نام پژوهشگر: بهرام مختاری
بهرام مختاری ناصر دلالی
اهداف و جنبههای نوآوری این تحقیق عبارتند از 1) اندازهگیری متیلمتاکریلات بهعنوان یکی از آلایندههای رایج در تعلیقشکنها، 2) مقایسه همزمان از عملکرد سه نوع روش ریزاستخراج مایع-مایع پخشی، 3) استفاده از روش طراحی آزمایش و بهینهسازی تاگوچی در ریزاستخراج. ارقام شایستگی روشهای فوق برای اندازهگیری متیلمتاکریلات در آب همراه نفت و آب دریا تعیین شد. آب همراه نفت از یک میدان نفتی در خلیج فارس نمونهبرداری شده، غلظت متیلمتاکریلات در آن با روشهای ریزاستخراج مایع-مایع پخشی پیشتغلیظ شده و با کروماتوگرافی گازی اندازهگیری شد. روشهای ریزاستخراج مایع-مایع پخشی شامل 1) ریزاستخراج مایع-مایع پخشی با حلال استخراج کننده سنگینتر از آب، 2) ریزاستخراج مایع-مایع پخشی با حلال استخراج کننده سبکتر از آب، 3) ریزاستخراج مایع-مایع پخشی با قطره آلی شناور منجمدشونده و 4) ریزاستخراجهای فوق برپایه امواج ماورای صوت مطالعه شدند. برای افزایش بازده استخراج در روشهای پیشتغلیظ فوق، با استفاده از روش تاگوچی آزمایشهای مورد نظر طراحی و اجرا شدند. در طراحی و بهینهسازی آزمایشهای پیشتغلیظ، الف) نوع و حجم حلالهای استخراجکننده و پخشکننده، ب) ph، غلظت یونی و دمای محلول و ج) زمان استخراج بررسی شدند. نتایج آزمون تاگوچی نشان داد که متیلمتاکریلات با روشهای ریزاستخراج مایع-مایع پخشی با بازده مناسب پیشتغلیظ میشود؛ ولی بازده استخراجی روشهای فوق متفاوت است. در حالت بهینه، بیشینه بازده استخراج روشهای فوق به ترتیب 5/68 % (5/16 % بیشتر از میانگین)، 4/79 % (4/10 % بیشتر از میانگین)، 0/80 % (0/ 11% بیش از میانگین)، 7/81 % (0/9 % بیش از میانگین)، 6/78 % (0/7 % بیشتر از میانگین) و 6/78 % (0/11 % بیشتر از میانگین) به دست آمد. اهمیت عوامل استخراج در روشهای فوق رتبهبندی شد و برمبنای آن، دو عامل ph محلول (7ph = ) و همچنین زمان استخراج (1 و 10 دقیقه) به عنوان موثرترین عوامل و نوع حلال استخراجکننده به عنوان عامل درجه دوم شناخته شدند. بهترین حلالهای استخراجکننده کربن تتراکلرید، تولوئن و 2-دودکانول تعیین شدند.
بهرام مختاری عادل آذر
به دلیل تغییرات ایجاد شده دراقتصاد ، سرمایه مورد نیاز شرکتها نیز افزایش یافته است . امروزه یکی از مهمترین وظایف مدیران مالی شرکتها، تهیه منابع ارزان قیمت و بکارگیری بهینه این وجوه است . انتخاب خط مشی مناسب برای دسترسی به این منابع از اهمیت زیادی برخوردار است. تئوریهای مالی بر این خط مشی ها تکیه داشته و به بررسی آثار و نتایج هر یک می پردازند. یک از این تئوریها، تئوری ترجیحی است که پیش بینی می کند شرکتها منابع مالی مورد نیازشان را با توجه به درجه اطلاعات نامتقارن و ریسکی که با آن مواجه هستند طبقه بندی می نمایند. مطابق تئوری ترجیحی ، استفاده از سود انباشته و اندوخته ها در اولویت می باشند چرا که مدیران را از نظارت و تعهدات مربوط به سایر روشهای تامین مالی می رهاند. در ردیف دوم استقراض و در نهایت انتشار سهام قرار دارد.