نام پژوهشگر: فاطمه زاهدی
فاطمه زاهدی فرداد فرخی
پیش بینی سری های زمانی موضوع بسیار مهمی است که کاربردهای فراوانی در زمینه های مختلفی چون پیش بینی نرخ ارز، پیش بینی قیمت سهام ، پیش بینی آب و هوا و غیره دارد. در سال های اخیر تلاش های بسیاری در جهت توسعه و بهبود عملکرد روش های پیش بینی صورت گرفته است. به دلیل عملکرد بهتر روش های غیرخطی در پیش بینی سری های زمانی به خصوص سری های زمانی آشوبگرا، در این تحقیق دو مدل پیشنهادی برپایه روش های غیرخطی برای پیش بینی دو سری زمانی آشوبگرای mackey glass و population growth rateارائه شده است. در مدل اول، صرفا از شبکه های عصبی و نروفازی به عنوان شبکه های پیش بینی کننده استفاده شده است. مدل دوم مبتنی بر استفاده از تبدیل موجک و شبکه های عصبی و فازی می باشد. در هر دو مدل از الگوریتم ژنتیک برای تعیین ساختار شبکه های پیش بینی کننده و طول داده ورودی برای پیش بینی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد مدل اول تا حد قابل توجهی بهتر از مدل دوم است
فاطمه زاهدی محسن بهپور
چکیده در دهه¬های اخیر تلاش¬هایی در زمینه پیشرفت آلاینده¬زدائی آب و هوا شده است. یکی از روش¬های مورد توجه تصفیه توسط اکسیداسیون با استفاده از نیم¬رسانا به ویژه تیتانیوم دی اکسید با بهره¬گیری از نور خورشید است. این فرایند مواد آلی را به کربن دی اکسید، آب و یون¬های معدنی دیگر تبدیل می¬کند. شکاف انرژی ev tio¬2 2/3 است که برای استفاده اقتصادی و زیست محیطی توجه زیادی به انتقال ناحیه جذبی tio2از ناحیه فرابنفش به مرئی با روش¬هایی مانند دوپ کردن با فلزات و نافلزات شده است. در این پژوهش نانو لایه نازک تیتانیوم دی¬اکسید دوپ شده با گوگرد و نیتروژن به روش سل- ژل و غوطه¬وری روی بسترهای شیشه¬ای کوچک تثبیت شده است. فرایند فوتوکاتالیستی نانو لایه دوپ شده با n، s با تخریب علف¬کش پاراکوات تحت تابش نور مرئی، فرابنفش و نور خورشید ارزیابی شد. آزمایشات نشان داد که تخریب در 5 ساعت با نور مرئی 82% است. فعالیت فوتوکاتالیستی با استفاده از فوتوراکتور به شکل بستر ثابت فیلم نازک و از نوع جریان پیوسته سیال با بهره¬گیری از نور مرئی و نور خورشید مورد ارزیابی قرار گرفت. برای شناسایی فوتوکاتالیست تثبیت شده از روش¬های میکروسکوپ نوری( sem) طیف سنجی فوتوالکترون پرتو x(xps)، پراش اشعه¬ی x(xrd)، طیف سنجی توزیع انرژی x (edx) و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ft-ir) استفاده گردید. طیف سنجی مرئی - فرابنفش، اندازه¬گیری اکسیژن شیمیایی مورد نیازcod)) و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (gc-ms) برای فرایندهای مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. کلمات کلیدی: تیتانیوم دی اکسید، سل- ژل، نانو لایه نازک، فوتوکاتالیست، پاراکوات، فوتوراکتور.
فاطمه زاهدی محتشم محمدی
مطالعه تنوع گیاهی بر اساس صفات مورفولوژیک و نشانگرهای مولکولی می تواند تفاوت ها و فواصل ژنتیکی را در بین ژنوتیپ هایی که در مناطق جغرافیایی مختلف رشد می کنند، مشخص کند. در تحقیق حاضر جهت شناسایی تنوع ژنتیکی گونه عدس بر اساس صفات مورفولوژیک و نشانگر rapd 14 ژنوتیپ عدس شامل 12 لاین جمع آوری شده از مرکز بین المللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک (ایکاردا) به همراه ارقام کیمیا و گچساران که از آزمایشات پیشرفته مقایسه عملکرد مناطق دیم نیمه گرمسیر گزینش شده بودند در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 92-1391 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم گچساران کشت گردیدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در بین ژنوتیپ های مورد بررسی برای اکثر صفات اندازه گیری شده از جمله تعداد روز تا 50 درصد گلدهی و روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل، تعداد غلاف پر در بوته، وزن صد دانه و عملکرد دانه تفاوت معنی داری در سطح 1% وجود داشت. مقایسه میانگینها به روش دانکن برای صفات ارزیابی شده حاکی از برتری ژنوتیپ flip2005-53l از نظر تعداد غلاف پر در بوته، وزن صد دانه، میزان کلروفیل و عملکرد دانه بود. همچنین رقم گچساران به دلیل داشتن تعداد روز تا گلدهی و رسیدگی کمتر به عنوان زودرس ترین ژنوتیپ این مطالعه شناخته شد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه همبستگی ، رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت نشان داد که صفات تعداد غلاف پر در بوته، میزان کلروفیل و در نهایت وزن صد دانه از صفات مهم تأثیرگذار در تعیین عملکرد دانه در عدس بودند و بنابراین می توان در برنامه های اصلاحی عدس جهت بهبود عملکرد دانه این صفات را مد نظر قرار داد. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای به روش وارد بر اساس صفات اندازه گیری شده ژنوتیپها را در دو گروه عمده قرار داد. در تجزیه داده های مولکولی بر اساس نشانگر rapd از 20 آغازگر 10 نوکلئوتیدی استفاده شد که 14 آغازگر قادر به تشکیل نوارهای چندشکلی بودند. در مجموع 90 باند قابل امتیازبندی مشخص شد که 78/90 درصد (82 باند) از آن ها چندشکلی نشان دادند، تعداد متوسط نوارهای چندشکل برای هر آغازگر 8/5 بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma و با ضریب تشابه جاکارد ژنوتیپ های فوق را در 4 گروه عمده طبقه بندی نمود. بیشترین میزان تشابه ژنتیکی در میان ژنوتیپ های مورد مطالعه در تجزیه خوشهای بر اساس دادههای مولکولی بین ژنوتیپ های flip2005-3l و flip2006-7l (73 درصد) و همچنین بین ژنوتیپ های flip2007-34l و گچساران (8/72 درصد) مشاهده گردید که حاکی از وجود زمینه ژنتیکی مشابه در آن ها بوده است. همچنین ژنوتیپ های flip2007-6l و flip2007-30l با میزان 8/30 درصد کمترین میزان تشابه ژنتیکی را به خود اختصاص دادند. نتایج این مطالعه کارآمدی نشانگرهای rapd را نشان می دهد که می تواند به عنوان یک ابزار ژنتیکی در جهت ارزشیابی منابع ژنتیکی در رابطه با خصوصیات و فواصل ژنتیکی گونه عدس که در مناطق مختلف پراکنده هستند استفاده شود.