نام پژوهشگر: رضا شکوری
بدرالسادات حسینی رضا شکوری
نیاز به تعلق و پیوندجویی از اساسی ترین نیازهای انسان است، که ابعاد و نمودهای متفاوتی دارد، بعد مکانی این نیاز فراگیر، مورد توجه روانشناسان محیطی قرار گرفته است و پیوند بین انسان و مکان یا «دلبستگی به مکان» مبنایی برای ارضای بسیاری از نیازهای انسان به واسطه مکان و معنا بخشی به زندگی برشمرده شده است. به ویژه دلبستگی به مکانهای با اهمیت برای انسان، که شاخص ترین آنها فضاهای سکونت است، لازمه پایداری و پویایی حیات انسانی به حساب می آید. در این راستا پروژه حاضر قصد دارد با به کارگیری مطالعات انجام شده در زمینه دلبستگی انسان به مکان، به طراحی مجموعه ای مسکونی در شهر یزد با هدف ارتقای پیوند انسان و مکان بپردازد. دلبستگی به مکان، پیوندی عمیق و موثر بین انسان و مکان است که برخاسته از تعامل مثبت بین آن دو می باشد. از نظر روانشناسان محیط، انسان در سه سطح تعامل خود را با مکان شکل می دهد، اولین سطح تعامل با مکان شناخت مکان است، که بنیان برقرای ارتباط متقابل با مکان است. تعامل انسان و مکان در سطح دوم به پیوند عاطفی با مکان منجر می شود، که برانگیزاننده معانی عاطفی و احساسی مکان برای انسان است، و در نهایت تعامل رفتاری انسان در ارتباط با مکان، پیوند او را با مکان تحکیم می نماید. شکل گیری دلبستگی به مکان منجر به احساس تعلق، پایداری و امنیت شده و برآوردن نیازها و نیل به اهداف به واسطه مکان را ممکن می سازد و می تواند به رفتارهای پاسخگو و متعهدانه انسان در قبال مکان بیانجامد. مولفه های دخیل در شکل گیری فرآیند دلبستگی به مکان شامل انسان، مکان و تعاملی است که بین این دو صورت می پذیرد. بر این اساس ویژگیهای انسان (اعم از ویژگیهای فردی مانند تجارب، ارزشها و علایق و یا ویژگیهای مشترک جمعی مانند فرهنگ، سنت، و مذهب) و همچنین مشخصه های مکان (شامل مولفه های کالبدی، فعالیتی و یا معنایی مکان) که بر شکل گیری ارتباط متقابل انسان و مکان تأثیرگذاراند، می توانند موجب ارتقاء دلبستگی انسان به مکان شوند. پروژه حاضر با طبقه بندی انبوه عوامل موثر، به دنبال چگونگی تأثیر فضای معماری بر این فرآیند و نیز خصوصیات مکانی است که قابلیت شکل دهی و تقویت پیوند انسان و مکان را ایجاد می نماید، هدف ارائه راهکارهایی است که فرآیند طراحی را در راستای خلق فضایی تعلق پذیر یاری نماید.
سمانه مستوفی رضا شکوری
چکیده به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران مسائل اجتماعی، هرگونه سرمایه گذاری مادی و معنوی و برنامه ریزی عمیق و دراز مدت، جهت رشد و اعتلای جامعه، بایستی از کودکان آغاز گردد؛ زیرا، به هر میزان که کودکان به لحاظ رشد ذهنی و ادراک معنوی، غنی و پربارتر شوند، در حقیقت، تمدن انسانی پربارتر می گردد. با این وصف، توجه به مقوله تئاتر کودک، به عنوان قوی ترین و موثرترین ابزار آموزش و پرورش جسم و روح کودک، به معنای توجه به اعتلای جامعه و تلاش در جهت ساختن تمدن انسانی آینده خواهد بود. از دیگرسو، با در نظر گرفتن نقش روانشناسی محیط بر روان انسان چنین به نظر می رسد که توجه به این نیاز کودک در کنار دیگر نیازهای جسمی و روانی وی و پاسخ گویی مناسب و سازنده به این نیازها توسط محیط می تواند در رشد شخصیت فردی و اجتماعی کودک تأثیر به سزایی داشته باشد. بدین منظور، لازم است تا طراحی فضاهای کودکان منطبق با شرایط جسمی و روحی ایشان صورت گیرد. لذا، در جهت تحقق این امر، نگارنده می کوشد تا با شناخت اصول طراحی فضاهای ویژه کودکان- با تأکید بر بهره گیری از قابلیت های محیطی موثر بر ذهن و رفتار کودکان و ارتقاء خلاقیت آنان- و با توجه به نقش روانشناسی محیط بر ادراک کودک از فضا به اصول طراحی یک مجموعه تئاتری ویژه کودکان (14- 5 سال) دست یابد. در این راستا، یافته های این پژوهش نشان می دهد که با طراحی اصولی فضاهای کودکان (به ویژه فضاهایی با کارکرد نمایشی) - از طریق انعطاف پذیری فضاها، ارتباط با طبیعت، تنوع در بافت، نور، رنگ، تناسبات فضایی و ... - دامنه تجربیات کودک گسترش یافته و بدین ترتیب، محیط معماری می تواند زمینه ساز بروز استعدادهای نهفته در کودک باشد. کلیدواژه: کودک، تئاتر، آموزش، رشد فردی و اجتماعی، کیفیت فضا و رشد خلاقیت
مهشاد کاظم زاده رضا شکوری
امروزه شاهد ساخت و ساز سریع مجتمع های مسکونی در سطح شهرها می باشیم. این مجتمع ها بواسطه اینکه سکونتی جمعی را در خود جای می دهند می توانند محمل تعاملات میان ساکنین خود باشند. مجاورت می تواند شروع یک رابطه اجتماعی باشد، اما شرط کافی آن نیست. سوال اصلی این تحقیق این بوده است که چه عواملی نقش تعیین کننده ای در تعاملات اجتماعی ساکنین مجموعه های مسکونی ایفا می کند. و به عبارتی تعاملات اجتماعی در مجموعه های مسکونی، در مقام یک فاکتور وابسته از چه عوامل و فاکتورهایی تاثیر می پذیرد.. در این تحقیق ساکنین مجتمع های مسکونی در دو گروه همگن و ناهمگن مورد مقایسه قرار گرفتند. بدین منظور مطالعه میدانی در چهار مجتمع مسکونی در شهر اصفهان انجام گرفته و پس از انجام مصاحبه های باز و تبیین چهار فرضیه تحقیق، 352 پرسش نامه توزیع شدند و از طریق این پرسش نامه ها که بر مبنای مبانی نظری موجود تنظیم شده و توسط سرپرست خانوار یا همسر او پاسخ داده شده است، میزان تعاملات اجتماعی ساکنین هر مجتمع و عوامل تاثیر گذار بر آن مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها و نتایج: نتایج نشان می دهد که برقراری تعاملات اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر اصفهان متاثر از چهار عامل اصلی است که عبارتند از تامین آرامش روانی، تامین امنیت، وجود بستر فعالیت و احراز حس تعلق به مکان ساکنین؛ و در این بین همگنی اجتماعی به عنوان یک عامل تاثیرگذار زمینه ای شناسایی شده است و نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره برای تبیین تعاملات اجتماعی نشان می دهد که از متغیرهای موجود در مدل نظری تحقیق هر چهار عامل بر روی تعاملات اجتماعی اثر معنادار گذاشته و در معامله باقی مانده اند. ضریب تبیین حاصله نشان می دهد که در این مدل، عوامل موجود در معادله، تقریباً 33 درصد از واریانس تعاملات اجتماعی را تبیین می کنند و بقیه واریانس تعاملات اجتماعی از سوی عوامل خارجی و پیش بینی نشده قابل تبیین است. همانطور که ملاحظه می گردد تولید علمی پاسخگویان بیش از هر عامل دیگر از متغیر «بستر فعالیت» متأثر است؛ بعد از آن تاثیرگذارترین عامل «حس تعلق به مکان» و به ترتیب «آرامش روانی» و «امنیت» می باشد.
مرضیه پورقاسمی اردکانی رضا شکوری
اهمیت آموزش و یادگیری خصوصاً در سنین کودکی که پایه ساز آینده جامعه نیز به شمار می رود، بر کسی پوشیده نیست. با وجود این که هنوز این سوال که : «کدام سیستم آموزشی و روش یادگیری بهترین خواهد بود؟ » جواب قاطعی در بین جوامع مختلف و نظریه پردازان آن ها پیدا نکرده است و روش های مختلف آموزشی و ترکیب آن ها در مراکز آموزشی مختلف به کار گرفته می شود، اما ، رشد تحقیقات ثابت کرده است که ذهن کودکان با تجارب مثبت و منفی شکل می گیرد و دانش که ساختاری ساختنی دارد ، تحت عنوان همین تجارب و در زمینه ی معینی شکل می گیرد. این باور اهمیت محیط های یادگیری ، امکانات و قابلیت هایی که این محیط ها ارائه می دهند را بسیار افزایش داده است. از طرفی تحول نگرش در زمینه ی نحوه ی یادگیری باعث پیدایش سیستم های جدید آموزشی شده است که برنامه ها و فعالیت های خود را بر اساس تعامل فعال با محیط سازمان می دهند. به همین دلائل است که اعمال تغییرات لازم و حتی گاهی ساختار شکنانه در محیط های آموزشی به گونه ای که قابلیت پاسخگویی به اهداف و نیازهای سیستم ها و نگرش های جدید آموزشی را در خود داشته باشد، امری غیر قابل اجتناب به نظر می رسد. در راستای حرکت در این مسیر تغییر و تحول، این رساله بر آن است تا با بررسی شیوه آموزشی مونته سوری؛ که از شیوه های آموزشی کارآمد ، تجربه محور و مورد اعتنا در سراسر جهان است و کودکان را به یادگیری فعال در محیط تشویق می کند؛ به طراحی محیط آموزشی بر مبنای الگو قرار دادن این شیوه دست یابد. روش تحقیق در این رساله در چند مرحله شکل گرفته است ، مرحله اول شامل: استخراج کلید واژه های اصلی مرتبط با خصوصیات فضایی محیط مونته سوری از بخش شناخت مونته سوری و تبیین احکام معماری مرتبط با آن ها و جمع این موارد با احکام به دست آمده از بررسی نمونه ها می باشد، مرحله دوم، استفاده از پیشنهاد هایی که برخی از محققان در زمینه طراحی محیط آموزشی مونته سوری بوده است و در نتیجه ، بخش مبانی نظری طراحی تدوین شده است ، سپس با فراهم آوردن زمینه طرح، فرآیند طراحی بر اساس نیازها و امکانات خواسته شده و احکام تبیین شده، شکل گرفته است.
الهام خدادادی رضا شکوری
با توجه به شرایط اقلیمی - جغرافیایی سرزمین ایران، زندگی عشایری به منظور استفاده از مواهب طبیعی به صورت کوچ نشینی شکل گرفته و مسکن متناسب با آن، چادر با قابلیت جابجایی بوده است. چادر در طول زمان با زندگی کوچ نشینی هماهنگی یافته و روحیات خاص این زندگی به طرق مختلف خود را درمسکن عشایری به نمایش میگذارد. امروزه اسکان اجباری یا داوطلبانه عشایر، روش زندگی و به تبع آن الگوهای معیشتی اجتماعی آن، را با تغییر مواجه نموده است. اما در اغلب موارد اسکان بدون برنامه ریزی های لازم و در نظر گرفتن شرایط خاص زندگی صورت گرفته است. همچنان که چند بعدی بودن مساله اسکان، فرصت کافی به طراحی مسکن و پرداختن به کیفیت زندگی در این آبادی های نو ظهور نداده است. این تحقیق به منظور ارزیابی شهرک های عشایری در حاشیه شهرضا، به مصاحبه با عشایر قشقایی پرداخته است. نارضایتی عشایر از اسکان شهری به دلیل فقدان کیفیات مطلوبی از زندگی کوچ نشینی است که در مدل شهری خود بازتولید نشده است. بررسی ویژگی های زندگی کوچ نشینی و خصیصه های مرتبط با مسکن و پهنه های زیستی عشایر در حالت کوچ نشینی و سپس مسکن و محلات مسکونی شهری این افراد، امکان بررسی تغییرات مسکن و زندگی عشایر را در گذار از کوچ به اسکان محقق می کند. به منظور طراحی مسکن و مجتمع های مسکونی برای عشایر، فهم تصویر ذهنی عشایر از سکونت اهمیت دارد. برای این منظور ترکیبی از روش های تحقیق به شکل انجام مصاحبه های باز و مشاهده از درون و بیرون، (etic emic) در کنار مطالعات کتابخانه ای و بررسی مونوگرافی ها، نقاشی های قوم نگارانه انجام گرفته است.
ایمان خواجه رضایی نریمان فرح زا
شهر تاریخی یزد شاهد حضور جمعیت زیادی از هنرجویان رشته معماری در مقاطع مختلف و بطور خاص هنرستان بوده و پائین بودن سطح کمی و کیفی فضاهای آموزش معماری در یزد نیاز به احداث هنرستان خاص رشته معماری را تشدید می نماید. از طرفی معماری گلین که از سرمایه های غنی این سرزمین است نیازمند احیاء کالبدی و فرهنگی بوده و این امر جز با ترویج و معرفی آن در عرصه آموزش میسر نمی باشد. طراحی هنرستان معماری با رویکرد به معماری گلین در این شهر می تواند موجبات احیاء این نوع معماری را از طریق ترویج ویژگی های خاص آن فراهم می آورد. در حوزه طراحی فضاهای آموزشی تحقیقات نسبتا خوبی صورت گرفته ولی بطور خاص در حیطه طراحی هنرستان تحقیقی جامع صورت نپذیرفته است. در باب موضوع معماری گلین، بیشترین تحقیقات به منابع خارجی معطوف بوده و پژوهش های اندکی بصورت کتاب و پایان نامه دکتری به فارسی موجود می باشد. این رساله بر آن است تا با بهره گیری از منابع مکتوب و مطالعات میدانی به معرفی این نوع معماری پرداخته و کاربرد ویژگی های مختلف معماری گلین در طراحی هنرستان معماری از اهداف آن می باشد. فصل اول از این رساله به شرح و بسط تحقیق اختصاص یافته و موضوع آموزش بطور عام و خاص در فصل دوم مورد بحث قرار خواهد گرفت. شناخت معماری گلین و تشریح ویژگی های آن به همراه معرفی فناوری های ساخت و ساز با گل در فصل بعدی مطرح می شود. فصل چهارم و پنجم نیز به بررسی و تحلیل زمینه طراحی، ارائه نمونه های طراحی شده و تبیین برنامه فیزیکی اختصاص یافته است. در فصل آخر این رساله مبانی طراحی به همراه گزینه های اولیه طرح و طرح نهایی ارائه خواهد شد.
آمنه هاشمی رضا شکوری
رساله حاضر با عنوان "طراحی مجموعه فرهنگی- تفرجی "در دو بخش شناخت و طراحی ساماندهی شده است. معماری مجموعه ای است از هنرها و آیینه فرهنگ هر دیار. در دوران های مختلف و در مکاتب و مذاهب متفاوت سعی شده تقلیدی از باغ بهشت روی زمین ساخته شود که همه این باغ ها دارای ذخایر فرهنگی و بار فلسفی و معنائی مربوط به خود می باشند. ایجاد یک باغ عرفانی پر محتوا با رویکردی راز و رمز گونه می تواند در انتقال مفاهیم فرهنگی و ارتقاء فرهنگ جامعه در یک فضای مفرح نقش داشته باشد. بر این مبنا و به تناسب اهداف پژوهش، اطلاعات مورد نیاز با سطحی مناسب در ابعاد محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی، جمع آوری و مورد دسته بندی قرار گرفت و پس از آن با توجه به مفاهیم و نظریه های مرتبط با موضوع پژوهش، سهم هر یک از بخش های مطالعاتی در نظام یابی محتوایی و شکلی این فضا، تحلیل و نتیجه گیری گردید. یافته های حاصل از این بخش (بخش شناخت)، از جهات راهبردی و کاربردی، مبنای رسیدن به طرح، در بخش بعدی رساله بوده است. این یافته ها در چارچوب مبانی وپایه ها، اهداف، اصول ومعیارهای طراحی، به داده هایی در سطح برنامه و اشکال الگو منجر گردید که با اتکاء بر آنها، مجموعه فرهنگی- تفرجی با هدف برانگیختن حس تفکر در انسان برای ارتقای فرهنگی و پاکسازی روح و روان و جسم به طور همزمان و هویت بخشی به معماری فضا نظامدهی شد. فضایی که سمبل است از صعود وسلوک انسان به سوی معبود و سمبل "وصل" در باغی شبیه به باغ بهشت نشان داده می شود که انسان درآن پس از جستجوی بسیار و طی هفت وادی دشوار به خود می رسد یعنی از کثرت به سوی وحدت حرکت می کند.
مهناز خورسندی رضا شکوری
حضور مردم در فضاهای شهری و ایجاد فرصت های ملاقات بین آنها، یکی از مهمترین عوامل سازنده کیفیت فضاهای شهری است که بر پایه نیازهای اجتماعی انسان قرار دارد. در این میان فضاهای شهری سنتی از جمله بازارها به عنوان مکان های حضور و ملاقات، همواره از بیشترین ظرفیت در پاسخگویی به این نیاز اجتماعی انسان در جوامع شهری برخوردار بوده اند. در طی زمان، با ورود عناصر جدید به شهرها، نقش و ساختار بازار به عنوان عنصری ارزشمند در شهر دچار تغییر و تحول گردید. با کمرنگ شدن نقش فضایی بازارها در ساختار شهر، نقش اجتماعی آنها نیز به عنوان بستر حضور انسان و تعاملات اجتماعی ناچیز شد و تنها نقش اقتصادی به عنوان مهمترین کارکرد بازارها در آمد. لذا هنگامی که بازار را متناسب با ساختار شهر امروز و نیاز جامعه شهری پایه ریزی وطراحی کنیم، آنرا بستری برای بروز تعاملات اجتماعی علاوه بر نقش اقتصادی اش به شمار می آوریم. بنابرین هدف از این رساله دستیابی به معیارهای موثر در حضور انسان در بازار و شکل گیری تعاملات اجتماعی است. شناخت اصول شکل دهنده به ساختار شهر اصفهان و معماری بازارآن، با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نقشه ها، حضور در بازار ومشاهدات میدانی و در نهایت تحلیل مطالعات در سیستم سوآت، ما را در شناخت معیارهای مکان یابی و طراحی بازار امروزی یاری می رساند. مکان یابی صحیح بازار در شهر امروز، از یک طرف به رونق بازارها و از طرف دیگر به خوانایی شهر کمک خواهد کرد. علاوه بر این اقبال گردشگران داخلی و خارجی به صنایع دستی اصفهان فرصتی را ایجاد می کند تا در قالب طراحی بازار صنایع دستی، علاوه بر کارکرد اقتصادی آن، زمینه ی خلق یک فضای اجتماعی با میزان بالای تعاملات در سطح ملی و بین المللی فراهم شود.
ژاله توسلی محمدرضا نقصان محمدی
دوران کودکی موثرترین و مهم ترین دوران زندگی انسان است. در این دوران است که خمیره ی خام کودک شکل می گیرد و اساس شخصیت آینده ی او را رقم می زند. کودک اگر از دیگر شهروندان مهم تر نباشد، اهمیت کمتری نیز نسبت به دیگران ندارد. اما در شهرهای امروز کودکان در فضاهای شهری نادیده گرفته شده اند و تقریبا هیچ کودکی نیست که بتواند آسوده خاطر از فضاهای شهری استفاده کند. مسئله ی اساسی این پژوهش مناسب نبودن فضای میدان هفت حوض برای حضور و فعالیت کودکان است و در این پژوهش سعی شده است تا راهکاری عملی برای حل این مسئله ارائه شود. بدیهی است که طراحی مناسب کودک، طراحی کودکانه نیست بلکه توجه به تمامی گروه های اجتماعی و به طور اخص کودکان دارد. مخاطبان اصلی در این پژوهش، کودکان دبستانی (6 تا 12 سال) هستند. میدان هفت حوض از مهمترین میدان های تهران است که از نظر جذب شهروندان تا حدود زیادی موفق بوده است. هفت حوض به دلیل پتانسیل خود در جذب شهروندان و همچنین موقعیت و جایگاه در منطقه به عنوان یک میدان و فضای بااهمیت، و نیز فضای گسترده و ابعاد مناسب، به عنوان نمونه ی موردی انتخاب شد. در این پژوهش تلاش شده است تا با نگاهی برابر به کودکان همچون دیگر شهروندان، راهکارهایی عملی برای بهبود شرایط فضاهای شهری (رویکرد موردی به میدان) به دست آید. برای دستیابی به این امر، ابتدا پیشینه ی نظری و عملی موضوع بررسی شده و نمونه هایی از پژوهش های مشابه در ایران و جهان مطالعه شد. سپس مطالعات میدانی انجام شده و محدوده ی مورد بررسی (میدان هفت حوض) مورد شناخت و بررسی قرار گرفت. همچنین از شهروندانی که به طور مستقیم با میدان سر و کار داشتند، هم کودکان و هم والدین، پرسش و مصاحبه شد. در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده، چشم انداز تدوین و اهداف اولیه ی پژوهش تدقیق شد. سپس با بسط سیاست ها و راهبردها، راهنمای طراحی در سه سطح کلان، میانه و خرد تدوین شد. در پایان آلترناتیوهایی برای طراحی محدوده ی مورد نظر پیشنهاد شد و در نهایت ترکیبی از آلترناتیوهای پیشنهادی به عنوان گزینه ی بهینه برگزیده و طراحی بر اساس آن انجام شد. واژه های کلیدی: کودک، میدان شهری، فعالیت، میدان هفت حوض
هدی کهن رضا شکوری
سینما مردمی ترین هنر از میان هنرهای هفتگانه است و بستری که سینما در آن تبلور می یابد بستر اجتماعی است. سینما بدون مخاطب مرده است و جذب مخاطب، در صورت ایجاد شرایط مطلوب محقق می شود که از آن جمله تامین کالبدی مناسب به نام سالن سینماست. گسترش روزافزون تلوزیون و رونق ویدئوهای خانگی با کاهش مخاطبان سینما باعث تعریف جدیدی در طراحی سینما شد، که نگاه و رویکردی نو به سینما بعنوان یک مکان جمعی بود. پیدایش مجموعه های سینمایی، از طریق ایجاد انتخاب آزادانه یکی از راه حل هایی بود که برای جذب دوباره مخاطب به سینما عرضه شد. این نگاه تازه به سینما بعنوان مکان و تاکیدی که بر ارتباط میان مخاطب و سینما دارد، ناگزیر ما را به سمت ارئه مفهومی نو از فضایی واسط خواهد برد، فضایی که بعنوان یک مدیوم در پی برقراری ارتباطی نو میان سینما و شهر می باشد. چنانچه این فضای واسط را از نوع فضاهای شهری و بخصوص پاتوق ببینیم، چند مزیت بدلیل ماهیت آن خواهد داشت؛ حضور در پاتوق آزادانه، بدون محدودیت و دائمی است و چنانچه این فضای شهری در ارتباط با سینما قرار گیرد، می تواند عامل جذب مخاطب و بازگرداندن سینما به جایگاه خود در جامعه و شهر باشد. پروژه "پاتوق سینمای شیراز" فرصتی است در جهت نیل به این تعریف و دمیدن روح به اماکن سینمایی و همچنین یافتن پاسخ معمارگونه در جهت بهبود مشکلات ساختاری سینما که همان کاهش ارتباط میان مخاطبین و سینما "بعنوان یک مکان" است. در این پژوهش، نگارنده ضمن مراجعه به منابع مکتوب و مصاحبه با اهالی سینما و همچنین حضور در سینماها و مجامع سینمایی به گردآوری اطلاعات پرداخته و با تحلیل و تفسیر و جمع بندی آن ها به ارتباط ذاتی سینما و معماری و همچنین مفهوم پاتوق سینمایی پرداخته است.
آتوسا فرخ زاد رضا شکوری
آنچه در دنیای امروز نظر بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است، کودکانی هستند که از آغوش ناسالم خانواده پا به عرصه جامعه می گذارند. این کودکان در خفا هستند و دیده شدن آنها نیاز به دقت و موشکافی دارد. این در حالیست که بروز پدیده های ناگوار اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، فقر، و جدایی والدین و یا مرگ یکی از آنها باعث فروپاشی نهاد خانواده می شود و خانواده ها به دلایل نامبرده و یا حتی عدم صلاحیتشان، شرایط سختی را برای کودک خود فراهم می کنند. در نتیجه قشری شکل می گیرد که از آن با عنوان "کودک بدسرپرست" نامبرده می شود. با توجه به اینکه معماری بر روی تمامی شرایط روحی و جسمی و حتی ذهن و فکر کاربران تاثیرگذار است و نقش عمده ای را در شکل گیری عادات و شخصیت و رفتارهای کودکان دارد؛ پرداختن به چیستی و چگونگی ایفای نقش معماری در ایجاد پناه و فضای امن برای کودک بدسرپرست، سوال مطرح و انگیزه انجام این پژوهش قرارگرفته است. بنابراین پژوهش با رویکردی کیفی و با روش مطالعات کتابخانه ای، تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی بر روی 30 نفر از کودکان بدسرپرست منطقه دروازه غار شهر تهران-به عنوان نمونه موردی- به انجام رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این کودکان با وجود آزار روحی و جسمی در خانه، به دلیل دلبستگی به خانواده تمایل چندانی به ترک خانه ندارند، از طرف دیگر، شرایط مناسب برای حضور ایشان در جامعه مهیا نیست، لذا این کودکان به پناهی نیاز دارند که در ساعاتی از شبانه روز اوقات خود را در آن بگذرانند. در نتیجه می توان گونه ای از معماری را طراحی و سازماندهی کرد که در کالبد تعیین شده بتواند امکان تجربه میزانی از تاثیرپذیری از یک فضا به منظور نیل به آرامش نسبی در ذهن کودکان را فراهم آورد و پناه امنی را خصوصا به لحاظ روحی برای کودکان ایجاد کند. مکانی که کودک در آن به دور از دغدغه های بزرگسالان به تحصیل و سایر امور زندگی بپردازد و خود را عضوی از یک خانواده بزرگتر بداند.
ساقی صرافی حمید محمدی
این امر واضح و عیان است که عرصه عمومی و فضاهای عمومی در یک شهر، محمل اصلی بروز و ظهور هویت آن شهر محسوب می شوند؛ یعنی ما با مددگیری از یک روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مشاهده مفهوم خیابان، می توانیم با مداقه در کیفیت کنش اجتماعی حادث شده در فضای عمومی شهر، پی به خصایصی ببریم که به نوعی تجلی لایه های زیرین هویتی اند. بدیهی است که این لایه های هویتی در شکل، هنجارهای عملی، سامان یافتن فیزیکی اشیاء، سمبل ها و نمادهای شهری، نامگذاری خیابان و... نمود اجتماعی و عینی می یابند. با این وصف یک شهر و فضای شهری چه از حیث معماری و شکل شناختی و چه از لحاظ کیفیت کنش اجتماعی حادث شده در آن، به ما می گوید که شهر وفضای شهری ما از چه هویتی برخوردار است. در این میان فضاهای شهری و به ویژه فضاهای شهری تاریخی به سبب نقشی که در شکل دادن به تصویر ذهنی و نقشه شناختی از شهرها در هویت بخشی به شهرها از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در این رساله به بررسی مفاهیم هویت و خیابان به عنوان یکی از فضاهای عمومی پرداخته شده است و سپس به استخراج شاخص هایی جهت احصاء هویت در یک خیابان جهت داشتن فضای عمومی با هویت در سطح شهر پرداخته شدهاست. در ادامه موارد مستخرج از مبانی نظری، در نمونه موردی که خیابان شهدای شهر سنندج است و از جمله خیابان های صلیبی دوره پهلوی می باشد و دارای عناصر تاریخی و فضاهای با ارزش می باشد، مورد ارزیابی قرار گرفته و راهبردها و راهکارهایی از این جنس جهت طراحی تدوین گردیده و در نهایت طرحی جهت احصاء هویت در خیابان شهدا ارائه گردیده است.
شیدا اعتمادی نبی میبدی
وقتی به معماری دوره خود میاندیشیم باید به یاد آوریم که معماری ما روزبهروز شهریتر میشود چرا که پاسخگویی به بعد اجتماعی انسان و تامین فرصتهای لازم در زمینه کسب تجارت اجتماعی وی، مستلزم وجود فضایی است که در سلسله مراتب سکونت انسان در فضاهای عمومی تا عرصههای خصوصی تامین میشود. این را میتوان تاثیر نیازهای مدرن انسان و نیاز وی به فضاهای جمعی در زندگی معاصر دانست. نتیجه اینکه مرز میان فضای عمومی و خصوصی منعطف و نرم شده و محیطی ایجاد میگردد که جهتگیری آن به سمت ارتقای روابط انسانی در مقیاس های مختلف است. چنین کالبدی برای تمام درجات زندگی خصوصی و جمعی عرصهای خاص را بوجود میآورد و از این طریق توازنی پرثمر بین زندگی خصوصی و جمعی برقرار می سازد. به بیان دیگر فضا در چنین معماریهایی به دنبال محو کردن و از میان برداشتن آثار مرزهای خود با فضاهای شهری است. گویی حضور در این فضاها عینا به معنای حضور در شهری است که مقیاس، حریم و سلسله مراتبی قابل قبول را به کاربر خود عرضه می کند. در شهر مشهد به عنوان یکی از مقاصد گردشگری مذهبی-زیارتی به سبب حجم گسترده گردشگران و زائرانی از اقشار مختلف در اکثر روزهای سال در آن و تراکم مراکز اقامتی برای اسکان زائران، در پارهای از موارد، فقدان کیفیت لازم، فضای سکونت آن ها را به فضای خوابگاهی صرف تبدیل کرده است. گفتگوی موثر چنین بناهایی با زمینه شهری اطراف می تواند اقامت چند روزه کاربران اصلی خود را به سکونت در یک تجربه موقت تبدیل کند. در این میان آسایش مورد نیاز فضای اقامتی به عنوان وجه خصوصی مجموعه در وهله اول و پیوند صحیح فضاهای عمومی و نیمهعمومی آن با شهر و زمینه اطراف و اختلاط کاربریها به عنوان وجه عمومی در وهله دوم، می تواند درک شخصی از رابطههای فردی را در یک اقامت چند روزه به تولید اجتماعی و جمعی در عرصههای مختلف سکونت تبدیل کند. در این راستا ضمن مطالعات کتابخانه ای در جهت تبیین و استخراج شاخص های مرتبط، پاسخدهی بهینه لبه بنا بر اساس مولفههای محیطهای پاسخده در برخی نمونه های داخلی و خارجی مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاضر با توجه به مطالعات انجام شده و نقد نمونهها در مبانی نظری مطرح شده نشان میدهد یک بنای معماری در پیوند صحیح با فضاهای عمومی و همگانی همجوار خود میتواند به عنوان جزئی از شهر به حیات شهری کمک کرده و ارزش افزودهای برای آن به همراه داشته باشد و با خلق فضاهای جمعی در کنار زندگی خصوصی و فردی طول عمر کالبدی و ذهنی خود را افزایش دهد. در نهایت این پژوهش با توجه به لزوم بازخوانی فضا در دنیای امروز و با تعریف جدیدی از لبه به عنوان فضای واسط بین شهر و بنا و با تاکید بر نقش آن در سه حوزه ارتباط، انتقال و اتصال به استخراج برخی راهکارها و مولفههای عینی طراحی در سه مقیاس کلان، میانی و خرد میپردازد که با استناد به مولفههای محیطهای پاسخده حاصل شده است. در ادامه به منظور نشان دادن استفاده از این راهکارها و نمود آن در طراحی، بخشهایی از آن در فرآیند طراحی و در قالب طرحهای سه بعدی ارائه شده است.
هدی اگاهی نجف آبادی رضا شکوری
چکیده مجموعه فرهنگی و هنری در یک تعریف عام بیانگر نوع فرهنگ و عقاید حاکم بر جامعه می باشد. این مجموعه بستری برای حرکت رو به جلوی افکار و عقاید جامعه می باشد، و با توجه به نیاز های آن در برگیرنده فرهنگ گذشتگان، فرهنگ امروز و پایه گذار فرهنگ آینده می باشد در هر جامعه هنرهای دستی جایگاه ویژه ای دارد به ویژه در کشور ما هنر سنتی هنر نمادین است. هنری که بر مبنای نظرات و اعتقادات به وسیله ی رمز و رازها و نشانه ها حرکت می کند، بنابراین هنر ما باید رمزگشایی شود و باید سواد خواندن آن را پیدا کنیم در آن به شناخت رسیده با آن آشنا شویم همانطور که گفتیم هنر سنتی هنر نمادین است نماد و نشانه معنای ترجمه «سمبل» است که این معنی در آن اصالت نهفته است و ما با دیدن آن از یک ظاهر به یک معنا هدایت می شویم زیرا که این هنرها، هنرهایی هستند که با فرهنگ تفکر و اعتقادات ما ساخته شده اند، همه ی دوره های تاریخ هنر ما «دوران پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی» این ویژگی را دارند هم اکنون به مطالعه و بررسی مجموعه فرهنگی و هنری با رویکرد احیاء هنرهای دستی شهر قم پرداخته ایم و نتایج حاصل نقش تعیین کننده ای در طراحی این مجموعه دارد. مطالعات اولیه مبانی نظری درحیطه هنر، فرهنگ و هنر سنتی بستر کلی این پژوهش می باشد مطالعات انجام شده نتایج حاصل از آن اطلاعات مدون کاملی است برای طراحی یک مجموعه فرهنگی و هنری خاص که در راستای اهداف این پژوهش است.
محسن تواضعی رضا شکوری
لیزرها دارای کاواک هستند. و کاواک ها به دو نوع پایدار و ناپایدار دسته بندی می شوند. مزیت کاواک های ناپایدار حجم مد بزرگتر و قابلیت تمییز پذیری در مدهای مرتبه بالاتر است. در لیزرها به خصوص لیزرهای گازی برای بالا بردن کیفیت پرتو خروجی راههای مختلفی وجئد دارد از جمله قرار دادن یک دریچه ی محدودکننده درون کاواک که در این پایان نامه بدان اشاره شده است.
مریم ابوالمعصومی هنزا رضا شکوری
یکی از لوازم مهم در ارتقا کیفیت محیط های انسانی ، حس تعلق به مکان می باشد.این حس که عامل مهم شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتا منجر به ایجاد محیط های با کیفیت نیز خواهد گردید.اهمیت این حس از آن روست که نقش عمده ای در ایجاد و بالا بردن سطح مسئولیت پذیری ، همکاری و خود یاری استفاده کنندگان از فضا دارد. انسان با تعلق به مکان خود را جزئی از مکان دانسته و احساس هویت می نماید.به لحاظ اینکه فضا و محیطی که در آن به امر آموزش و یادگیری پرداخته می شود تاثیر بسیار مهمی در امر یادگیری دارد ،ایجاد دلبستگی به این فضاها در افراد اهمیت فراوانی می یابد که به نوبه خود با به کار گیری عناصر مختلف معماری قابل دست یافتن است. نتایج ارائه شده در این پروژه جهت رسیدن به راهکارهای موثر درایجاد تعامل مثبت بین هنرجویان و محیط تحصیل موثر بوده و نیز میتواند کیفیت حضور هنرجویان در محل تحصیل وجامعه را بهبود بخشد.
رضا شکوری حسن میری
در این تحقیق ، در پی بیان مقدمه ، در فصل اول به اهمیت سینما و ضرورت پرداختن به آن به عنوان موضوع قابل توجه و تمرکز کردن پرداخته می شود. بطوریکه سعی شده ابتدا مشروعیت سینما و قابلیت آن از جهت پرداخته شدن اثبات شود. سپس در فصل دوم گزارش ، وضعیت حال حاضر سینمای ایران با تاکید بر ضعفها و کمبودهای آن ، به طور اجمال بررسی خواهد شد.در فصل سوم ابتدا ضمن تعریف کلی سینماتک و ارائه چندنمونه از آن در کشورهای مختلف، سینماتک تهران را به عنوان مجموعه ای که تعریف خاصی از آن می شود، معرفی خواهد شد.در فصل چهارم به معرفی بخشها و زیربخشهای مختلف مجموعه سینماتک تهران پرداخته شده است. در فصل پنجم ضوابط و مقررات هر یک از فضاها بطور اجمال ارائه می شود. (در این فصل تمرکز بیشتری بر روی سینما و سالنهای نمایش شده است. )در فصل ششم بستر طرح معرفی خواهد شد. در این فصل ضمن ارائه تاریخچه مختصری از شهر تهران به بررسی مختصات کلی این شهر و نیز وضعیت جغرافیایی ، اقلیمی آن پرداخته شده است. سپس در مقیاسی نزدیکتر ، بررسیهای لازم پیرامون زمین طرح انجام گرفته است. در فصل هفتم مبانی و مباحث نظری که در طرح مجموعه بدان نظر شده ارائه گردیده است.بالاخره در فصل هشتم دیاگرامهای عملکردی و ارتباطی مجموعه ترسیم شده است.