نام پژوهشگر: محمدابراهیم بحرالعلوم
احسان گلگون محمدحسین شریعت
قطعات خودرو اغلب در معرض محیطهای خورنده در سطح جاده ها قرار می گیرند که این محیط ها شامل محیط های نمکی آبی سطح جاده ها می باشد. این شرایط عمر و شکل ظاهری قسمت های تحت تاثیر را به شدت کاهش می دهد. قسمت هایی که از فولاد استحکام بالا ساخته می شوند ویژگی های خوردگی خستگی ضعیقی نشان می دهند و به خوردگی یکنواخت مستعدتر می باشند. در این مطالعه تاثیر عملیات حرارتی بر روی عمر خستگی فولاد 4140 زمانی که در معرض محیط نمکی آبی قرار می گیرد بررسی می شود. ویژگی های مکانیکی مشاهده شده شامل رفتار خوردگی خستگی این فولاد با توجه به ویژگی های میکروساختاری مختلف از عملیات حرارتی فولاد خواهد بود. سختی و ویژگی های کششی فلز مورد تست قبل از آزمایش خستگی مورد بررسی قرار می گیرد. آزمایش های خستگی در دو محیط نمکی و هوا به طور کامل انجام شده و تاثیر محیط خورنده را بر روی عمر خستگی تعیین می کنیم. در ادامه آزمایش های خستگی، سطح شکست را با استفاده از یک میکروسکوپ الکترونی روبشی جهت تعیین حالت خستگی مورد بررسی قرار می گیرد. طی فرآیند های مختلف عملیات حرارتی چهار سطح استحکام برای فولاد 4140 بدست آمد و استحکام کششی برای این فولاد در محدوده 679 تا 1853 مگا پاسکال قرار گرفت. فرکانس مورد استفاده برای آزمایش های خوردگی خستگی 1 هرتز می باشد و نسبت تنش برای هر آزمایش مقدار ثابت r=-1 خواهد بود. آزمایش های خوردگی خستگی شامل نمونه های غوطه ور در محلول آبی کلراید سدیم، کلراید کلسیم و کربنات سدیم می باشد و خستگی تا مرحله شکست ادامه یافت. محیط مورد نظر در دمای اتاق باقی می ماند. پارامترهای مورد نظر بارهای اعمالی و تعداد سیکلهای شکست می باشد.چند دسته یافته اولیه در این تحقیق وجود دارد. اول، کاهش عمر خوردگی خستگی ماده در نتیجه تماس با محیط خورنده، از بالاترین دمای بازپخت تا کمترین دمای بازپخت، که این نتایج نشان می دهد که کاهش دمای بازپخت که همراه با افزایش استحکام در این فولاد می باشد، افزایش تخریب عمر خستگی این ماده که در معرض محیط آبی بود، را موجب می شود. دوم اینکه، مشخص شد که محیط نمکی حد خستگی را برای هر دسته از این فولاد عملیات حرارتی شده را کاهش می دهد. تمام نمونه هایی که در معرض محیط خورنده طی تست خستگی قرار گرفتند در کمتر از 120000 سیکل می شکستند. سوم، کاهش عمر خستگی به حضور مارتنزیت در ساختار فولاد نسبت داده می شود، همچنین مشاهده شد که با افزایش میزان مارتنزیت، عمر خوردگی خستگی بیشتر کاهش می یابد. در نهایت، سطوح شکست نمونه های خستگی حالت ترک مشابه را برای دسته های مختلف فولاد 4140 در هر دو محیط نشان می دهد. افزایش شروع ترک در نتیجه کاهش عمر خستگی بین محیط نمکی و هوا می باشد.
موسی یونسی محمدابراهیم بحرالعلوم
دراین تحقیق کامپوزیت های زیست سازگار پلی پروپیلن-هیدروکسی آپاتیت به روش پرس گرم پودر های پلی پروپیلن و هیدروکسی آپاتیت تولید شدند. تاٌثیر پارامترهای مختلفی مانند دما و فشار فرایند پرس گرم، اندازه ذرات پودر هیدروکسی آپاتیت، اثر وزن ملکولی پلی پروپیلن، اثر عامل تصحیح کننده سطحی، اثر افزودن ذرات پلیمری با چقرمگی بیشتر بر خواص مکانیکی این کامپوزیت ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش فشار استحکام کششی و مدول یانگ کامپوزیت ها افزایش یافته ولی مقاومت به ضربه کامپوزیت ها کاهش می یابد. همچنین با افزایش دمای فرایند پرس گرم استحکام کششی و مدول یانگ افزایش می یابد ولی مقاومت به ضربه کامپوزیت ها کاهش می یابد. در ادامه نتایج نشان داد که با کاهش اندازه ذرات استحکام دهنده مقاومت به خزش و ضربه کامپوزیت ها افزایش نشان می دهند. علاوه براین با افزایش وزن ملکولی پلیمر زمینه همه خواص مکانیکی کامپوزیت ها افزایش نشان می دهند.علاوه بر این، افزودن ذرات پلیمری با چقرمگی بالا به کامپوزیت های پلی پروپیلن-هیدروکسی آپاتیت باعث افزایش قابل ملاحظه مقاومت به ضربه کامپوزیت ها گردید کامپوزیت¬های سرامیکی-فلزی هیدروکسی آپاتیت و فولاد زنگ نزن بدون نیکل تولید شدند و برخی از خواص مکانیکی آنها بویژه سایش آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن ذرات سرامیکی به فولاد زنگ نزن باعث افزایش مقاومت به سایش فولاد زنگ نزن بدون نیکل شده است و افزودن ذرات فلزی باعث بهبود قابل ملاحظه چقرمگی هیدروکسی آپاتیت می شود
رضا طاهریان احمد نوزادگلیکند
هدف از این پژوهش تولید و آزمایش ایستگاهی یک صفحه دوقطبی کامپوزیتی با هدایت الکتریکی، خواص مکانیکی و عبوردهی گاز مناسب برای بکارگیری در پیل سوختی پلیمری است. برای ساخت کامپوزیت از الیاف کربنی مثل کربن نانولوله، گرافیت، گرافیت منبسط شده و کربن فیبری کربن به عنوان پرکننده و رزین نوالاک به عنوان زمینه، به روش فشارگرم استفاده شد. در این تحقیق کامپوزیت های تک پرکننده، دو پرکننده و سه پرکننده ساخته شد و آزمایش های خمش، ضربه، سختی، تعیین تخلخل، هدایت الکتریکی و حرارتی، گرماوزنی-کالری متری و عبوردهی گاز بر روی آنها انجام گرفت و در نهایت کامپوزیت با ترکیب 45 درصد وزنی گرافیت، 10 درصد کربن فیبری، 5 درصد گرافیت منبسط شده همراه با پارچه کربنی در وسط، به عنوان کامپوزیت مناسب برای صفحات دوقطبی معرفی شد. کامپوزیت نهایی دارای هدایت الکتریکی s/cm 101، هدایت حرارتی w/mk 6/9، استحکام خمشی mpa 70، انرژی شکست j/m 50 و بدون نشت گاز بوده است که این مقادیر بیش از مقادیر مورد انتظار انجمن انرژی آمریکا (doe) می باشد. برتری این تحقیق نسبت به کارهای دیگران این بوده است که این کامپوزیت توانست از نظر خواص الکتریکی-حرارتی، مکانیکی، عبوردهی گاز و سبکی به خواص مورد نیاز در انجمن انرژی آمریکا برسد و از این حیث، کاری است که برای اولین بار در کشور انجام می شود. نتایج آزمایش ایستگاهی تک پیل نشان می دهد که این کامپوزیت در مجموع عملکرد قابل قبولی داشته است به طوری که در ولتاژ 6/0 قادر است جریان 9/0 آمپر را ایجاد و به دانسیته توان نهایی mw/cm2 812 رسید که این مقدار نزدیک به کامپوزیت های تجاری entegris و ierc در همان شرایط پیل بوده و بیش از چهار برابر آمپراژ با صفحات دوقطبی فلزی (نظیر تیتانیم، فولاد زنگ نزن 316 و 430) بوده است. علاوه بر مقایسه عملکرد پیل سوختی با کامپوزیت های تجاری دیگر، مقایسه کیفی-کمی از نظر وزن، ماندگاری و قیمت تمام شده بین صفحات دوقطبی کامپوزیت پلیمری با صفحات دوقطبی گرافیتی و فلزی نیز انجام شد که نتایج نشان می دهد که صفحه دوقطبی کامپوزیتی در کاربردهای غیر قابل حمل که نیاز به قیمت کم و ماندگاری بالا می باشد بسیار مناسبند. در تحقیق حاضر مقاومت تماسی الکتریکی و حرارتی بین دو قطعه صفحه دوقطبی و لایه الکترود اندازه گیری شد. نتایج مقاومت تماسی الکتریکی و حرارتی نشان داد که شیمی سطح و فشار پشتی دو عامل تأثیرگذار بر روی این مقاومت ها می باشند. همچنین در این تحقیق به کمک یک مدل کد نویسی شده از پیل سوختی وضعیت طغیان آب و عملکرد پیل با استفاده از صفحات دوقطبی کامپوزیتی، فلزی و گرافیتی شبیه سازی شد. در ادامه تحقیق یک مدل تجربی-آماری-ترمودینامیکی برای هدایت الکتریکی کامپوزیت پلیمر/کربن ارائه گردید که بر اساس فرمول سیگمویدال بنا نهاده شده و نتایج داده های مدل شده و تجربی نشان می دهد که جواب مدل هم خوانی خوبی با داده های عملی دارد.
راحله معمارزاده سیروس جوادپور
هدف اصلی این تحقیق ساخت سنسورهای گازی مونواکسید کربن بر پایه پلیمر هادی pedot:pss و بهینه سازی خواص حسگری و انتخابی این ماده می باشد. برای تحقیق این اهداف از تزریق مواد سنتز شده در این پروِه از جمله b2hddt، سالن کبالت و نانو ذرات اکسید قلع استفاده شده است. به منظور اطمینان از قابلیت پاسخگویی این سنسور نسبت به گاز مونواکسید کربن، از این پروب حسگر در معرض گازهای متداول موجود در اتمسفر، آزمایشهای متعددی به عمل آمده است. تکنیکهای آنالیز مختلفی نظیر nmr, afm, sem, tem, ftir, uvو xps برای ارزیابی و مطالعه تأثیر مواد افزودنی به پلیمر هادی مورد نظر در قدرت پاسخگویی نسبت به گاز مونواکسید کربن و نیز ساختار و مورفولوژی پلیمر تزریق شده به کار رفته است. b2hddt به عنوان یکی از مواد تزریقی می تواند با گروههای عامل زنجیره پلیمری pedot:pss برهمکنش داده و در ساختار پلیمر پایدار بماند و مکانهای موءثری جهت به دام انداختن مولکولهای مونواکسید کربن ایجاد کند. غلظت 35% حجمی از محلول 7 میلی مولار b2hddt در پلیمر، بهترین پاسخگویی را نسبت به مونواکسید کربن نشان می دهد (05/0± 55?). آستانه تشخیص این پروب حسگر 05/0± 44/0 درصد حجمی مونواکسید کربن در گاز نیتروژن محاسبه شده است. همچنین حضور کمپلکس فلزی نظیر co(salen) در پلیمر هادی می تواند قدرت پاسخگویی پلیمر را اقزایش دهد که این مقدار در غلظت 1% وزنی به بیشترین مقدار خود می رسد. آستانه تشخیص این پروب حسگر 36/0 درصد حجمی مونواکسید کربن در گاز نیتروژن محاسبه شده است. به منظور بهبود بخشیدن به خواص حسگری پروب، نانوذرات اکسید قلع به روش تجزیه حرارتی تولید شدند و در ساختار پلیمر تزریق گردیدند. این ذرات با اندازه و بلورینگی مختلف به منظور بررسی تأثیر این پارامترها بر قدرت حسگری سنسور تولید گردیدند. از جمله امتیازات این ماده حسگر تولید آسان، زمان کوتاه پاسخگویی و کارکرد در دمای اتاق می باشد.
صفورا کفاش یزدی محمدابراهیم بحرالعلوم
پوشش نانو کامپوزیتی روی-دی اکسید تیتانیم در دو حالت زمینه نانو ساختار روی با ذرات میکرونی دی اکسید تیتانیم پراکنده شده در زمینه فلزی و نانو ذرات دی اکسید تیتانیم در زمینه ی روی، توسط تکنیک آبکاری الکتریکی با جریان مستقیم بر زیرلایه ی مسی صورت گرفت و تاثیر دانسیته جریان و مقدار دی اکسید تیتانیم در حمام آبکاری بر خواص تریبولوژیکی پوشش ها بررسی گردید. ساختار و مورفولوژی نمونه ها توسط تفرق اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی و مقاومت سایشی و میکروسختی و زبری پوشش های نانو-کامپوزیتی اندازه گیری شد. میزان افزایش دانسیته جریان برای بهبود خواص بهینه شد، همچنین مشخص شد که افزایش مقدار دی اکسید تیتانیم در حمام آبکاری باعث کاهش خواص تریبولوژیکی پوشش ها می گردد
حمیدرضا زعفرانی مهدی چاویدی
درکنار مزایای قابل ملاحظه ی پوشش کروم سخت، این نوع پوشش از دیدگاه ملاحظات محیط زیستی دچار مشکل بزرگی است. کروم شش ظرفیتی، سمی ترین نوع کروم است و این ماده به دلیل سرطان زا بودن در فهرست آلاینده های خطرناک جای دارد. به همین دلیل حذف این یون از پساب حمام های آبکاری کروم از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از روش های ممکن، احیای یون کرومات و تبدیل آن به یون کروم سه ظرفیتی است. بدین منظور در این تحقیق از از آهن اسفنجی استفاده و اثر عواملی نظیر ph اولیه محلول کروم (vi)، دمای احیا کروم (vi)، اسید شویی اولیه آهن اسفنجی و مقدار اولیه آهن اسفنجی در محلول کرومات بر واکنش احیا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین آزمایشاتی به منظور تعیین امکان بکارگیری مجدد آهن های اسفنجی استفاده شده، انجام گردید. لازم به ذکر است که آزمایشات فوق با استفاده از دو نوع آهن اسفنجی (تولیدی کارخانه فولاد مبارکه و فولاد خوزستان) انجام و نتایج با یکدیگر مقایسه شد. با استفاده از آنالیز xrd و تصاویر sem ماهیت رسوبات ایجاد شده بر روی سطح آهن اسفنجی پس از احیا بررسی و تاثیر افزودن سدیم تارتارات به محلول بر راندمان واکنش نیز بررسی گردید. همچنین میزان بهره وری این روش بر روی پساب یک واحد آبکاری کروم مورد مطالعه قرار گرفته است.
مجتبی عباسی بابک هاشمی
معمولا برای تهیه شیشه – سرامیک های زیست فعال فری مغناطیس از روش ذوب و سریع سرد کردن استفاده می شود که روشی نسبتا دشوار می باشد. در تحقیق حاضر ساخت و ارزیابی خواص شیشه – سرامیک زیست فعال فری مغناطیس ساخته شده با استفاده از ضایعات شیشه سودالایم سیلیکاتی و به روش واکنش در حالت جامد مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق برای بررسی خواص حرارتی و تعیین شرایط کلسیناسیون از آنالیز افتراقی حرارتی و تعیین نوع فازهای متبلور شده از آنالیز پراش اشعه ایکس و تبدیل فوریه مادون قرمز استفاده شد. همچنین برای ارزیابی سطح زیست فعالی نمونه ها از تست in vitro استفاده گردید که در آن محلول هنکس به عنوان محلول مشابه بدن مورد استفاده قرار گرفت. خصوصیات زیست فعالی نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی و همچنین تعیین غلظت یون کلسیم موجود در محلول توسط طیف سنج جذب اتمی مشخص شد. برای تعیین خواص مغناطیسی نیز از دستگاه مغناطومتر استفاده شد. نتایج نشان داد که می توان با افزودن 5 تا 20 درصد وزنی هگزافریت استرانسیوم به شیشه – سرامیک زیست فعالی که با استفاده از ضایعات شیشه سودالایم تهیه شده است، به یک شیشه – سرامیک زیست فعال فری مغناطیس با تلفات هیسترزیس erg/g 75852- 7024 دست یافت. آزمایش زیست فعالی در شرایط موجود نشان داد که زمان شروع تشکیل لایه آپاتایتی برای این نمونه ها 14 روز و زمان تشکیل کامل این لایه 30 روز می باشد.
ساره وفاخواه محمدابراهیم بحرالعلوم
در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از جاذب های بیولوژیکی گیاهی چوب ذرت و ساقه ذرت یون فلزی مس را از محلول شبه پساب های صنعتی خارج نمود. علاوه بر بررسی بازده جذب یون مس توسط جاذب ها در حالت طبیعی، ساقه ذرت اصلاح شده توسط اسید نیتریک نیز مورد بررسی قرار گرفت. جذب یون مس توسط روش های جذب تعادلی لانگمویر و فرندلیچ نیز مورد مطالعه قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده، میزان جذب یون مس توسط چوب ذرت در حالت طبیعی بیشتر از ساقه ذرت اصلاح نشده بود، اما در نتیجه ی اصلاحات انجام گرفته میزان بازده ساقه ذرت به مراتب افزایش یافت. هم چنین تأثیر پارامترهای مختلف نظیر ph و اندازه ی ذرات جاذب و زمان تماس جاذب و یون فلزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیشینه ی ظرفیت جذب را در ph های بالاتر و اندازه ی دانه ی کوچک تر نشان داد.
نیلوفر عابد مهدی کسرایی
تیغه در عملیات خاک ورزی بیش ترین درگیری را با ذرات سخت خاک دارد، همین مطلب موجب سایش خراشان این قطعه شده و در مقایسه با سایر اجزای خاک ورز زودتر تحلیل می رود. این سایش نه تنها از حیث اقتصادی مقرون به صرفه نیست بلکه از نظر کاهش کیفیت عملیات خاک ورزی، بالا رفتن توان مصرفی و در نهایت مصرف سوخت بیش تر، نیز حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش بهره گیری و مطالعه اثر سه روش پوشش دهی شامل آبکاری خطی، آبکاری ضربانی و روش الکتروپلاسما با پوشش هایی از ترکیب های نیکل بر قطعات تراشیده شده از جنس فولاد ساده کربنی (ck60) است. در روش آبکاری خطی با قرار دادن قطعه در محلول حاوی ترکیب های نیکل، به عنوان کاتد و قرار دادن آند نیکلی جریان مستقیم اعمال شد. در روش آبکاری ضربانی نیز روند کلی به شیوه آبکاری خطی بود ولی در این روش اعمال جریان، به صورت موج های مربعی تحت کنترل انجام شد. در روش الکتروپلاسما جریان بین کاتد و آند به صورت تخلیه بار الکتریکی در محلولی، که نوع و درصد ترکیب های آن برای نخستین بار در همین پژوهش به کار گرفته شد، صورت پذیرفت. مقاومت به سایش پوشش ها با معیاردرصد کاهش وزن ناشی از سایش در عملیات خاک ورزی مزرعه ای سنجش گردید. پوشش حاصل از آبکاری خطی، مقاومت به سایش را 41/30 درصد افزایش داد. پوشش هایی که با روش آبکاری ضربانی بر قطعات انجام گرفت توانست مقاومت به سایش را به میزان83/55 درصد نسبت به نمونه های خام بهبود بخشد. در روش الکتروپلاسما با ایجاد پوشش هایی که دارای ترکیب های مجتمع بودند، مقاومت به سایش تا90 درصد نسبت به نمونه های خام افزایش یافت لازم به ذکر است که چنین مقاومت به سایشی مربوط به نمونه هایی با سختی480 ویکرز و اندازه متوسط دانه38 نانومتر بود. همچنین نتایج نشان داد که هر چه اندازه متوسط دانه ها در پوشش های نیکل نانو ساختار کم تر شود میزان سختی و به تبع آن مقاومت به سایش افزایش می یابد.
سارا پایدار محمدابراهیم بحرالعلوم
در این تحقیق پوشش های کامپوزیتی ni – bn ، ni – b4c و ni – bn – b4c به روش آبکاری الکتریکی بر روی زیر لایه مس اعمال و خواص آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا پوشش های کامپوزیتی ni – bn و ni – b4c حاوی درصد های مختلفی پودر bn و b4c تولید و خواص آنها با یکدیگر مقایسه شد. به منظور ایجاد شرایط بهینه پراکندگی ذرات در محلول آبکاری، با استفاده از دستگاه zetasizer پتانسیل زتای محلول ها مورد بررسی قرار گرفته و اثر ph بر روی آن تعیین شد. در ادامه و به منظور ایجاد پوششی با خصوصیات مطلوب، اثر پارامترهای مختلف عملیات آبکاری شامل دما، دانسیته جریان و سرعت هم زدن بر روی خواص پوشش کامپوزیتی ni – bn – b4c نیز مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین خصوصیات مکانیکی نمونه های تولیدی، میکروسختی پوشش ها توسط دستگاه میکروسختی سنج و مقاومت به سایش آنها بوسیله دستگاه سایش پین بر روی دیسک اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تست سایش افزایش مقاومت به سایش پوشش های کامپوزیتی به دلیل حضور ذرات bn و b4c نسبت به پوشش خالص نیکل را نشان می دهد. توزیع ذرات تقویت کننده در زمینه فلزی ni، همچنین جهت تشخیص مکانیزم سایش و سطح نمونه ها، توسط میکروسکوپ الکترونی sem مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. جهت تعیین مقاومت به خوردگی پوشش ها و بررسی تاثیرحضور آنها بر مقاومت به خوردگی پوششهای تولیدی، آزمایشهای تافل، امپدانس و پلاریزاسیون سیکلی بر روی نمونه ها انجام پذیرفت و نتایج نشان دهنده آن است که از میان پوشش های کامپوزیتی تولید شده ni – bn – b4c ، ایجاد شده در شرایط دمایی oc 50 و دانسیته جریان ma/cm240 و سرعت هم زدن 60 دور بر دقیقه به روش مکانیکی، بهترین خواص را دارا می باشد.
مهدی جاویدی محمدابراهیم بحرالعلوم
چکیده ندارد.
رحیم کیاحسینی محمدابراهیم بحرالعلوم
چکیده ندارد.
فاطمه حیدری محمدابراهیم بحرالعلوم
رنگ اپوکسی پرکاربردترین رنگ در صنعت است که خواص گوناگونی دارد. خواص این رنگ تحت تاثیر پرکننده ها ئی(فیلرها ئی) است که در آن به کار می رود. این پرکننده ها به بهبود کیفیت رنگ اپوکسی کمک می کنند. در این پروژه سعی بر آن شد تا اثر مواد پرکننده ای چون تونر و گرافیت بر این رنگ بررسی شود. به این ترتیب تونر و گرافیت به طور جداگانه در درصدهای وزنی مختلف به رنگ اپوکسی افزوده شد و نمونه سازی های لازم جهت تست های سایش، خوردگی، رسانایی، انعکاس نور و سختی انجام شد. به منظور انجام هر آزمایش از دستگاهی خاص استفاده شد.با افزایش درصد وزنی این دو پر کننده در رنگ ضریب اصطکاک کاهش و مقاومت به خوردگی افزایش پیدا می کند. هر دو پرکننده بر سختی پوشش حاصل اثر گذارند و پودر گرافیت باعث رسانا شدن رنگ اپوکسی می شود.
بهتا میرجانی محمدابراهیم بحرالعلوم
پوششهای tbc یکی از جدیدترین و پیشرفته ترین پوششهایی است که امروزه در توربینهای گازی نیروگاهها و توربینهای هواپیماها استفاده می شود. این پوششها با ایجاد اختلاف دما در حدود 100 تا 150 درجه سانتیگراد، باعث افزایش عمر سوپرآلیاژهای قطعات داغ و نیز باعث صرفه جویی چشمگیری در مصرف سوخت نیروگاهها و هواپیماها می گردد. در این تحقیق، بحث و بررسی در مورد علل تخریب پوششهای tbc در لاینرها و قطعات transition piece در نیروگاه سیکل ترکیبی فارس صورت پذیرفته است ، که در نهایت ، علل تخریب پوشش قطعات فوق، ضخامت بیش از حد پوشش لاینرها و اکسیداسیون لایه باندکوت در قطعات transition piece تشخیص داده شد. همچنین توسط آزمایشات سیکلهای حرارتی، ضخامت بهینه سیستم پوششی tbc تعیین گردید. در ادامه تحقیق نیز، توسعه و بهبود پوششهای tbc، همزمان با تحقیقات جاری در کشورهای پیشرفته دنیا انجام شد که در این مرحله با آلومینایز کردن لایه باندکوت ، عمر حرارتی پوششهای tbc در حدود 30 درصد افزایش یافت .