نام پژوهشگر: میرنجف موسوی
مریم سامری میرمحد سیدعباسزاده
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی کاهش نابرابری های آموزشی مناطق 24 گانه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی با استفاده از 8 دسته شاخص از عناصر زمینه، درونداد، برونداد و فرایند سیستم های آموزشی انجام گرفته است. در این پژوهش نابرابری آموزشی به عنوان نابرابری در برخورداری از شاخص های زمینه? درونداد? فرایند و برونداد سیستم های آموزشی با توجه به منطقه محل سکونت دانش آموزان?جنسیت? مذهب، قومیت و نژاد و وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مناطق آموزشی و دانش آموزان مقطع متوسطه مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی تعداد 815 نفر دانش آموز (پسر و دختر) به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از دو شیوه اسنادی و پیمایشی با بهره گیری از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی پرسشنامه ها تائید شده است. اعداد و ارقام موجود در اسناد و اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها با استفاده از فرمول های برنامه ریزی آموزشی به شاخصهای آموزشی تبدیل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss , exel و با روشهای آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای تی مستقل، تحلیل واریانس، تحلیل خوشه ای، تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، آنتروپی ، ضریب پراکندگی ، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و شبکه های عصبی استفاده شده است. بررسی رتبه بندی مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی نشان می دهد که منطقه آموزشی بوکان و منطقه آموزشیصومای برادوست به ترتیب با میزان تاپسیس 0.690 و 0.116 به عنوان برخوردارترین و محروم ترین مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی از لحاظ شاخص های تلفیقی می باشند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری نیز نشان می دهد که در مناطق استان بیشترین میزان نابرابری با 91/0 در شاخص بروندادهای غیرشناختی و کمترین میزان نابرابری با 307/0 در شاخص پیشرفت تحصیلی بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر ، شاخص های امکانات علمی آموزشی دانش آموزی با میزان 864/0 دارای بیشترین و متغیر شاخص های نیروی انسانی با میزان 118/0 دارای کمترین تأثیرات کلی بر برخورداری و توسعه ی مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بوده اند. نتایج شبکه عصبی نیز نشان می دهد که بخش فرایند مدرسه بیشترین تأثیر و بخش امکانات فیزیکی کمترین تأثیر را در پیشگویی برخورداری و توسعه مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی داشته اند. بررسی و تحلیل فرضیات تحقیق نشان می دهد که بین مناطق از نظر برخورداری از شاخص های آموزشی تفاوت وجود دارد. همچنین بین دختران و پسران نابرابری وجود دارد. بین دانش آموزان متعلق به وضعیت اجتماعی – اقتصادی مختلف نابرابری وجود دارد اما بین دانش آموزان متعلق به قومیت و زبان و مذاهب مختلف نابرابری دیده نشد. متناسب با یافته های پژوهش توجه جدی برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی بر متغیرهای تاثیرگذار لازم و ضروری می باشد. در این راستا با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک به منظور تحقق توسعه آموزشی پایدار با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل swotبرای هر منطقه استراتژی مناسب ارائه شده است.