تدوین و استفاده از یک تعرفه خوب و کارا، نه تنها به سود صنعت برق می باشد بلکه در نهایت به سود کل جامعه و اقتصاد ملی است. اگر روشهای قیمت گذاری منطقی و ساختار تعرفه پایه و اساس علمی داشته باشد، می توان هزینه و سوبسید برق مشترکان را بصورت هدفمند توزیع کرد. دراین تحقیق، مبانی نظری قیمت گذاری و تعرفه بندی درصنعت برق مورد بررسی قرار گرفته است. توزیع آماری مصرف برق خانوارهای شهر تبریز به تفکیک شش منطقه و دوره های دو ماهه طی سالهای 1378 تا 1380 مشخص شده است. آنگاه دهکهای مصرفی ، فواصل دهکهای مصرفی، نرخ رشد فواصل مصرفی دهکها و میزان مصرف دهکها محاسبه شده است. درآمد دریافتی شرکت برق براساس تعرفه جاری و سوبسید دریافتی مشترکین به تفکیک دهکها برآورد شده است. در نهایت با هدف توزیع هدفمند یارانه در این بخش روش تعرفه بندی و اعمال ضرایب سیاستی مناسب پیشنهاد شده است. نتایج ، حاکی از آنست که طبق تعرفه های موجود سوبسید دریافتی در دهکهای بالاتر مصرف برق خانگی بطور قابل ملاحظه ای بیشتر بوده است. برای مثال ، در سال 1380 ، سهم دهک اول 2درصد و سهم دهک دهم 20درصد از کل بوده است. بعبارت دیگر، سهم دهک آخر ده برابر سهم دهک اول بوده است. در تعرفه پیشنهاد شده، یک نوع ضریب سیاستگزاری پیشنهاد شده است که تغییر آن بر روند توزیع سوبسید نظارت علمی داشته و در صورت تمایل آنرا بصورت هدفمند به نفع دهکهای پایین مصرف برق تعدیل نماید.