نام پژوهشگر: سجاد ستاری

استراتژی ناتو در بحران کوزوو: بررسی مواضع ایالات متحده، فرانسه و انگلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1379
  سجاد ستاری   محمدرضا دهشیری

با استحاله و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ساختار ژئواستراتژیک پیمان ورشو، ضرورت جایگزینی مفاهیم ، دکترین ها و استراتژی های نوین، بازیگران عرصه بین المللی را بسوی نگرش جدید رهنمون ساخت. در این میان بازیگران منطقه ای و جهانی بر مبنای استراتژی فرصت یا رویکرد سریع ترین و موثرترین اقدام در بهترین فرصت موجود سعی در تبدیل مخاطرات و چالشهای دوره پساجنگ سرد به فرصتها، در راستای راهبرد مینیماکس نمودند، چنین رویکردی متضمن بهره برداری از فرصتهای بحرانی در جهت تقویت یا تثبیت دیدگاههای سیاست خارجی بازیگران ، در زمینه ساختار نظام بین المللی و متغیرهای دیگری همچون چگونگی حفظ صلح و امنیت منطقه ای و جهانی بویژه در شبه جزیره بالکان و اروپای شرقی بود. بحران بوسنی که مهمترین چالش رفتاری میان دو دیدگاه آتلانتیک گرا و اروپا محور بشمار می رفت، نمودار عینی رویکرد جدید استراتژی فرصت دو بازیگر مهم روابط بین الملل ، یعنی اتحادیه اروپا و ایالات متحده بود که در پرتو آن ، بازیگران تلاش نمودند تا با ایفای کارکرد موثر در مدیریت و مهار بحران ، به ارزیابی ، آزمون و نیز تثبیت دیدگاههای خود در زمینه نقش ناتو در ساختار آتی امنیت اروپا در پساجنگ سرد بپردازند و در نهایت بار دیگر نگرش آنگلوساکسون بر دیدگاه فرانکلو-آلمان غلبه یافت. بحران کوزوو فرصت دیگری برای اروپا در ترمیم ضعفهای موثر در ناکامی این اتحادیه (بویژه در حوزه سیاست خارجی و دفاعی مشترک و مستقل اورپایی) و نیز تسهیل گام دو اروپا بدنبال استراتژی گام اول یا وحدت پولی آن بوجود آورد. ایالات متحده نیز در پرتو استراتژی فرصت بحران کوزوو را زمینه مناسب دیگری در ایفای کارکرد موثر از طریق یکجانبه گرایی عملگرایانه، چند جانبه گرایی نمادین ارزیابی کرده و دراین میان ، ضمن تقسیم فشار و مخاطره بین المللی ( بخاطر اقدام بدون تجویز شورای امنیت ) به اتخاذ راهبردهای دیگری نظیر تطمیع در عین تهدید روسیه، تخفیف یا توقف روند حرکت اروپای واحد و تثبیت حضور و اقتدار خود در ساختار امنیتی اروپا رهیافت ایجاد رویه در زمینه تحدید حاکمیت ملی -ترویج ارزشهای فراملی پرداخت. رهیافت انگلستان در بحران کوزوو بر پایه استراتژی فرصت اتخاذ رویکرد استراتژیک راه سوم یا راهبرد میانگین مبتنی برتشکیل خط دفاعی اروپایی در چارچوب ناتو بوده است تا از این طریق نه تنها در ساختار امنیتی اروپا نقش موثر ایفا کند بلکه به تداوم و تعمیق مناسب و بسط منافع خود از طریق استراتژی همراهی با واشنگتن نایل شود.