نام پژوهشگر: مریم میرباقری
مریم میرباقری محسن کدیور
مقوله ی اضافه در فلسفه ی اسلامی از دو حیث وجود شناختی و معرفت شناختی محل بحث و مناقشات فراوان بوده است. اما از حیث اول؛ هرگونه موضعگیری در باب نحوه ی تحقق اضافه منوط به سه نوع بررسی است: اول روشن شدن تقسیماتی نظیر تقسیم مفهوم به اعتباری و حقیقی یا تقسیم به ذهنی و خارجی، تقسیم معقول به اول و ثانی و تقسیم محمول به بالضمیمه و خارج محمول، دوم بررسی معنای مضاف (صرف نظر از مقوله بودن آن)؛ که در این بخش قرابت معنایی میان وجود رابط و مقوله اضافه سبب پیدایش آراء مختلف در باب اتحاد یا تغایر این مفاهیم شده است؛ و هر رأی لوازم فلسفی خاص خود را دارد. سوم بررسی اضافه به مثابه یک مقوله؛ از آنجا که احکام مقوله بر اقسام آن از جمله اضافه حمل می شود، لذا چنانچه مقولات، اقسام ماهیت و معقول اول قلمداد شوند مقوله دانستن اضافه خالی از دشواری نخواهد بود. و از حیث دوم؛ در طول تاریخ فلسفه ی اسلامی دست کم دو تبیین از معرفت بر محور اضافه ی ذات طرفین شکل گرفته است: نظریه ی فخر رازی و نظریه ی سهروردی؛ که در اولی اضافه رکن اساسی تبیین معرفت است و در دومی یکی از ارکان و نه حتی مهمترین رکن.در هر دو نظریه علم اضافه ای است میان عالم و معلوم. فخر رازی بر خلاف تلقی مشهور، اولاً علم را به کیف مع الاضافه تفسیر می کند و نه اضافه ی محضه، و ثانیاً منکر وجود ذهنی نیست و صورت حاصله در نفس را مضافٌ الیه علم می داند و ثالثاً تبیین وی برخلاف نظریه ی وجود ذهنی، در حوزه ی علم حضوری نیز جاری است. بر این اساس اکثر اشکالاتی که بر آن طرح شده است، وارد نخواهد بود، لذا تنها اشکالی که از سوی برخی قائلین وجود ذهنی می توان بر آن ایراد کرد انکار اتحاد عاقل و معقول است. سهروردی نیز برخلاف تلقی مشهور، اولاً از اضافه ی اشراقی، اضافه ی علّی طرف ساز را اراده ننموده است و ثانیاً تقسیم علم به حصولی و حضوری را با همین تعابیر برای اولین بار مطرح می نماید.
مریم میرباقری محمود ابرهیمی
این پایان نامه ترجمه و توضیح قسمت جزیره العرب از تاریخ ادبیات عرب عصر الدول و الامارات تالیف دکتر شوقی ضعیف است. از آن جا که تاریخ ادبیات فارسی و عربی از قدیم الایام با هم گره خورده و تاثیرات متقابلی بر هم داشته اند، همچنین این کتاب در تاریخ ادبیات عرب جایگاه خاصی دارد ، لذا ترجمه آن ضروری می نمود.