نام پژوهشگر: حمید آقاجانی
حمید آقاجانی هوآلین زنگ
روش گرانی سنجی برای شناسایی ساختارهای زیرسطحی مرتبط با منابع هیدروکربوری در مراحل اولیه اکتشافات مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی روش های تفسیر آنومالی های میدان گرانی در اکتشاف منابع هیدروکربوری شناخت ساختارهایی است که بتوانند شرایط یک نفتگیر را داشته باشند. در این راستا روش های متعددی که عمدتاً کیفی بوده برای شناسایی اینگونه ساختارها و تا حدودی تخمین عمق آن ها استفاده می گردند. روش گرادیان کل نرمال از جمله این روش ها می باشد که علاوه بر موارد فوق برای تشخیص و تفکیک ساختارهای حاوی مواد هیدروکربوری از سایر ساختارها در دهه 1960 میلادی مطرح گردید. در این روش تابع میدان پتانسیل براساس یکسری توابع سینوسی و کسینوسی و بر مبنای سری های فوریه بیان می شود. علی رغم توانمندی این روش در شناسایی آنومالی های میدان پتانسیل، به ویژه در اکتشاف منابع هیدروکربوری، هنوز پارامترهای تعیین کننده و موثری در محاسبه مقدار گرادیان کل نرمال نظیر تعداد جملات هارمونیک سری های فوریه، توان تابع هموارساز لانکزوس (?)، طول بهینه پروفیل ها و ابعاد شبکه اکتشاف و فواصل نقاط اندازه گیری داده های گرانی وجود دارند که چگونگی تعیین آن ها معلوم نمی باشد. علاوه بر این، توانمندی این روش در شناسایی تله های هیدروکربوری مرتبط با گنبدهای نمکی دو و سه بعدی مورد آزمون قرار نگرفته است. به همین دلیل بررسی و تعیین بهینه پارامترهای فوق و در کنار آن تعیین شاخصی برای شناسایی نفتگیرهای مرتبط با گنبد نمکی که حاوی هیدروکربور بوده همراه با ارائه الگوریتم محاسبه گرادیان کل نرمال دو بعدی و همچنین ارائه روش جدیدی برای محاسبه مقادیر گرادیان کل نرمال سه بعدی جزو اهداف اصلی مطالعه حاضر است. به منظور نیل به اهداف فوق، ابتدا مدل های مختلفی که تداعی کننده تله های نفتی با ساختارهای تاقدیسی و گنبد نمکی بودند، طراحی شدند. سپس با تهیه الگوریتم محاسبه اثر گرانی آن ها، برنامه های کامپیوتری مورد نیاز در محیط نرم افزار matlab کد نویسی گردید. در ادامه با لحاظ پارامترهای مورد نظر، الگوریتم و برنامه محاسبه گرادیان کل نرمال دو بعدی تهیه شد و عملکرد آن ها با داده های مختلف مصنوعی و واقعی بررسی شد. با توجه به سه بعدی بودن بسیاری از ساختارهای زمین شناسی مرتبط با تله های هیدروکربوری سعی گردید تا با بهره گیری از سری فوریه دوگانه روش جدیدی برای محاسبه گرادیان کل نرمال سه بعدی ارائه شود و عملکرد آن با داده های مصنوعی و واقعی گرانی و مغناطیسی و دیگر روش های شبه سه بعدی مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مقادیر گرادیان کل نرمال آنومالی ها به تعداد بهینه جملات هارمونیک جهت محاسبه ضرایب سری فوریه وابسته است. تعیین این پارامتر تاکنون براساس داده های تکمیلی اکتشافی و به روش سعی و خطا انجام می شده است. در این رساله روش جدیدی بنام بیشینه نسبی مقدار گرادیان کل نرمال به صورت تابعی از تعداد جملات هارمونیک ارائه شد که بدون نیاز به داده های اضافی این پارامتر را تعیین می کند. با لحاظ نمودن چنین مقداری برای محاسبه مقادیر گرادیان کل نرمال هر پروفیل و ترسیم مقاطع مربوط و با شناسایی محل بیشینه یا کمینه آن ها، می توان موقعیت افقی و عمق توده های آنومال را با دقت مناسبی تعیین کرد. از دیگر عوامل موثر روی مقادیر گرادیان کل نرمال توان تابع هموارساز لانکزوس است که به منظور حذف و تعدیل اثرات نوفه موجود در داد ه ها مورد استفاده قرار می گیرد. با مدل سازی های انجام شده در این تحقیق مشخص شد که عدد 2 و یا 3 برای این پارامتر می تواند مناسب ترین جواب را برای تعیین و تخمین عمق ارائه نماید. نتایج مدل سازی های صورت گرفته روی داده ها نشان می دهد که برای کسب جواب های دقیق تر از محل و عمق توده آنومال، مناسب ترین طول پروفیل اکتشافی داده های گرانی بایستی حداقل 13 برابر عمق قرارگیری جسم یا توده آنومال مورد اکتشاف باشد. همچنین فاصله بهینه نقاط اندازه گیری داده های میدان پتانسیل روی پروفیل برای کسب نتیجه مناسب باید به اندازه نصف تا عرض کامل گسترش افقی جسم آنومال مدفون تعیین شود. همچنین نشان داده شد که بزرگی مقدار اختلاف چگالی تاثیری در تعداد جملات هارمونیک و موقعیت منحنی های بسته کمینه و بیشینه روی مقاطع گرادیان کل نرمال ندارد. بنابراین اگر بتوان مقدار اختلاف چگالی ناشی از اجسام آنومال را اندازه گیری نمود با این روش می توان موقعیت آن ها را آشکار نمود. همان طور که انتظار می رود شکل اجسام کاملاً در تعداد بهینه جملات هارمونیک و موقعیت منحنی های بسته بیشینه یا کمینه گرادیان کل نرمال موثر است. از مزیت های اصلی روش گرادیان کل نرمال نسبت به سایر روش های شناسایی و تفسیر آنومالی گرانی، تفکیک تله های حاوی هیدروکربور از تله های خشک می باشد. نتایج حاصل از بررسی های صورت گرفته در این کار تحقیقی نشان می دهد که موقعیت و عمق ساختارهای گنبد نمکی مرتبط با منابع هیدروکربوری همانند تله های تاقدیسی حاوی هیدروکربور روی مقاطع گرادیان کل نرمال دو بعدی با منحنی های بسته کمینه ای مشخص می شود که توسط منحنی های بیشینه محصور شده است و یا اینکه در نقشه های تهیه شده گرادیان کل نرمال سه بعدی برای اعماق مختلف، تله های سه بعدی حاوی هیدروکربور بصورت منحنی های بسته کمینه محصور با منحنی های بیشینه نمایان می گردند. بنابراین وجود منحنی های بسته با مقادیر کمینه گرادیان کل نرمال آنومالی های گرانی شاخصی برای اکتشاف آنومالی های چگالی وابسته به مخازن احتمالی نفت و گاز تعیین می شود. با توجه به سه بعدی بودن غالب تله های حاوی مواد هیدروکربوری سعی شد تا ضمن توسعه روابط ریاضی مربوط و همچنین بهره گیری از سری های فوریه دو بعدی، روش جدیدی برای محاسبه گرادیان کل نرمال سه بعدی ارائه شود. در ادامه به منظور اعتبار سنجی روش دو بعدی با لحاظ پارامترهای بهینه و همچنین بررسی قابلیت های روش جدید گرادیان کل نرمال سه بعدی معرفی شده در اکتشاف منابع هیدروکربوری مرتبط با تله های تاقدیسی و گنبد نمکی شکل و همچنین منابع معدنی، این روش روی چندین مجموعه داده واقعی گرانی و مغناطیسی بکار گرفته شد. استفاده از این روش برای تفسیر و مدل سازی داده های واقعی فوق الذکر حاکی از توانمندی بالای آن در شناسایی موقعیت افقی و عمقی تله های حاوی مواد هیدروکربوری و یا توده های معدنی است. علاوه بر آن نتایج حاصل از این روش انطباق خوبی با نتایج حاصل از داده های حفاری منابع عمیق هیدروکربوری مرتبط با نفتگیرهای تاقدیسی و گنبد نمکی دو و سه بعدی دارد. همچنین نتایج مطالعه نشان می دهد که روش گرادیان کل نرمال سه بعدی به علت استفاده همزمان سری فوریه در دو جهت x-y نتایج مناسب تری نسبت به گرادیان کل نرمال دو بعدی و سایر روش های شبه سه بعدی ارائه می نماید. بنابراین از این روش می توان در تفکیک ساختارهای حاوی هیدروکربور، انتخاب محل حفر و عمق چاه های اکتشافی و همچنین جهت برنامه ریزی برای فعالیت های اکتشافی بیشتر استفاده نمود.
محمدرضا آزاد ابولقاسم کامکار روحانی
داده های برداشت شده در ژئوفیزیک مجموع برهم نهی مولفه های مختلف در مقیاس های متفاوت می-باشند. لذا برای جدایش این ساختارها بایستی هر کدام از مولفه ها اعم از مولفه ناحیه ای، مولفه محلی و مولفه نویز داده ها شناسایی شود. این واقعیت (ساختارهای فضایی تودرتو) بطور مستقیم در فیلترهای معمول ژئوفیزیکی مورد توجه قرار نمی گیرد. هدف از این پایان معرفی و بکارگیری ابزاری است که با تشخیص این ساختارها بتواند مولفه های مختلف را از هم تفکیک نماید. آنالیز کریجینگ فاکتوری (fka) اساساً یک روش فیلترینگ می باشد. این روش تلفیقی از آنالیز فاکتوری کلاسیک و زمین آمار است. با استفاده از این روش می توان ساختار فضایی داده ها را که هر کدام مربوط به یک مقیاس فضایی ویژه می باشد تشخیص داد و یک سری فاکتورهای ناحیه ای ایجاد نمود که سیمای اصلی داده ها را در مقیاس فضایی مربوطه ترسیم می کند. در ابتدا از این روش برای تفسیر داده های مصنوعی استفاده گردید و مشاهده شد که، این روش در تشخیص ساختارهای فضایی روشی قدرتمند می باشد. همچنین آنالیز حساسیت این روش نسبت به پارامترهای اصلی تاثیرگذار در تخمین مانند فاصله نمونه برداری، شعاع جستجو و دامنه واریوگرام ساختارهای تودرتو بررسی شد. این مطالعات نشان می دهد که، با افزایش فاصله نمونه برداری، همبستگی بین مولفه های اصلی و مولفه های فیلترشده کاهش می یابد. همچنین با بررسی تغییرات شعاع جستجو و دامنه واریوگرام ساختارهای فضایی مشخص گردید که شعاع جستجو به علت اثر زمینه سیستم کریجینگ نمی تواند پارامتری حساس در نتایج تخمین بوده در حالیکه با افزایش دامنه واریوگرام همبستگی بین مولفه ها کاهش نشان می دهد. کاربرد این روش در تفسیر داده های واقعی میدان پتانسیل برداشتی از منطقه فاریاب و حوضه های نفتی جنوب شرق ویتنام بررسی گردید. براساس آنالیز واریوگرافی داده ها، سه ساختار فضایی مستقل از همدیگر تشخیص داده است. تفسیرهای ژئوفیزیکی نیز برای هر سه سری داده معرفی شده انجام و با نتایج حاصل از روشfka مقایسه شده است. ملاحظه می شود که در قیاس با فیلترهای معمول ژئوفیزیکی، fka روشی مناسب در تفکیک آنومالی های ناحیه ای از آنومالی های محلی و یا در واقع تفکیک نویز از سیگنال در داده های میدان پتانسیل می باشد.
علیرضا ملکیان حمید آقاجانی
با توجه به هدف کار عوامل مختلف موثر در شناسایی سفره های آب زیرزمینی مانند نوع واحدهای سنگی و رسوبات، خطواره ها شکستگی ها و گسل ها، توپوگرافی زمین، شیب زمین و پوشش گیاهی منطقه مورد بررسی قرار گرفته اند. برای این کار با استفاده از نرم افزارهای پردازش تصویر لایه های مختلف تهیه گردید. برای تلفیق اطلاعات و لایه های حاصل از محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) استفاده گردید. جهت این کار ابتدا تمام نقشه های رقومی عوامل موثر براساس وزن های مختلف و مرتبط امتیازدهی و لایه اطلاعاتی قابل تلفیق در gis آماده شد. سپس برای تعیین بهترین و مناسب ترین مناطق از روش های مجموع وزنی و روش های فازی مثل حاصل ضرب جبری، حاصل جمع جبری و گاما استفاده گردید. براساس نتایج حاصل از تلفیق اطلاعات موجود، مناطق مانسب و نقشه پتانسیل مطلوب منابع آب زیرزمینی در حوزه آبریز بسطام مشخص شد. در نهایت برای اعتبارسنجی نتایج بدست آمده، از اطلاعات چاه های آب موجود در محدوده حوزه آبریز وجود دارد، استفاده شد. بر این اساس بیش از 95 درصد چاه های حفر شده در محل های پیشنهادی واقع شده است. بنابراین می توان گفت که استفاده از داده های ماهواره ای و تعیین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز از آن و تلفیق اطلاعات در gis روشی مناسب برای شناسایی مناطق امیدبخش آب های زیرزمینی است. استفاده از داده های ماهواره ای و تلفیق اطلاعات حاصل از آن ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی در سال های اخیر رشد فزآینده ای در شاخه های مختلف علوم مهندسی وابسته به زمین داشته است.
حسین صفری حمید آقاجانی
روش گرانی سنجی به عنوان یک روش اکتشافی ژئوفیزیکی که اساس آن نیروی جاذبه است در اکتشافات مواد هیدروکربوری، مواد معدنی، آب شناسی و ... مورد استفاده قرار می گیرد. محیط های کارستی به خاطر ویژگی های خاص خود یکی از مناطق مستعد جهت تشکیل سفره های آب زیرزمینی کارستی هستند. سفره های آب زیرزمینی در مناطق متخلخل و در بین درز و شکاف های سنگ ها تشکیل می شود. از آنجا که چگالی هوا (تقریباً صفر) و آب (حدود 1) از چگالی زمینه ی اغلب سنگ ها کمتر است لذا در محل سفره های آب زیرزمینی چگالی سنگ ها کم بوده و بدین صورت روش گرانی سنجی می تواند به عنوان روشی برای اکتشاف آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد. برای بررسی این موضوع و به منظور شناسایی مناطق مستعد آب زیرزمینی در این محدوده از روش میکروگرانی استفاده شد. عملیات برداشت داده های گرانی سنجی در قسمتی از این درّه در راستای 9 پروفیل شمالی- جنوبی به فاصله 10 متری و ایستگاه های 3 متری انجام شد و پس از انجام تصحیحات مختلف از جمله رانه دستگاه، عرض جغرافیایی، هوای آزاد، بوگه ی ساده و توپوگرافی، آنومالی گرانی نسبی محاسبه گردید. برای پردازش و تحلیل داده ها از روش ها و فیلترهای مختلف استفاده گردید. نتایج تحلیل روند سطحی نشان می دهد که آنومالی ناحیه ای گرانی از روند درجه دو پیروی می کند. بر اساس نقشه ی باقیمانده درجه دو، یک آنومالی اصلی منفی مشاهده شد که با توجه به ویژگی های منطقه و اینکه این آنومالی در کف دره و در مسیر گسل اصلی قرار دارد، محل احتمالی سفره ی آب زیرزمینی است. به منظور بررسی بیشتر در خصوص آنومالی موجود، از فیلتر زاویه ی تمایل نیز استفاده گردید که در آن آنومالی های عمیق و کم عمق موجود در محدوده بهتر بارز شد، به طوری که علاوه بر آنومالی منفی اصلی آنومالی دیگری در دامنه ی جنوبی محدوده مشخص شد که می تواند ناشی از حفرات و شکستگی های سطحی باشد. همچنین برای شناسایی وضعیت عمقی و میزان ریشه دار بودن آنومالی گرانی از روش گسترش به سمت بالای میدان گرانی (ادامه فراسو) با فواصل ارتفاعی مختلف انجام شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که تا ارتفاع 150 متری توده آنومال قابل ردیابی و پی گیری و دارای عمق مناسبی است. علاوه بر روش ادامه فراسو جهت بررسی ویژگی های عمق از دو روش تبدیل موجک پیوسته و روش دیکانولوشن اویلر محلی نیز استفاده شد. نتایج بررسی های حاصل از این دو روش، نشان می دهد که عمق سطح بالای آنومالی مورد نظر در این محدوده به طور متوسط حدود 25 متر است. بر اساس اطلاعات موجود، از چاه های آب منطقه، سطح آب نزدیک ترین چاه آب که در فاصله 200 متری محدوده ی مورد بررسی قرار دارد حدود 106 متر است که بخش زیادی از این آنومالی به احتمال زیاد ناشی از وجود کارست و فضاهای خالی غیراشباع از آب است. به این ترتیب می توان گفت که در مناطق کارستی کربناته (سنگ های بلورین) می توان از روش گرانی سنجی به عنوان یک روش تکمیل کننده ی اکتشافی استفاده نمود. واژه های کلیدی: روش گرانی سنجی، آب زیرزمینی، اکتشاف ژئوفیزیکی ، سنگهای کارستی، تپال شاهرود
حمید آقاجانی محمد طاهری
نقد ادبی از جمله موضوعاتی است که در ادبیات جایگاه ویژه ای دارد و توجه بسیاری از محققین و مخاطبان ادبیات را به خود جلب نموده است. امروزه بررسی متون ادبی براساس «نقد روان شناسانه» یکی از رایج ترین انواع نقدهاست که براساس آن منتقد، روح هنرمند را می کاود و به لایه های پنهان روح و ذهن او پی می برد و از این طریق هنر او را بهتر می شناسد و به دیگران نیز بهتر می شناساند. در این میان یکی از مکتب های مورد توجه منتقدان ادبی، مکتـب روان شنـاسی تحلیلی کارل گوستاو یـونـگ روان شناس مشهور سوییسی است که در نیمه ی دوم سده ی بیستم توسط او بنیان نهاده شد. طبق نظریه ی یونگ هنرمند و شاعر با بهره گیری از محتویات ناخودآگاه جمعی کهن الگوها به آفرینش هنری دست می زند. از رهگذر رشد این مکتب و توجه وافر یونگ به اسطوره ها و کهن الگوها، نقد دیگری به نام «نقد کهن الگویی» یا «نقد اسطوره ای» در میان منتقدان رواج یافته است. این نقد به دنبال برقراری ارتباط میان اثر ادبی و سلسله الگوهای ذهنی است که در ضمیر ناخودآگاه فرد قرار گرفته اند. بر اساس نقد کهن الگویی ناخودآگاه جمعی نقشی اساسی در پیدایش نمادها دارد و ریشه خلاقیت های هنری را می باید در بهره گیری از این نمادها جستجو کرد. بخش مهمی از نقد کهن الگویی به بررسی ارتباط بین ادبیات و روان شناسی می پردازد و بر نحوه خلاقیت های هنری و ادبی تأکید می کند. یونگ برای آفرینش هنری دو جنبه قائل است. یکی «شیوه ی آفرینش روان شناختی» یعنی شیوه ای از آفرینش هنری که برخاسته از خودآگاه است و دیگری «شیوه ی آفرینش دیده ورانه یا رویایی و یا خودانگیخته» که کاملاً برخاسته از ناخودآگاه است. بدین ترتیب می توان برای تحلیل متون ادبی و به ویژه متون حماسی و اسطوره ای از ظرفیت های نقد کهن الگویی استفاده کرد. شاهنامه ی فردوسی در جایگاه یکی از بزرگترین شاهکارهای ادب فارسی، اثری است که دارای عناصر و نمادهای فراوان اسطوره ای و حماسی و کهن الگویی است و از این رو منبع و بستری مناسب برای پژوهش در این حوزه ی نسبتاً جدید نقد ادبی به شمار می رود. از آن جا که نمادهای کهن الگویی در شاهنامه فراوان است و بررسی همه ی آن ها در یک رساله امکان پذیر نیست؛ در این پژوهش به بررسی پنج نماد مهم کهن الگوییِ «اژدها»، «پیر فرزانه»، «سفر قهرمان»، «رویین تنی» و «قهرمان شکست ناپذیر» براساس مکتب روانکاوی یونگ و مبتنی بر نقد روانشناسانه و اسطوره گرا خواهیم پرداخت و چگونگی تبلور هر یک از این کهن الگوها را در حماسه ی ملی ایران تبیین خواهیم کرد.
کامران ولدی حمید آقاجانی
استفاده از روش های ژئوفیزیکی و اندازه گیری خصوصیات فیزیکی سنگ های زیرسطحی راه حل مناسبی برای بررسی ساختارهای زیرسطحی و اکتشاف ذخایر مدفون در زیر زمین (از قبیل نفت، گاز، آب، کانی ها و...) هستند. کاوش های گرانی سنجی و مغناطیسی به دلیل سادگی و کم هزینه بودن از جمله روش های پرکاربرد ژئوفیزیکی هستند که برای اکتشافات مقدماتی به کار می روند. برای تفسیر خودکار داده های برداشت شده به وسیله این دو روش تاکنون روش های متعددی ارائه شده است. در این تحقیق با استفاده از فیلترهای مشتقات، سیگنال تحلیلی و فاز محلی به شناسایی مرز چشمه های بی هنجار گسل کلاته خیج پرداخته می شود و سپس با استفاده از روش اویلر عمق آن نیز تخمین زده می شود. برای این منظور ابتدا این فیلترها بر روی مدل های مصنوعی اعمال می شوند تا قابلیت هر کدام از این فیلترها در شناسایی مرز چشمه های بی هنجار مشخص گردد. با اعمال این فیلترها بر روی داده های گرانی حاصل از مدل های مصنوعی مشاهده می شود که فیلترهای مشتق افقی کل زاویه تمایل و تتا بهترین نتیجه را ارائه می دهد. در انتها این فیلترها بر روی داده های گرانی سنجی گسل کلاته خیج اعمال می شوند. داده های گرانی سنجی گسل کلاته خیج واقع در شمال شرقی شاهرود با استفاده از دستگاه گرانی سنج cg5 اندازه گیری شد. در انتها فیلتر های معرفی شده برای شناسایی مرز و عمق مدل های مصنوعی، پس از تصحیحات لازم بر روی داده های منطقه مورد مطالعه، بر روی داده های واقعی اعمال می شوند تا کارایی آن ها در شناسایی مرز ، عمق و شیب داده های واقعی گسل کلاته خیج، واقع در شمال شرقی شاهرود نیز مورد بررسی قرار گیرند. با استفاده از این فیلترها امتداد گسل به صورت شمال شرقی-جنوب غربی تعیین شد و شیب گسل را 3/54 درجه در راستای جنوب- شرقی (دارای مولف? امتدادلغز به صورت چپ- بر) و با استفاده از روش اویلر حداکثر عمق آن 38 متر تخمین زده شد. کلمات کلیدی: روش گرانی سنجی، فیلترهای فاز محلی، مشتق افقی کل، سیگنال تحلیلی، اویلر، مدل-سازی، گسل کلاته خیج.
میثم داودآبادی فراهانی حمید آقاجانی
آب های زیرزمینی یکی از مهم¬ترین منابع تأمین آب شیرین مورد نیاز انسان است؛ که امروزه برای مصارفی چون کشاورزی، صنعت و شرب توسعه زیادی پیدا کرده است. امکان تشکیل مخزن آب زیرزمینی و قابلیت آبدهی هر مخزن قبل از هر چیز به ویژگی¬های فیزیکی و سنگ شناسی محیط¬های متخلخل وابسته است. از این¬رو بررسی خصوصیات سنگ¬ها و منافذ موجود در آن¬ها، از نظر مطالعه آب¬های زیرزمینی اهمیت زیادی دارد. این موضوع یعنی شرایط فیزیکی محیط را می¬توان با عوامل مختلفی مثل توپوگرافی زمینی، شیب منطقه مورد مطالعه، جنس واحدهای سنگی، درزه و شکاف ها و میزان پوشش گیاهی بررسی نمود. هر یک از این پارامترها به نوعی در ایجاد یک سفره آب زیرزمینی و شناسایی آن دخیل بوده و با توجه به ویژگی مرتبط، نقش های کم تا زیاد را بازی می کند. در این تحقیق پارامترهای شیب، جهت شیب، ارتفاع، شبکه آبراهه ایی (زهکشی)، پوشش گیاهی، خطواره ها و واحدهای سنگی محدوده مورد بررسی در غرب شاهرود به کمک تصاویر ماهواره ای مورد بررسی قرار گرفت. داده های ماهواره ای از سنجنده etm+ تهیه و پس از تصحیحات و پردازش های لازم، نقشه های رقومی این پارامترها به طور جداگانه تهیه گردید. سپس برای استفاده از این نقشه ها در محیط نرم افزار gis لایه های اطلاعاتی برای دو روش تلفیق مجموع وزنی و فازی تهیه گردید. این لایه ها در دو روش مذکور تلفیق شده و نتایج و محدوده های با احتمال بالا یا نقشه پتانسیل مطلوب آب زیرزمینی تهیه گردید که به لحاظ وجود چاه های آب موجود در منطقه از اعتبار بالایی برخوردار می باشد. در نقشه پتانسیل تهیه شده حدود 15 درصد از محدوه ی 170 کیلومترمربعی مورد بررسی، بعنوان مناطق دارای شانس وجود سفره آب زیرزمینی مشخص شدند. بررسی ها نشان داد که نتایج تعیین پتانسیل آب زیرزمینی از اعتبار بالایی برخوردار است. با توجه به همخوانی نتایج حاصل از تلفیق اطلاعات حاصل از سنجش از دور و گرانی سنجی با چاه های منطقه و نیز نتایج حاصل از اعتبارسنجی این نقشه با اطلاعات حاصل از روش ژئوالکتریک، محتمل ترین و بهترین مناطق یا محدوده ها برای وجود آب زیرزمینی را می توان مشخص نمود.
احمد امیری رودبار منصور ضیائی
محدوده¬ی مورد مطالعه، برگه¬ی 1:100000 زمین¬شناسی میناب است که در کمربند متالوژنی کرومیت در جنوب شرق ایران قرار دارد. واحدهای سنگی مجموعه افیولیت ملانژ این کمربند حاوی ذخایر کرومیتی است که هر سال، مقدار قابل توجهی کرومیت از آن¬ها استخراج می¬گردد. هدف از انجام این مطالعه ارائه¬ی نقشه¬ی پتانسیل مطلوب کرومیت در برگه¬ی مذکور می¬باشد. اولین مرحله در تهیه¬ی نقشه¬ی پتانسیل مطلوب، شناسایی داده¬های مورد نیاز برای تلفیق می¬باشد. از این رو در این پژوهش چهار لایه¬ی اطلاعاتی زمین¬شناسی، دورسنجی، مغناطیس هوایی و ساختاری برای تلفیق در محیط gis انتخاب گردید. از نظر زمین¬شناسی ذخایر کرومیت مرتبط با واحدهای اولترامافیک می¬باشند، به همین دلیل برگه 1:100000 زمین¬شناسی میناب رقومی شده و واحدهای اولترامافیک این منطقه تفکیک شدند. در مبحث دورسنجی با استفاده از تصاویر ماهوارهای استر و لندست 7، مناطق امید بخش کرومیت جدا شده و این فرآیند با استفاده از تکنیک¬های آنالیز مولفه¬ی اصلی و نسبتهای باندی انجام گرفت. از آنجایی که ذخایر کرومیت همراه با سنگ¬هایی هستند که خاصیت مغناطیسی دارند، از این رو داده¬های مغناطیس هوایی منطقه نیز مورد تفسیر قرار گرفته و مناطقی که دارای مغناطیدگی بالاتری بودند رقومی شده و به عنوان یکی از لایه¬های اطلاعاتی استفاده شد. در هر یک از داده¬های مورد استفاده در این پژوهش به دلیل ارتباط مناطق سرپانتینیزه با گسل، خطواره¬ها و یا گسل¬های منطقه نیز شناسایی و به عنوان لایه¬ی اطلاعاتی دیگر در تهیه¬ی نقشه¬ی پتانسیل مطلوب در نظر گرفته شد. در نهایت، لایه¬های اطلاعاتی تهیه شده با استفاده از روش¬های منطق بولین، هم¬پوشانی شاخص دوکلاسه، هم¬پوشانی شاخص چندکلاسه و منطق فازی با هم تلفیق شده و نقشه-ی پتانسیل مطلوب کرومیت هر یک از مدل¬ها ارائه گردید. برای سنجش مطلوبیت هر یک از این نقشه¬ها، از موقعیت معادن فعال کرومیت منطقه استفاده و مناسب¬ترین مناطق برای ادامه¬ی فعالیت¬های اکتشافی به صورت یک نقشه تعیین شدند.از میان روش¬های استفاده شده، روش¬های مبتنی بر نقشه¬های چندکلاسه ارزیابی مناسب-تری از منطقه ارائه داده¬اند، به دلیل اینکه نقشه پتانسیل مطلوب ارائه شده با استفاده از تلفیق لایه¬های اطلاعاتی به روش منطق فازی با کلیه¬ی معادن فعال کرومیت موجود در منطقه مطابقت دارد. در مقابل روش¬های منطق بولین و منطق هم¬پوشانی شاخص دوکلاسه موقعیت برخی از معادن فعال کرومیت منطقه را پوشش نداده¬اند. روش هم-پوشانی شاخص چندکلاسه موقعیت تمامی معادن فعال کرومیت منطقه را پوشش می¬دهد ولی برخی از این معادن بر روی نقشه پتانسیل مطلوب حاصل از این روش در نواحی با پتانسیل متوسط قرار گرفته¬اند. در نهایت با در نظر گرفتن نقشه¬های پتانسیل مطلوب تولید شده مطابق جدول زیر مناطقی برای تمرکز عملیات اکتشافی معرفی شد. جدول مختصات نقاط امیدبخش پیشنهادی در این مطالعه عرض جغرافیایی طول جغرافیایی نقاط پیشنهادی 2998366/322 527116/55 1 3012050/366 521464/35 2 3027400/294 530210/239 3 3019487/347 542317/643 4 3037871/563 508948/484 5 3012199/106 521359/282 6
ایمان شهبازی حمید آقاجانی
نتایج حاصل از بررسی های صحرایی گرانی پس از حذف عوامل مزاحم به عنوان آنومالی گرانی (بوگه) خوانده میشود که دارای دو مولفه ناحیه ای (مربوط به ساختارهای عمیق و مقیاس وسیع) و محلی (مربوط به ساختارهای سطحی و کم مقیاس) است. در اکتشاف مواد معدنی که هدف شناسایی و تعیین ساختارها و توده های نزدیک و کوچک است از نوع محلی بوده دارای گسترش کم و دامنه ی تغییرات شدید هستند و اصطلاحاً به عنوان آنومالی های طول موج های کوتاه مطرح هستند. لذا به منظور تفکیک و تشخیص این آنومالی ها لازم است آنومالی ناحیه ای از مشاهدهای منطقه حذف یا تضعیف شود. این موضوع یکی از مسائل اصلی در پردازش و تفسیر داده های میدان پتانسیل میباشد. یکی از روش های تفکیک آنومالی ها روش ادامه ی فراسو است که در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ارتفاع بهینه برای ادامه فراسو تخمین زده شد. برای این منظور ادامه ی فراسو تا ارتفاع های مختلف روی نقشه ی بوگه اعمال شد و در نهایت یک ارتفاع بهینه تخمین زده شد.برای این که مقایسه بهتری برای جداسازی آنومالی ها صورت گیرد از روش روند سطحی نیز برای جداسازی استفاده گردید و نقشه های آنومالی باقی مانده حاصل از روند سطحی با درجات مختلف روی آنومالی بوگه اعمال شد. یکی دیگر از روش هایی که در این پایان نامه مورد استفاده قرار گرفت روش جدید ادامه ی فراسوی توسعه یافته است که برمبنای فیلتر وینر و با استفاده از پارامترهای طیف توان داده ها و فرکانس شعاعی آن ها روی داده ها اعمال گردید و نتایج آن با نتایج ادامه فراسوی مرسوم و روندهای سطحی با درجات مختلف مقایسه گردید. در این پایان نامه الگوریتم ادامه ی فراسوی توسعه یافته در نرم افزار matlab کد نویسی گردید و روی داده های بوگه اعمال شد. در این پایان نامه داده های برداشت شده ی گرانی چشمه سیر سبزوار با استفاده از روش ادامه فراسو مورد تفسیر قرار گرفت. این داده ها در منطقه چشمه سیر سبزوار به منظور اکتشاف کانسار کرومیت توسط دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود توسط دستگاه cg5 برداشت شده است. پس از تصحیحات مورد نیاز از قبیل تصحیح رانه ی دستگاه، تصحیح عرض جغرافیایی، تصحیح هوای آزاد، تصحیح بوگه و تصحیح توپوگرافی به آنومالی بوگه کامل رسیده شد و این داده ها برای تفسیر مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا یک ارتفاع بهینه برای ادامه فراسوی مرسوم و ادامه فراسوی توسعه یافته که به ترتیب 48 و 21 متر است تخمین زده شد و با استفاده از آن ها این روش بر روی داده ها اعمال گردید. با مقایسه این روش ها و کیفیت جداسازی آن ها در نهایت چند جسم آنومال سطحی از نقشه ی آنومالی باقی مانده منتج از ادامه فراسوی توسعه یافته نتیجه شد.
بهروز غریب محمد علی گنجویان
البرز، ناحیه ای با دگرریختی فعال در پهنه برخورد عربی – اوراسیا می باشد.در این مطالعه (ناحیه چهل دختر واقع در شمال خاوری شهرستان شاهرود) با مورد استفاده قرار دادن نقشه های ژئوفیزیک (مغناطیس هوایی جهت به دست آوردن طول گسل کلاته خیج و گسل های مهم منطقه و همچنین گسل های پنهان منطقه وروش گرانی سنجی به منظور شیب و بالاآمدگی گسل کلاته خیج)، عکس های ماهواره ای منطقه و بررسی ارتباط داده های مذکور و داده های زمین شناسی استفاده گردیده است. با تلفیق این نقشه ها در محیط gis معلوم گردید راستای شمال خاوری – جنوبباختری گسل خیج ، دارای سازوکار معکوس چپ بر به همراه امتداد n45e و شیب 54.3 به سمت جنوب شرقی می باشد و گسل چهل دختر با راستای شمالی – جنوبی داراری سازو کار راست بر می باشد که از گسل خیج جوان تر بوده و هر دوی آنها از شهر کلاته خیج می گذرند. این آرایش هندسی و الگوی حرکتی آنها با الگوی دگرشکلی ترافشارشی چپ گرد ناحیه ای انطباق دارد. فعالیت های نو زمین ساختی با نشانه هایی همچون پرتگاه های گسلی، جابجایی آبراهه ها و همچنین دگر ریختی سازند های جوان و نهشته های کواترنری قابل مشاهده است. در نتیجه به تغییرات تکتونیکی سطح زمین از قبیل پادگانه های گسلی و آبراهه ها و کانال های خمش یافته در امتداد گسل های نامبرده شواهدی نتیجه بر عملکرد فعال گسل کلاته خیج گردید و این شهر از نظر لرزه خیزی مستعد تشخیص داده شد.
مریم همدانیان حمید آقاجانی
بهره برداری بهینه و شناخت ذخایر هیدروکربنی و برنامه ریزی برای نحوه استخراج آن نیازمند یک اکتشاف نظام مند و به کارگیری روش های نوین است. در این راستا مهندسی اطلاعات مکانی (geoinformatics) یعنی استفاده همزمان از روش های سنجش از دور، فتوگرامتری هوایی و زمینی، سامانه اطلاعات مکانی (gis) و مکان یابی جهانی (gps) می تواند نقشی حساس در رسیدن به این اهداف داشته باشند. در اکتشاف ذخایر هیدروکربنی استفاده از روش های مختلفی مانند زمین شناسی، سنجش از دور و ژئوفیزیک و نهایتاً حفاری اجتناب ناپذیر است ولی کاربرد مناسب آنها به لحاظ تقدم و تأخر سبب صرفه جویی در هزینه تمام شده و زمان خواهد بود. تحلیل های این پژوهش به طور کلی براساس مدل های دگرسانی، سنگ شناسی، ساختاری و شاخص هیدروکربنی بیان شده است. نقش اصلی سنجش از دور در اکتشاف مواد هیدروکربنی عمدتاً شامل شناسایی گسل ها و شکستگی هایی است که نفتگیرهای ساختاری را تشکیل می دهند (مدل ساختاری با تحلیل اطلاعات هندسی و رادیومتریک) و همچنین دگرسانی های خاص در بسترهای غنی آهنی، کانی های رسی، کربنات ها (مدل دگرسانی با تحلیل اطلاعات رادیومتریک)، بررسی سنگ شناسی منطقه با توجه به این دگرسانی ها (مدل سنگ شناسی سطحی با تحلیل اطلاعات رادیومتریک)، شاخص هیدروکربنی (تحلیل با اطلاعات رادیومتریک) است. تحلیل کیفی عکس ها و مدل سه بعدی در روش فتوگرامتری هوایی و تفسیر کیفی عکس های بردکوتاه (زمینی) با هدف کاهش ابهام و افزایش اعتمادپذیری لایه های استخراج شده از تحلیل های سنجش از دور به کاربرده شده است. اطلاعات کیفی ژئوفیزیک هم به عنوان یک لایه اطلاعاتی و هم برای اعتبارسنجی در این پژوهش است. در تحقیق حاضر استان قم که به لحاظ غنی بودن از نظر وجود منابع هیدروکربنی با روش های دیگر به اثبات رسیده، مورد بررسی قرار گرفته است. با این هدف از پردازش های تصاویر چندطیفی سنجنده aster ماهواره terra شامل ترکیب رنگی، نسبت باندی، تحلیل مولفه اصلی و کروستا و تحلیل کمترین مربعات برای بررسی دگرسانی ها، شاخص هیدروکربنی و اعمال فیلترهای مختلف برای استخراج ساختارهای شکستگی استفاده شده است. سنگ شناسی در این پژوهش، با توجه به روش ضریب شاخص بهینه (oif) به طور سطحی تحلیل می شود، در عمق بودن سنگ های رسوبی با توجه به علائم و ساختارهای تکتونیکی (تاقدیس و گنبد نمکی) به عنوان یک لایه اطلاعاتی در نظر گرفته شده است. روش طبقه بندی طیفی sam و sid برای کانی ها و سنگ ها نیز برای تحلیل دگرسانی و سنگ شناسی به کار برده شده است. تلفیق لایه های اطلاعاتی (data fusion) در سامانه اطلاعات مکانی با روش منطق فازی به دلیل انعطاف پذیری بیشتر و ماهیت خطی و غیرخطی انجام شده است. نتایج حاصل با وجود موقعیت چاه های حفاری شده نفت و سایر داده های موجود در منطقه از قبیل داده های ژئوفیزیکی اعتبارسنجی شده و نقشه پتانسیل مطلوب هیدروکربنی تهیه گردیده است.
سمانه مومنی حمید آقاجانی
اکتشاف منابع و ذخایر زیرزمینی از جمله فعالیت های اقتصادی- راهبردی در کشور ما شمرده می شود. زیرا بخش مهمی از درآمد دولت و بخش خصوصی، ماده اولیه بسیاری از فعالیت های اقتصادی دیگر و همچنین حجم قابل توجهی از اشتغال افراد وابسته به دراختیار بودن منابع زیرزمینی می باشد. یک گروه از منابع زیرزمینی ارزشمند مواد فلزی هستند که ماده خام و اولیه بیشتر صنایع مورد استفاده در کشور می باشند. برای اکتشاف این مواد روش های مختلفی مانند زمین شناسی، ژئوفیزیک و ژئوشیمی وجود دارد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم استفاده می شود. روش های فتوگرامتری و سنجش از دور شامل داده های هندسی و رادیومتریک از جمله روش های پی جویی و اکتشافی مواد فلزی است که در سال های اخیر روند رو به رشد سریعی داشته و محققین زیادی در این زمینه فعالیت کرده اند. مطالعه و پردازش داده های کمی و کیفی ماهواره ای و فتوگرامتری در تشخیص عوارضی نظیر نوع سنگ، سطوح تماس، ساختارهای خطی و حلقوی و مناطق دگرسانی می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم در شناسایی و اکتشاف ذخایر فلزی نظیر مس، آهن، طلا و ... مفید باشند. از مزایای روش سنجش از دور شناسایی یک محدوده وسیع با دقت و سرعت بالا و هزینه کم می باشد. استفاده از تصاویر ماهواره ای به علت دید بسیار وسیع این اجازه را به مفسر می دهد که همبستگی بین عوارض مختلف زمین شناسی ناحیه را تعیین کند. در این پایان نامه از روش های مختلف پردازش داده های ماهواره ای چند طیفی استر برای شناسایی و تفکیک کانی-های دگرسانی مرتبط با کانی زایی، خطواره و گسل ها و تفکیک واحدهای سنگی مختلف در منطقه مورد نظر استفاده شده است. به این منظور از روش های مختلفی مانند ترکیب رنگی کاذب، نسبت باندی، روش کمترین مربعات، تحلیل مولفه های اصلی و روش ترسیم زاویه طیفی بر پایه کتابخانه طیفی usgs برای تفکیک گیاهان، نواحی حاوی اکسیدهای آهن و مناطق دگرسانی )ایلیت، کائولینیت، پروپیلیتی، سیلیس) استفاده شده است و تحلیل نتایج بر اساس اطلاعات رادیومتریک سنجش از دور انجام گرفته است. لایه های اطلاعاتی استخراج شده از روش های سنجش ازدور، فتوگرامتری، ژئوفیزیک و نقشه زمین شناسی بر پایه اطلاعات کمی و کیفی می باشد. در این پایان نامه سه مدل دگرسانی (تحلیل اطلاعات رادیومتریک)، ساختار (تحلیل اطلاعات هندسی) و سنگ شناسی بر اساس لایه های اطلاعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای انجام عمل پیش پردازش و پردازش تصاویر ماهواره ای موجود از نرم افزار envi استفاده شده است و نتایج حاصل با سایر داده های موجود در منطقه اعتبار سنجی شده و در نهایت لایه های اطلاعاتی به دست آمده در محیط gis به روش منطق فازی با یکدیگر تلفیق شده است. در این تحقیق با استفاده از تحلیل طیفی و تفسیر بصری داده های ماهواره ای، فتوگرامتری و ژئوفیزیک مهمترین عوامل موثر در کانی زایی فلزی موجود در ورقه یکصد هزارم زمین شناسی آران بررسی و مناطق امیدبخش معدنی معرفی شده است. در این منطقه با توجه به بررسی های انجام شده، شواهد و ملاک های موجود محدوده های زیر به عنوان مناطق امیدبخش معدنی برای ادامه فعالیت های اکتشافی معرفی شده اند: 1- معدن غیرفعال قه واقع در 2300 متری شمال خاوری روستای قه 2- معدن غیرفعال شمال غربی مزرعه نیق واقع در 3800 متری شمال غربی مزرعه نیق 3- آثار معدنی جنوب و جنوب غربی کرمه واقع در 1500 متری جنوب غربی کرمه 4- آثار معدنی حوالی نشلج واقع در 2500 متری جنوب شرقی روستای کرمه
حمیدرضا باغزندانی حمید آقاجانی
وجود ساختارهای رسوبی فراوان در ایران به ویژه در جنوب غرب آن و نقش سازنده آن ها در تمرکز و تجمع منابع هیدروکربنی سبب شده تا از روش های مختلفی برای شناسایی این ساختارها استفاده گردد. با توجه به اهمیت حیاتی این منابع زیرزمینی در اقتصاد کشور، روش های اکتشافی کم هزینه، سریع و کارآمد جایگاه ویژه ای در پیشبرد اهداف اکتشافی پیدا کرده است. شناسایی و اکتشاف منابع هیدروکربنی و تله های در برگیرنده آن ها نظیر تاقدیس، گنبد نمکی و گل فشان ها که عمدتاً در اعماق زمین و زیر سطح وجود دارند، تنها از طریق داده ها و اطلاعات سطحی زمین شناسی امکان پذیر نیست. بنابراین از روش های غیر مستقیمی مانند ژئوفیزیک جهت شناسایی این گونه ساختارها استفاده می گردد. از مجموعه روش های ژئوفیزیکی که در اکتشاف منابع هیدروکربنی یا ساختارهای میزبان آن ها استفاده می گردد و سابقه وسیعی دارد، روش های لرزه نگاری و گرانی سنجی است که در کنار سایر روش های ژئوفیزیکی مانند مغناطیس سنجی و مگنتوتلوریک و الکترومغناطیس می تواند سبب شناسایی ساختارهای زمین شناسی زیر سطحی گردد. ولی این روش ها در بیشتر موارد به تنهایی قادر به ارائه یک مدل جامع، کامل و یکتا از ساختارهای زیر سطحی در یک منطقه نمی باشند. بنابراین برای دست یابی به مدل یکتایی که بر زمین شناسی ناحیه بیشترین انطباق را داشته باشد باید از چندین روش مختلف به طور همزمان بهره گرفت که هر کدام از آن ها از یک ویژگی فیزیکی محیط مورد مطالعه استفاده می نماید. به این ترتیب در بخش هایی که یکی از روش ها پاسخ مناسبی ارائه ندهد، روش دیگر می تواند تکمیل کننده ی نتایج روش متفاوت باشد. ارتباط دادن خصوصیات فیزیکی متفاوت از یک محیط از دیرباز مورد توجه محققین بوده و سبب شده که از روش های مختلف به طور همزمان یا توامان برای حل یک مسأله استفاده گردد. بر اساس هدف این پایان نامه، روش های گرانی سنجی (ویژگی چگالی) و لرزه نگاری (سرعت موج در محیط) در پژوهش های زیادی مورد استفاده قرار گرفته و منجر به نتایج مثبت در شناسایی ساختارهای زیر سطحی شده است. محیط های مختلف رسوبی نقش موثری در نتیجه برداشت های لرزه ای و گرانی می تواند داشته باشد و تفسیر به تنهایی آن ها ممکن است، اطلاعات مناسبی از زیر سطح ارائه ننماید. نمونه بارز این موضوع در تفسیر داده های لرزه ای منطقه شمال دشت گرگان اتفاق افتاده است که برای بررسی و شناسایی پدیده گل فشان در این منطقه برداشت شده است. بر اساس تفسیر داده های لرزه ای امکان تفکیک ساختارهای زیر سطحی و فعالیت گل فشان به خوبی صورت نگرفته است. بنابراین با توجه به ارتباط دو ویژگی سرعت سیر امواج لرزه ای در محیط و میزان تخلخل آن و به تبع آن چگالی سنگ های تشکیل دهنده محیط به منظور تهیه مدل سرعت از داده های گرانی استفاده گردید. به منظور تهیه مدل سرعت حاصل از داده های گرانی منطقه، پس از برداشت اولیه و تهیه آنومالی بوگه در راستاهای مختلف پروفیل انتخاب و توزیع چگالی تهیه گردید پس با توجه به رابطه گاردنر توزیع مدل سرعت در راستای مربوط تهیه گردید. نتایج حاصل از مدل سازی توزیع سرعت بر اساس داده های گرانی، نشان می دهد که تفکیک مناسبی از ساختارهای زیر سطحی به دست آمده است. با توجه به وجود اطلاعات حاصل از یک خط لرزه در منطقه، نتایج حاصل از مدل سازی سرعت بر روی پروفیل مورد نظر با مدل سرعت حاصل از داده های لرزه ای اعتبار سنجی شد که از کیفیت مناسبی برخوردار بوده است. به این ترتیب با توجه به نوع و نحوه برداشت داده های گرانی (با هزینه کمتر و مدت زمان اجرای کمتر) مدل سرعتی تهیه گردید که می تواند نقش موثر و مناسبی در شناسایی ساختارهای سطحی ایفا نماید. البته لازم به ذکر است که هر چه قدر در طراحی شبکه، تعداد ایستگاه و نحوه اندازه گیری دقت بیشتری صورت گیرد نتیجه حاصل از مدل سازی و آنالیز سرعت با داده های گرانی مناسب تر خواهد شد.
ابراهیم میرکمالی حمید آقاجانی
روش گرانی¬سنجی به¬عنوان یکی از روش¬های ژئوفیزیکی بر اساس اختلاف چگالی ساختار مورد مطالعه و چگالی زمینه¬ی محیط در برگیرنده در اکتشافات (از جمله حفرات و فضاهای خالی) مورد استفاده قرار می¬گیرد. قنات¬ها و لوله گاز مدفون به دلیل فضای خالی که در زیر زمین ایجاد می¬کنند، با استفاده از برداشت¬های گرانی¬سنجی قابل شناسایی هستند و می¬توان با این روش مناطق ریزشی یک قنات و یا نقاطی که احتمال ریزش و تخریب وجود دارد را شناسایی کرد. هرچند به منظور شناسایی بهتر باید از روش میکروگرانی (منطقه¬کوچک و نقاط نزدیک به هم) استفاده کرد. در این تحقیق عملیات گرانی¬سنجی در شمال¬غرب دامغان و روی قنات حاجی¬آباد انجام شد. محدوده¬ی برداشت طوری انتخاب شد که هم یکی از میله¬های عمودی قنات و هم خط لوله گاز سراسری عبوری از محدوده؛ در شبکه قرارگیرند. بر این اساس به تعداد 8 پروفیل با امتداد شمالی- جنوبی و عمود بر امتداد قنات طراحی و در مجموع مقادیر گرانی در 550 ایستگاه اندازه-گیری شد. پس از انجام تصحیحات مختلف از جمله رانه دستگاه، عرض جغرافیایی، هوای آزاد، تصحیح بوگه و توپوگرافی؛ آنومالی گرانی نسبی محاسبه شد. برای پردازش و تحلیل داده¬ها از روش¬ها و فیلترهای مختلفی استفاده شد. در نقشه¬های نهایی لوله گاز مدفون و میله عمودی قنات به آسانی قابل تفکیک است ولی کوره قنات به علت قرارگیری در عمق بیشتر و وجود منطقه ریزشی ناشی از قنات قدیمی به سختی و با به¬کار بردن فیلتر¬های دیگر قابل تفکیک است. طراحی شبکه برداشت به نحوی بود که برای رسیدن به نتایج قانع کننده نیاز به مدل¬سازی ساختارهای مصنوعی وجود داشت. بدین جهت کوره قنات، میله قنات و لوله گاز با سه استوانه با مشخصات نزدیک به آنچه در منطقه¬ی برداشت وجود داشت، مدل¬سازی شد. نتایج مدل¬سازی گویای این مطلب بود که طراحی شبکه برداشت (به¬خصوص در میکروگرانی) بسیار مهم بوده و یک شبکه¬ی برداشت متفاوت باعث تغییر در خروجی داده¬ها می¬شود. از دیگر نتایجی که در این تحقیق حاصل شد می¬توان به تاثیر زیاد ساختارهای سطحی¬تر نسبت به ساختارهای عمیق¬تر اشاره کرد که باعث حذف تاثیر آن¬ها در نقشه¬های خروجی می¬شود. همچنین شناسایی و آشکارسازی مناطق ریزشی یک قنات قدیمی با برداشت¬های گرانی¬سنجی تقریباً میسر شد. کلمات کلیدی: گرانی¬سنجی، قنات، تصحیحات، پردازش، مدل¬مصنوعی ، آنومالی گرانی، دامغان
سعید حیدری نژاد مهرداد سلیمانی منفرد
در اکتشاف منابع هیدروکربنی، تهیه تصویر لرزه¬ای از ساختارهای زیر¬سطحی اهمیت زیادی دارد. گاهی به دلیل برخورد امواج لرزه¬ای به پدیده¬های خاص زمین¬شناسی، مثل گنبد¬نمکی و گلفشان، این تصاویر با ابهام همراه می¬شوند. یکی از راه¬های رفع این مشکلات، استفاده از چند روش ژئوفیزیکی با یکدیگر است. روش گرانی¬سنجی، از معمول¬ترین روش¬های کمکی برای روش لرزه-شناسی است. به¬منظور افزایش کیفیت و بالا بردن دقت تفسیر، در مراحل پردازشی و تصویر¬سازی از روش-های گوناگونی استفاده می¬شود که روش گرادیان کل نرمال یکی از این روش¬ها می¬باشد. این روش در تعیین عمق و محدوده¬ی آنومالی¬های گرانی، به عنوان یک روش موفق شناخته می¬شود و در روش لرزه¬شناسی باعث بهبود کیفیت و دقت تصاویر زیرسطحی می¬شود. در این تحقیق از روش گرادیان کل نرمال بر روی داده¬های گرانی و لرزه¬ای دشت گرگان استفاده شده است. قابلیت این روش، در هر دو زمینه با آزمایش و مقایسه بر روی داده¬های مصنوعی و واقعی بررسی شده است. عمق و محل قرار گیری گلفشان¬های مورد مطالعه توسط گرادیان کل نرمال با داده¬های گرانی مشخص شد. سپس با اعمال روش گرادیان کل نرمال بر روی داده¬های لرزه¬ای، لایه¬های مبهم مانند کف گلفشان¬ها و لایه¬های عمیق، با وضوح و کیفیت بهتری بدست آمده است.
معصومه کسائیان رضا خالو کاکائی
مطالعات اولیه منابع زمین گرمایی و مطالعات زمین شناسی در ایران، حضور این منابع را در استان اردبیل نشان می دهد. ظهور چشمه های آب گرم، فومورول های فراوان در منطقه و وجود سیالات هیدروترمالی در شکستگی ها و تقاطع گسل ها دلیلی بر وجود این منابع است. هدف از این تحقیق، محاسبه عمق کوری به کمک داده های مغناطیس هوایی جهت شناسایی مناطق مستعد در استان اردبیل می باشد. با محاسبه این عمق می توان نقشه جریان حرارتی را به دست آورد. با استفاده از نقشه عمق کوری، محل چشمه های آب گرم و تلفیق آن ها با دیگر لایه های اطلاعاتی موجود می توان مناطقی که در آن ها احتمال حضور منابع زمین گرمایی وجود دارد، را مشخص کرد. برای محاسبه عمق کوری از داده های مغناطیس هوایی با فواصل پروازی 5/7 کیلومتر استفاده شد. بدین صورت که در قدم اول به منظور حذف نوفه و اثرات سطحی و بسیار عمیق پوسته، igrf از داده ها کم و فیلتر برگردان به قطب و میان گذر بر روی داده ها اعمال شده است. سپس منطقه به بلوک های 90 در 90 کیلومتری تقسیم شده و محاسبه طیف توان توسط نرم افزار oasis montaj برای هر بلوک انجام گرفت. از شیب نمودار طیف توان حاصله از هر بلوک عمق بالایی منبع مغناطیسی محاسبه می شود. با کمک آن ها عمق مرکزی و عمق تحتانی، عمیق ترین منبع مغناطیسی به دست آمد. سپس نقشه های عمق کوری، گرادیان حرارتی و جریان حرارتی استان تهیه شد. با داشتن این سه نقشه و محل چشمه های آب گرم می توان نقاطی که احتمال حضور منابع زمین گرمایی در آن بیشتر است را تعیین کرد. در قدم بعدی لایه های اطلاعاتی موجود در نرم افزار arcgis 10 و به روش تلفیق بولین و فازی، جهت تهیه نقشه نهایی مناطق مستعد منابع زمین-گرمایی تلفیق شدند. نتایج حاصل از تلفیق داده ها دارای همخوانی خوبی با نتایج حاصل از نقشه های عمق کوری، گرادیان حرارتی و جریان حرارتی است. در مجموع نتایج حاصل نشان می دهند که مناطق مرکزی و غرب استان اردبیل (شامل مناطق اطراف کوه سبلان) از احتمال بیشتری برای برخورداری منابع زمین گرمایی می باشند که این موضوع در بعضی از مناطق با وجود چشمه های آب گرم نیز تائید می گردد.
گزل شیدایی مه آسا روستایی
روش گرانی سنجی که اساس آن نیروی گرانش زمین است، یکی از روش های ژئوفیزیک اکتشافی است که برای بررسی و اکتشاف ذخایر و منابع زیرزمینی مانند مواد معدنی، نفت، گاز، آب زیرزمینی و همچنین شناسایی ساختارهای زیرسطحی مانند حفرات و آثار باستانی کاربرد فراوان دارد. با توجه به وجود تباین چگالی بین بخش های متخلخل و زون آب دار با سنگ های اطراف، امکان بررسی تغییرات سفره آب با روش گرانی سنجی و با استفاده از دستگاه های با دقت بالا وجود دارد. از طرفی بهره برداری بی رویه ازمنابع آب و افت شدید سطح آب های زیرزمینی، سبب ایجاد مخروط افت در اطرف چاه های پمپاژ می گردد که خود یکی از مهمترین علل بروز پدیده ی فرونشست زمین است. امروزه تکنیک تداخل سنجی راداری به عنوان فناوری نوینی در تشخیص نشست حاصل از استخراج آب زیرزمینی، مواد هیدروکربنی (نفت و گاز)، منابع ژئوترمال، مواد معدنی و حفریات زیرزمینی در مقیاس سانتی متر، کارایی قابل توجهی یافته است. در این مطالعه به منظور پایش سطح آب زیرزمینی در اطراف یک چاه پمپاژ در محدوده شمال غرب شهر بسطام از روش گرانی سنجی استفاده شده است. همچنین با توجه به وجود چاه های متعدّد در دشت بسطام و بهره برداری مستمر از آن ها، با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری به بررسی پدیده فرونشست پرداخته شده است. اندازه گیری داده های گرانی در اطراف چاه مورد نظر در یک شبکه منظم 10*5 متری انجام شدهبه طوری که فواصل هر یک از پروفیل ها از هم 10 متری طراحی شده اند و در مجموع در 600 نقطه ایستگاهی داده برداشت شده است. این برداشت در دو مرحله آذر ماه 92 و اردیبهشت 93 که پمپاژ آب از چاه هنوز شده نشده بود، انجام شده است. نتایج این پایش نشان می دهد که دامنه تغییرات مقدار گرانی در اثر تغییرات سطح آب زیرزمینی در نوبت حدود 28 میلی گال بوده است. همچنین برای بررسی وضعیت نشست زمین در محدوده، تصاویر ماهواره envisat دشت بسطام با استفاده از نرم افزار گاما مورد پردازش قرار گرفت. در این راستا پنج تصویر تداخل نما پس از پردازش نهایی در بازه های زمانی متفاوت تهیه شدند و مورد تفسیر قرار گرفتند. نتایج بررسیهای رادارسنجی نشان می دهد که مناطقی از قبیل قلعه نو خرقان تا چارطاق پرو، حوالی شرقی تا جنوب شهر بسطام، محدوده راهداری گورخان و نیز حوالی غربی محدوده مسیر جاده مجن، به علت بهره برداری نادرست از چاه در معرض خطر فرونشست قرار دارند، و میزان فرونشست در این مناطق در بازه های زمانی مختلف در حدود 8/5 تا 12 سانتی متر بوده است. همچنین در بازه زمانی بهمن 1384 تا اردیبهشت 1387 فرونشست نسبی در حدود 8 سانتی متر در اطراف چاه آب مورد بررسی مشاهده شد.
عیسی شهامت سعید صادقیان
هزینه شناسایی معادن با استفاده از عملیات میدانی بسیار بالاست بنابراین استفاده از تصاویر ماهواره ای در شناسایی مناطقی که مستعد داشتن کانیهای غیر فلزی هستند مورد تحقیق قرار گرفته است
بهزاد سرلک علی نجاتی کلاته
هدف از انجام این پایان نامه، آشکارسازی ساختارهای باستانی به وسیلهی پردازش داده های گرانی سنجی و مغناطیسسنجی با بکارگیری فیلترهای مختلف است. به این منظور بخشی از محوطه باستانی تپه حصار دامغان مورد مطالعه دو روش ژئوفیزیکی یعنی گرانیسنجی و مغناطیس سنجی قرار گرفته است.در روش گرانی سنجی تباین چگالی بین دیواره ها و اتاقک ها و یا گورها با محیط اطرافش مورد بررسی قرار می گیرد. به کمک روش مغناطیسسنجی نیز در یک محوطه باستانی، تباین خودپذیری مغناطیسی بین محیط پیرامون و اقلام فلزی، مصالح ساختمانی و حفره های پرشده با مواد مغناطیده متفاوت بررسی می شود. برای بررسی و تفسیر دادههای برداشت شده از فیلترهای فازی محلی استفاده شد با استفاده از نتایج بررسی های غیرمستقیم ژئوفیزیکی می توان یک طرح کلی برای کاوش تهیه کرد که علاوه بر هدفمند نمودن عملیات حفاری، در هزینه های اضافی نیز صرفه جویی کرده و سبب جلوگیری از تخریب آثار قدیمی شود.
زهرا حمید حبیب الله قاسمی
ورقه ی زمین شناسی یکصد هزار هشترود در استان آذربایجان شرقی و در زون البرز غربی- آذربایجان واقع شده است. هدف از این تحقیق تلفیق لایه های مختلف اطلاعاتی در محیط gis برای تعیین مناطق مستعد برای اکتشاف مس و عناصر همراه می باشد. برای پی بردن به این مساًله از داده های زمین شناسی، ماهواره ای، ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی استفاده شده است. در بخش دورسنجی، تصاویر سنجنده های آستر و etm+ مورد بررسی و پردازش قرار گرفتند، برای پردازش این تصاویر از روش های ترکیب رنگی، نسبت گیری باندی، تحلیل مولفه ی اصلی استاندارد و انتخابی و کمترین مربعات برازش شده استفاده شد. طبق تصاویر به دست آمده، محل دگرسانی ها مشخص شد. در بخش ژئوشیمی، از داده های ژئوشیمی رسوبات آبراهه ای استفاده شده و نقشه ای از ناهنجاری های مس و عناصر همراه به دست آمده است. در بخش ژئوفیزیک، از داده های مغناطیس هوابرد منطقه استفاده شد و در نقشه های حاصل از اعمال فیلترهای مختلف نظیر فیلترهای برگردان به قطب، روند سطحی، گسترش میدان به سمت بالا، مشتق قائم، زاویه ی تمایل و مشتق افقی کل زاویه ی تمایل، محل تودهی نفوذی موجود در منطقه، شناسایی شد. داده های نهایی حاصل از پردازش لایه های زمین شناسی، دورسنجی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک هر یک به صورت لایه های اطلاعاتی به دست آمده در محیط نرم افزار gis، با روش منطق فازی با هم تلفیق و نتیجه ی نهایی که تعیین مناطق مطلوب جهت پتانسیل یابی مس بود، حاصل شد. با توجه به بازدیدهای صحرایی از منطقه وجود دگرسانی و توده ی نفوذی در قسمت شمال شرقی ورقه تایید شد. سنگ میزبان عنصر مس در منطقه شامل توده های نفوذی و سنگ های آتش فشانی به سن بعد از ائوسن نظیر گرانیت و گرانودیوریت، دیوریت، آندزیت، تراکی آندزیت، مونزونیت و بازالت است.