نام پژوهشگر: ابراهیم پوربافرانی
ابراهیم پوربافرانی محمدباقر باقری کنی
از آنجا که برخی حقوق متوفی قائم به شخص خاص او نیستند، به ورثه منتقل می شود. از جمله این حقوق، حق خیار میباشد که در زمره حقوق مالی متوفی به شمار میرود. فقها در زمینه انتقال هریک از خیارات بعد از فوت به ورثه، مباحث مهمی را مطرح نموده اند، از جمله اینکه آیا تمام خیارات قابل انتقال به ارث میباشند؟ آیا ارث خیار تابع ارث مال است؟ اعمال خیار به چه صورت باید باشد؟با تحقیق و تفحص در منابع فقهی و حقوقی، روشن می شود که خیار حق است و به صورت قهری قابل انتقال به ورثه می باشد. فقه و قانون مدنی با توجه به مبانی و مستندات ارث خیار، تمام خیارات را (به جز خیار شرطی که مباشرت در آن شرط شده است) قابل انتقال به ورثه میدانند. از جمله نکات مهم دیگر این است که بین اعمال خیار و استفاده از مورد آن ملازمه نیست و حق خیار ارتباطی به ملکیت مورد استفاده از آن ندارد. براین مطلب فروعی متفرع است که ارث زوجه از حق خیار متوفی در اموال غیر منقول (در ملکی که به متوفی منتقل شده است) و ارث فرزندان دیگر غیر از پسر بزرگتر از حق خیار در حبوه میباشد. همچنین بنابراین مبنا (عدم تابیعت ارث خیار از ارث مال) میتوان ورثه را دارای حق خیار دانست، حتی در صورتیکه دین میت بیش از ترکه او باشد. درباره کیفیت استحقاق ورثه از حق خیار، قانون مدنی وارد بحث نشده است؛ اما از آنجا که قوانین ارث بر مبنای شرعی و فقه امامیه استوار است، در موارد سکوت قانون بآن مراجعه می شود. بنابر نظر محققین فقها، اعمال خیار توسط ورثه بصورت اجتماع و با توافق هم صورت باید بگیرد.