نام پژوهشگر: فریبا اکبری
فریبا اکبری حسین بنی فاطمه
این پژوهش به بررسی میزان طلاق عاطفی و رابطه آن با پیامدهای اجتماعی و روانی آن می پردازد. و با روش پیمایشی انجام گرفته و داده ها با پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین شهر سنندج که بر اساس آمار سال 1390 مرکز آمار ایران در کل 228496 نفر بودند، که حجم نمونه برابر با 383 نفر برآورد شده است. در این پژوهش چون احتمال دسترسی به کلیه واحدهای مورد مطاالعه وجود نداشت از نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. بر این اساس شهر به 35 محله اصلی تقسیم شد و از میان این 35 محله 8 محله به صورت تصادفی انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در این پژوهش از ترکیبی از نظریات برای تبیین پیامدهای اجتماعی و روانی طلاق عاطفی استفاده شد. به این منظور رابطه بین طلاق عاطفی و پیامدهای اجتماعی و روانی آن از منظر دیدگاه ویسمن و نظریات نظم خرد چلبی، نظریه نظام ها، نظریه مبادله، نظریه سیستمی کیفیت زناشویی مارکز، نظریه نقش، کنش متقابل نمادین و شبکه استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهدکه بین طلاق عاطفی و متغیرهای مشکلات روحی و روانی، تصمیم به طلاق رسمی و نگاه منفی به جنس مخالف رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد، و طلاق عاطفی با متغیرهای ارتباطات اعضای خانواده با همدیگر، ارتباطات خانواده با اطرافیان، موفقیت های شغلی و توجه به فرزند رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد، و با متغیرهای روابط خارج از چهارچوب زناشویی و موفقیت های تحصیلی هیچگونه ارتباطی ندارد