نام پژوهشگر: بهروز کریمی شهرکی
آیناز اصلانیان فرزاد قنبری
این پژوهش به¬منظور تعیین اثرات پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم ماده خشک)، اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم ماده خشک) و ترکیب آن¬ها بر ارزش تغذیه¬ای کاه سویا انجام گرفت. پس از عمل¬آوری، ترکیب شیمیایی نمونه¬ها با استفاده از روش¬های استاندارد تعیین شد. آزمایش تجزیه پذیری شکمبه¬ای با استفاده از تکنیک کیسه-های نایلونی انجام شد. به¬منظور برآورد فرآسنجه¬های تولید گاز نمونه¬ها، از آزمون تولید گاز استفاده شد. قابلیت هضم برون¬تنی نمونه¬ها با استفاده از روش کشت بسته انجام شد. بررسی درجه بلورینگی نمونه¬ها با استفاده از تکنیک پراش پرتو ایکس انجام شد. عمل¬آوری بر ترکیب شیمیایی کاه سویا موثر بود (05/0p<). به¬جز پرتو گاما (150 کیلوگری) (05/0p?)، سایر تیمارها باعث افزایش مقدار خاکستر، و کاهش مقدار ماده آلی شدند. پروتئین خام توسط تیمار پرتو گاما (100 کیلوگری) افزایش، و توسط تیمارهای هیدروکسید سدیم، هیدروکسید سدیم+ پرتو گاما (100 کیلوگری) و اکسید کلسیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) کاهش یافت. مقدار الیاف نامحلول در شوینده اسیدی توسط مواد شیمیایی و نیز استفاده توأم از پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) با مواد شیمیایی کاهش یافت. تمامی تیمارها باعث افزایش تجزیه پذیری موثر در سرعت¬های عبور 2، 5 و 8 درصد در ساعت شدند (05/0p<). پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) بیشترین تأثیر را در افزایش این صفت داشت. عمل¬آوری باعث افزایش پتانسیل تولید گاز شد (05/0?p). بیشترین مقدار این صفت در تیمار هیدروکسید سدیم+ پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) مشاهده شد. قابلیت هضم برون¬تنی ماده خشک و ماده آلی تحت تأثیر پرتو گاما، هیدروکسید سدیم و استفاده توأم از هیدروکسید سدیم و پرتو گاما افزایش یافت (05/0p<). اما اکسید کلسیم و استفاده توأم از آن با پرتو گاما بر این صفات بی¬تأثیر بودند. فرآسنجه¬های تخمینی شامل انرژی قابل متابولیسم و اسیدهای چرب کوتاه زنجیر تحت تأثیر عمل¬آوری افزایش یافتند (05/0p<). بیشترین افزایش در تیمارهای هیدروکسید سدیم+ پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) مشاهده شد. به¬جز تیمار هیدروکسید سدیم (05/0p?)، سایر تیمارها باعث کاهش بازده تولید توده میکروبی شدند (05/0p<). با بررسی الگوی پراش پرتو ایکس، مشاهده شد که تمامی تیمارها باعث کاهش درجه بلورینگی نمونه¬های کاه سویا شدند. در مجموع تیمارهای پرتو گاما، هیدروکسید سدیم و ترکیب آن ها تأثیر بیشتری در بهبود ارزش تغذیه¬ای کاه سویا داشتند.
بهروز کریمی شهرکی بهزاد مهرابی
کانسار جلال آباد در واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) در زون تکتونیکی کاشمر-کرمان در ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) از سیلتستون،دولومیت، توف، ایگنمبریت و سنگهای ولکانیکی اسیدی تشکیل شده است. کانسار جلال آباد از لحاظ زمانی و مکانی با توده های گابرو و دیوریت که در بخش های جنوب شرقی و شمال غربی دیده می شود در ارتباط است. پنج نوع دولومیت از نظر پتروگرافی در توالی سری ریزو در کانسار آهن جلال آباد زرند شناسایی شد که شامل دولومیت های ریز بلور ، ریز تا متوسط بلور، متوسط بلور، متوسط تا درشت بلور، سیمان دولومیتی درشت بلور و سیمان دولومیتی زین اسبی خیلی درشت بلور است. سیمان های دولومیتی در اثر تبلور مجدد در اثر فرآیند گرمابی تشکیل شده و عمدتاً با انواع کانی های اکسید آهن، کوارتز، و کانی های سولفیدی همراه است. کانسار عمدتاً در بخش زیرین واقع شده و رخنمون کمی در منطقه دارد. توالی پاراژنزی در کانسار جلال آباد را می توان به سه مرحله کانه زایی گرمابی: الف- مرحله مگنتیت، ب) مرحله سولفیدی مس-طلا، ج) مرحله تأخیری تقسیم کرد که در هر مرحله کانی های با ارزشی تشکیل شده است. مگنتیت مهمترین کانه تشکیل دهنده کانسار است و عمدتاً با تالک، کلریت، اکتینولیت، دولومیت و پیریت های خودشکل همراه شده است. کانی سازی دارای بافت توده ای، رگه- رگچه ای، برشی، پر کننده حفرات و شکستگی ها و افشان است. هماتیت عمدتاً در بخش های کم عمق و در امتداد شکستگی ها در اثر اکسیداسیون مگنتیت تشکیل شده و مقدار آن در بخش های عمیق کمیاب است.