاب دیگر این موضوع در مناجات شخصیت های داستانی این دو شاعر است که در زمینه های گوناگون، از خداوند و یا از یک بشر، فریادرسی می طلبند. استغاثه در منظومه های داستانی، ابزار گره گشایی است. در حقیقت نظامی و خواجوی کرمانی، استغاثه به درگاه پروردگار را، کلید حل مصائب و مشکلات شخصیت های داستانی خویش قرار داده اند.