نام پژوهشگر: مریم اوتادی
مریم باریکانی راهبه امیری
ترکیبات آزو آروماتیک به طور گسترده به عنوان رنگینه ها و پیگمانتها در انواع محصولات سنتزی صنعتی و شیمیایی استفاده می شوند. همچنین آنها در موارد مفید دیگری همچون واکنش های زیستی، تکنولوژی ذخیره نوری و اثرات الکترونیکی نور نیز نقش مهمی را ایفا می کنند. محاسبات تئوری لحاظ شده برای تعیین خواص و ویژگی های ساختاری ترکیبات آزو، کاملا با روش های تجربی قابل رقابت است. محاسباتab initio یک تصویری از پیکربندی های سیس و ترانس مشتقات آزو را فراهم کرده و آنها را از هر دو دیدگاه ساختاری و انرژی بررسی می کند. ما 26 ساختار آزو را بوسیله ی روش های کامپیوتری بررسی کردیم و متوجه شدیم که یک عامل مهم برای پایداری این مولکول ها، تشکیل پیوند هیدروژنی در آنها است.
علی رضا قاسمی راهبه امیری
در این پروژه به بررسی اتصال کووالانسی ترکیبات دی آزو به نانولوله های کربنی (تک دیواره و چند دیواره) به منظور ساخت نانو رنگ پرداختیم. عاملی دار کردن نانولوله های کربنی به طور گسترده ای توسعه پیدا کردند که می تواند کووالانسی و غیر کووالانسی باشد که در این میان کوپلینگ دی آزونیوم به نانولوله های کربنی به یکی از متداولترین روش های شیمیایی عامل دار کردن نانولوله های کربنی تبدیل شده است. عوامل مختلفی خصوصاً ph می تواند روی مکانیسم واکنش موثر باشد بنابراین روش های مختلفی را به منظور دست یابی به بهترین نتایج بررسی کردیم. و در نهایت برای شناسایی محصولات از طیف بینی های ft-ir و 1h-nmr و uv/vis و raman و تصاویر sem استفاده شده است. ساختار یکی از محصولات بدست آمده در ذیل نشان داده شده است :
عالمه شهرکی مریم اوتادی
سنتز استرهای اسیدهای چرب در کاربردهای متفاوت از جمله تولید سوخت های بیولوژیکی کارایی دارند.در طی این عمل اسیدهای چرب آزاد در داخل مخلوط روغن کاهش یافته و هر چه میزان اسیدهای چرب آزاد در روغن کمتر شود راندمان تولید این سوخت ها بالاتر خواهد رفت. بهترین روش برای کاهش اسیدهای چرب آزاد در روغن ها روش استریفیکاسیون در حضور کاتالیزور اسیدی است. استفاده از کاتالیزورهای متفاوت و مقایسه راندمان واکنش استری شدن در حضور این کاتالیزورها می تواند شمای روشنی از تولید بهتر سوخت های بیولوژیکی را به ما ارائه دهد. در این پژوهش واکنش استریفیکاسیون را بر روی روغن پسماند خوراکی در حضور کاتالیزورهای معدنی اسید سولفوریک، سیلیکاسولفوریک اسید و نشاسته سولفوریک اسید انجام دادیم و به منظور تعیین شرایط بهینه به بررسی پارامترهای موثر زمان،غلظت کاتالیزور،نسبت مولی الکل به روغن، دما و سرعت هم زدن پرداختیم.
ساناز احترامی رضا طاهری
استفاده از سوخت های هیدروکربوری به عنوان یک سوخت مناسب در صنایع مختلف نفت، گاز و پتروشیمی در طی دهه های اخیر به شدت گسترش یافته است. به منظور استفاده هرچه بهتر از این سوخت ها در صنایع مرتبط، لازم است نفت و گاز تولیدی از مخازن هیدروکربوری از طریق خط لوله به فواصل متنوعی منتقل شوند. از این رو مسئله طراحی خطوط لوله انتقال مناسب امری مهم در این زمینه است. به علت تغییر رفتار فازی مخلوط هیدروکربوری تک فازی در طی مسیر و همچنین عملی یا مقرون به صرفه نبودن نصب یک سیستم جداکننده در محل منابع هیدروکربوری، خط لوله باید مناسب برای انتقال جریان دو فازی طراحی شود. یکی از پارامترهای مهم در طراحی خطوط لوله انتقال جریان دو فازی، پیش بینی میزان افت فشار در خط لوله است. در این زمینه مدل های مختلفی برای پیش بینی افت فشار جریان دو فازی ارائه شده، اما این مدل ها به دلیل تجربی بودن برای یک محدوده عملباتی خاص کاربرد مفید دارند. در این پایان نامه ابتدا 10 مدل از پرکاربردترین مدل های پیش بینی افت فشار جریان دو فازی در خطوط لوله افقی انتخاب شدند و سپس برنامه کامپیوتری هر یک از این مدل ها توسط نرم افزار matlab نوشته شد. در مرحله بعد یک مجموعه از داده های تجربی شامل افت فشار 90 نقطه انتخاب شد که محدوده وسیعی از شرایط عملیاتی را در بر می گیرد. به کمک این مجموعه از داده های تجربی و برنامه های کامپیوتری نوشته شده افت فشار این 90 نقطه به واسطه هر یک از مدل ها محاسبه شد. برای معرفی مناسبترین مدل لازم است تا نتایج حاصل از این 10 مدل بررسی و مقایسه شوند. برای این منظور با سه روش مختلف به بررسی این مدل ها پرداخته شد، که این سه روش عبارتند از: بررسی به واسطه درصد خطای مطلق متوسط، بررسی به واسطه نمودار و بررسی به واسطه فاکتور کارایی نسبی. نهایتاً بامقایسه نتایج حاصل از این سه روش مشاهده می شود که تمامی آن ها نتایج تقریباً مشابهی ارائه می کنند. هر سه روش نشان دادند که سه مدل müller-steinhagen and heck ، friedel و sun-mishima قابل قبول ترین نتایج را ارائه داده اند و از بین این سه مدل، هر سه روش مدل müller-stienhagen and heck را به عنوان بهترین مدل معرفی کردند.
زینب نیرومندی مریم اوتادی
چکیده پایان نامه امروزه در بیوتکنولوژی، آمیلازها از مهم ترین آنزیم ها بوده و در صنایع غذایی، تخمیر، نساجی، صنعت کاغذ و ... کاربرد دارند. تحقیقات زیادی تثبیت آنزیم ?-آمیلاز در ساپورت های مختلف سنتزی و طبیعی برای افزایش خصوصیاتی از قبیل استفاده مکرر، بازیابی، پایداری حرارتی و مدت نگهداری و ... را بررسی کرده اند. در این پایان نامه برای تثبیت آنزیم ?-آمیلاز، از روش جدید تأثیرگذاری مولکولی ((molecular imprinting، استفاده کردیم. ابتدا از روش پلیمریزاسیون امولسیونی، پلیمر سنتز شده و با بررسی های طیفی، خصوصیات پلیمر را مشخص نمودیم. سپس شرایط بهینه برای بالاترین میزان جذب آنزیم در پلیمر را به دست آوردیم. به عنوان نمونه ph بهینه جذب آنزیم 5 = ph بوده است. همچنین در فاکتورهای مختلف مثل دما، غلظت و ... میزان جذب آنزیم آزاد و تثبیت شده را مقایسه کردیم و مشاهده کردیم این پلیمر imprint شده مولکولی برای تثبیت آنزیم ?-آمیلاز بسیار مناسب بوده و فعالیت آنزیم پس از تثبیت بر این پلیمر به میزان کمی کاهش می یابد.
طاهره بامداد مریم اوتادی
آمینو اسیدهای ضروری که بدن قادر به تولید آنها نیست باید از طریق غذا وارد بدن شوند این اسید آمینه ها ممکن است در معده از بین بروند و به محل جذب خود در روده کوچک نرسند. پس در این پروژه هدف محافظت از آمینو اسیدهای ضروری(متیونین و لئوسین) در محیط معده است.در این پروژه آمینو اسید ها را توسط پلیمر طبیعی کیتوسان پوشش دهی(محافظت) کردیم. در محیط اسیدی کیتوسان پروتن می گیرد و دارای بار مثبت می شود. هر چند این بار مثبت می تواند با آمینو اسید که دارای گروه کربوکسیل با بار منفی می باشد پیوند الکتروستاتیکی برقرار کند اما وجود یک لایه چربی بر روی آمینو اسید که آن نیز گروه کربوکسیل دارد سبب تقویت بار منفی می شود.پس برای اینکه آمینو اسید را در لایه ای از چربی محبوس کنیم توسط دو مبرد و یک بالن ته گرد سیستمی تشکیل دادیم که مبرد بالایی با آب داغ با دمای ?c55 گرم شد در حالیکه مبرد پایینی با استفاده از آب ?c5 خنک می شد.چربی و آمینو اسید با نسبت (w/w 1:5) تا ?c55 حرارت داده شد تا شرایط ذوب و اختلاط آن فراهم گردید.سپس مخلوط چربی و آمینو اسید با استفاده از سرنگ به ساختار انتقال داده شد. این ذرات در مبرد بالایی ذوب می شدند و در مبرد پایینی دوباره منجد شده پس ذرات آمنو اسید در چربی محبوس شدند. سپس ذرات چربی محبوس کننده آمینو اسید با آب یخ دیونیزه شسته و در دمای ?c4 خشک شدند.بعد از خشک شدن ذرات آمینو اسید محبوس در چربی در مرحله بعد پوشش کیتوسان بر روی آمینو اسید قرار می گیرد به این ترتیب که یک محلول اسید استیک- کیتوسان آماده کردیم. کیتوسان در شرایط اسیدی پروتن می گیرد و دارای بار مثبت می شود سپس ذرات چربی محبوس کننده آمینو اسید در محلول اسید استیک- کیتوسان پخش شدند بار منفی کربوکسیل در چربی با بار مثبت در پلیمر کیتوسان پیوند الکتروستاتیکی برقرار می کند و بعد ذرات پاشیده شده بتدریج در محلول naoh یک یا 5 نرمال غوطه ور شدند و بعد از یک ساعت هم انباشتگی بروی سطح ذره انجام شد.در محلول سود ذرات تجمع پیدا کردند در نتیجه آمینو اسید راحتتر با کیتوسان پوشش دهی می شود. ذرات دارای پوشش کیتوسان حاصل جمع آوری و با آب دیونیزه شسته و در دمای ?c 20 خشک شدند. . سپس آنها را در شرایط آزاد سازی در معده قرار می دهیم ،برای این منظور 1/0 گرم از ذرات (آمینواسید محبوس در چربی یا آمینو اسید پوشش دار شده با کیتوسان در محلول سود یک نرمال ویا آمینو اسید پوشش دار شده با کیتوسان در محلول سود5 نرمال) را در 100 سی سی بافر فسفات با 5/5 ph= قرار می دهیم، سپس مخلوط را بر روی هیتر-همزن قرار می دهیم و دما را به ?c40 می رسانیم و چرخش مخلوط را در حدود 100 دور در دقیقه تنظیم می کنیم تا شرایط معده را شبیه سازی کنیم. برای تعیین غلظت آمینو اسید از روش ناین هیدرین استفاده می شود در حالیکه ذرات در شرایط فوق(شرایط معده) قرار می گیرد در فاصله های زمانی یک ساعت مقدار یک میلی لیتر از نمونه را بر می داریم و به آن 4 سی سی از محلول شناساگر ناین هیدرین(2 گرم ناین هیدرین را در 40 میلی لیتر از اتانول 96% حل کردیم)اضافه می کنیم سپس محلول ها سانتریفیوژشدند. و جذب آن ها توسط دستگاه uv-vis در طول موج nm568 اندازه گیری شد.از آنجا که آمینو اسید متیونین و لئوسین(دو آمینو اسید ضروری) ساختار مشابهی دارند نتایج یکسانی حاصل شد.به طور کلی زمانی که آمینو اسید تنها با چربی پوشش دهی می شود در شرایط معده به سرعت آزاد می شوند ولی زمانی که آمینو اسید دارای پوشش کیتوسان است تا 90 درصد نیز در ساعت اولیه محافظت می شوند و در شرایط معده آزاد نمی شوند و به روده می رسند تا جذب بدن شوند. دلیل آنرا می توان مربوط به پیوند سخت کیتوسان بر روی چربی که آمینو اسید را محبوس ساخته دانست .و همچنین دریافتیم که غلظت سود در نتایج آزمایش تاثیر چندانی ندارد.
محسن مختاری مهشید نیکپور تزهتی
در این مطالعه در پلیمر حساس به دما با استفاده از پلیمریزاسیون محلول n- ایزو پروپیل آکریل آمید با وینیل استات و آلیل گلایسیدیل اتر ایمینو اسید(age- ida) توسط واکنش جانشینی حاصل شد. پلیمریزاسیون در حضور دی اتیل اتر و 2،2’- آزوبیس بوتیرونیتریل(آغازگر) و در دمای c°70 انجام شد. هر دو پلیمر سنتزی در این دما یک فاز قابل جداسازی را از خود نشان می-دهند؛ در ادامه رفتارهای پلیمر مشتق شده از age/ ida در جذب آلیزارین بررسی شد. نتایج به مقدار زیادی به ph، زمان سانتریفیوژ و غلظت پلیمر بستگی دارد. شرایط بهینه در غلظت ppm 20، 6= ph، زمان 2 دقیقه تعیین شد. این مطالعه نشان می دهد که پلیمر یک ماده حرارتی قابل بازیافت برای جذب آلیزارین است و این مسئله می تواند در فرآیند جداسازی فواید چشمگیری دارد. ساختار این دو پلیمر سنتزی با استفاده از روش های ft-ir، nmr، cnmr، chn و sem بررسی شد.
سیدامین مرعشی پور مریم اوتادی
پیل سوختی میکروبی(mfc) شکل جدیدی از انرژی تجدید پذیر است.دراین پیل ها مواد آلی به عنوان سوخت مصرف می شوند وباازتجزیه مواد آلی توسط باکتریها انرژی الکتریکی تولید می شود.فاضلاب وپساب نیز می توانند به عنوان سوخت درپیل مصرف شوند وضمن تولید انرژی الکتریکی پساب نیز تصفیه می شود. در این تحقیق روند تولید انرژی وتصفیه شدن پساب با بررسی جریان،مقاومت ، ولتاژ پیل وآنالیز cod,tds,ec الکترولیت بررسی می شود. نتایج، روند کاهش tds,cod,ec الکترولیت درطول زمان عملکرد پیل را نشان می دهد.
امین مرعشی پور مریم اوتادی
پیل سوختی میکروبی(mfc) شکل جدیدی از انرژی تجدید پذیر است.دراین پیل ها مواد آلی به عنوان سوخت مصرف می شوند وباازتجزیه مواد آلی توسط باکتریها انرژی الکتریکی تولید می شود.فاضلاب وپساب نیز می توانند به عنوان سوخت درپیل مصرف شوند وضمن تولید انرژی الکتریکی پساب نیز تصفیه می شود. در این تحقیق روند تولید انرژی وتصفیه شدن پساب با بررسی جریان،مقاومت ، ولتاژ پیل وآنالیز cod,tds,ec الکترولیت بررسی می شود. نتایج، روند کاهش tds,cod,ec الکترولیت درطول زمان عملکرد پیل را نشان می دهد. کلید واژه: total dissolved solid, electron conductivity, microbial fuel cell, chemical oxygen demand
جواد فرهادی خلاری مهدی گوهررخی
همه روزه حوادث متعددی در سراسر جهان به وقوع می پیوندد که عموماً بزرگترین و فاجعه آمیزترین آنها در صنایع می باشد. شناسایی دقیق خطرات عوامل بالقوه آسیب رسان در صنایع و ارزیابی و مدیریت ریسک با هدف بهبود ایمنی برای کاهش توان حوادث از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این پروژه برای اولین بار مخاطرات فرایندی مخزن استایرن و محاسبه پروفایل فشار در خطوط لوله انتقال استایرن از مخزن ذخیره سازی تا اسکله صادراتی در ایران انجام می شود. در حال حاضر نرم افزارهای متعددی برای این امر ارائه شده است ولی در اکثر آنان به دلیل وقت گیر بودن عدم توانایی کارهای چندمنظوره از قابلیت بالایی برخوردار نیستند. لذا نرم افزارهای aspen hysys در شبیه سازی و pha-pro در بررسی مخاطرات خط استایرن صادراتی در این پروژه مورد استفاده قرار گرفتند.
بهروز کیانی طلایی مهدی گوهررخی
آسیب های مختلفی ایمنی صنایع نفت و گاز را تهدید می کند. یکی از این آسیب ها، خوردگی ناشی از حرکت سیال در درون تجهیزات می باشد که باعث کاهش ضخامت در سطوح آن ها می شود. برای بررسی و پیش بینی رفتار تجهیزات فرآیندی آسیب دیده در سال 2007 استاندارد api579 (ارزیابی توانایی تجهیزات برای ادامه عملیات) انتشار یافت. در این استاندارد علاوه بر تعیین حداقل ضخامت لازم و حداکثر فشار مجاز کاری بر اساس میزان خوردگی، توان تجهیزات آسیب دیده نیز از لحاظ کمی در سه مرحله ارزیابی می شود و در هر مرحله طول عمر باقیمانده تجهیزات تعیین می گردد و همچنین پیشنهاداتی برای ادامه عملیات تجهیزات داده می شود. هدف این است که، هم وضعیت تجهیزات از لحاظ ایمنی مشخص شود تا بتوان قبل از بروز هر اتفاقی جلوی آن را گرفت و هم زمان دقیق تعمیر و یا تعویض تجهیزات تعیین گردد، تا از تمام ظرفیت تجهیزات به لحاظ توانایی و اقتصادی استفاده شود. در این مطالعه نحوه ارزیابی تجهیزات مختلف تشریح شده است و همچنین تجهیزاتی مانند خط لوله، مبدل حرارتی و یک مخزن تحت فشار، توسط نرم افزاری که بر اساس این استاندارد تولید شده است، ارزیابی می شوند.
سعید رامیار مریم اوتادی
در این تحقیق جذب متیل ترشیری بوتیل اتر (mtbe) از محلولهای آبی توسط کلینوپتیلولیت اصلاح شده با سورفکتانت (c-smz)، کلینوپتیلولیت اصلاح نشده (c-nmz)، مورد مطالعه قرار گرفت. زئولیت کلینوپتیلولیت از منطقه میانه تهیه شده است. زئولیت کلینوپتیلولیت طبیعی مورد آنالیزهای xrf، xrd، bet، cec و ecec قرار گرفت. سپس زئولیتهای تهیه شده توسط سورفکتانتهای هگزادسیل تری متیل آمونیوم (hdtma) و ستیل پریدینیوم بروماید (cpb) مورد اصلاح قرار گرفت که برای شرایط مختلف آزمایش مورد استفاده قرار گیرند. قابلیت جذب mtbe توسط این جاذب ها در سیستم بچ با در نظر گفتن متغیرهایی چون نوع زئولیت، غلظت زئولیت، غلظت mtbe، زمان تماس وph مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق مشخص شد c-smz به مراتب راندمان جذب mtbe بیشتری نسبت به زئولیتهای اصلاح نشده دارند. همچنین زئولیتهای اصلاح شده با hdtma دارای راندمان بیشتری نسبت به زئولیتهای اصلاح شده با cpb دارند. با بررسی متغیرهای ذکر شده مشاهده شد که راندمان جذب mtbe با افزایش زمان ماند و غلظت جاذب و کاهش غلظت اولیه mtbe وph ، افزایش میابد. براساس مدلهای ایزوترم جذب mtbe، جذب از مدل فروندلیخ و لانگمویر طبعیت می نماید و با مطالعه سینتیکهای جذب نیز مشاهده شد که جذب از مدل سینتیک درجه دوم تبعیت می نماید. در نهایت اثبات شد که زئولیتهای اصلاح شده با سورفکتانت جاذبهای مناسبی برای mtbe محلول در آب می باشد. کلمات کلیدی: کلینوپتیلولیت، اصلاح با سورفکتانت، متیل ترشیری بوتیل اتر، فرآیند جذب
حسین حاجی علی فینی مهدی گوهر رخی
هدف ما در این پایان نامه ، افزایش تولید محصولات با ارزش و جلوگیری از انباشت قیر در تجهیزات فرآیندی می باشد. برای این هدف و در ابتدای آغاز فرآیند ، یک فرآیند فلش پیشنهاد خواهیم کرد. در این حالت انتظار می رود ، ترکیبات سنگین تر به فاز مایع و ترکیبات با ارزش وارد فاز بخار شوند. در ادامه جریان مایع به یک فرآیند هیدروکراکینگ هدایت خواهد شد ، در این فرآیند با تنظیم دما و زمان اقدامت مناسب در راکتور ، تلاش خواهد شد تا تولید بنزین و گازوئیل به حداکثر برسد . پس از تنظیم فشار جریان مایع کرک شده ، این جریان با بخار خروجی از فلش مخلوط و وارد فلش دوم می شود . در ادامه و پس از حذف بخارات سبک در فلش دوم ، جریان مایع وارد برج تقطیر شده و با تعیین پارامتر های طراحی برج و اتمام عملیات جداسازی ، فرآیند خاتمه خواهد یافت . علاوه براین موارد ، فرآیند های تکمیلی نظیر ریفرمینگ ( برای تولید هیدروژن واحد هیدورکراکینگ ) ، منتانیتور(برای حذف اکسید های کربن ) و شکست مقدماتی ، مدل و مطالعه خواهد شد . همچنین تعریف نفت خام و طراحی برج تقطیر نیز در نرم افزار hysis انجام می شود .
نگار لایق تهرانی مریم اوتادی
بسیاری از ترکیبات دارویی خوراکی از فراهمی زیستی پایینی برخوردار هستند، دلایل اصلی این امر می تواند حلالیت پایین دارو در مجرای روده، قدرت پایین نفوذپذیری دستگاه گوارش برای آن دارو و همچنین متابولیسم بالای روده ای، کبدی دارو و یا حضور سیستمهای برون اندازدارودرداخل بدن باشد. با توجه به آنکه راه تجویز خوراکی از بسیاری جهات مقبولتر از سایر روشهای تجویز دارو است، انجام اقداماتی برای حل این مشکل بسیارحائز اهمیت است، لذا طراحی یک سیستم مناسب دارورسانی جهت بهبود جذب و فراهم زیستی دارو، می تواند یک روش مناسب درافزایش اثرات درمانی دارو باشد. از آنجائیکه پروژسترون یک هورمون استروئیدی است که حلالیت کمی رادر سیستم های آبی دارا می باشد، این تحقیق یا پژوهش به بررسی افزایش دسترسی بیولوژیک دارو پروژسترون به عنوان نمونه به روش میکروکپسولاسیون می پردازد. میکروکپسولاسیون یکی از روش هایی می باشد که با استفاده از پوشش سطح ترکیب مورد نظر با یک ماده حل شونده مشکل فوق را به نحو چشمگیری برطرف می نماید. در حال حاضر برای افزایش حلالیت پروژسترون از روش میکروکپسولاسیون استفاده نشده است, بدین جهت در تحقیق حاضر روش میکروکپسولاسیون یکی از روش های نوین در جهت حل این مشکل می باشد. بدین ترتیب، آماده سازی میکروسفرهای پروژسترون با استفاده از پلیمر اتیل سلولز توضیح داده شده است که این میکروسفرها توسط تکنیک تبخیر حلال آماده شده اند. استفاده از پلیمر اتیل سلولز که تداخلی با بدن انسان ایجاد نمی کند به عنوان پوشش دارو باعث می شود که شرایط جدیدی برای پروژسترون ایجاد شود که در آن شرایط حلالیت و جذب پروژسترون بیشتر خواهد شد. همچنین تأثیر پارامترهای مختلف مانند تأثیر میزان دارووپلیمر، غلظت فازهای داخلی ، خارجی بر روی میکروسفرها مورد بررسی قرار گرفته اند. آزاد شدن دارو از میکروسفرهای پروژسترون در یک بستر که شبیه ساز تغییر ph میکروسفرها از معده به روده بوده مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج برای ذرات تشکیل شده نهایی به روش های متفاوتی از جمله طیف سنجی مادون قرمز) ft-ir (، ماورأ بنفش ) uv ( و تصور میکروسکوپ الکترونی ) sem ) مورد شناسایی قرار گرفتند. روش کار در این پایان نامه به صورت تجربی و با استفاده از دستگاه های استیرر، ph متر، انکوباتور، اسپکتروفتومتر، آون بوده است
بهروز خسروی ارا مهدی گوهر رخی
ایمنی نقش بسیار مهمی را در تمامی مراحل طراحی فرایندهای شیمیایی ایفا می کند. اگر چه صنعت فرایندهای شیمیایی یکی از ایمن ترین بخش های صنعت در دنیاست، اما بروز یک حادثه عمده یا انفجار،خسارات جبران ناپذیری را به موقعیت کارخانه و احتمالا کل این صنعت وارد می کند. از سال 1950 به بعد بحث مدیریت ایمنی و ارزیابی و شناسایی مخاطرات اهمیت ویژه ای پیدا کرد و به تدریج جایگاه خود را در صنایع فرآیندی مستحکم ساخت و اکنون یکی از بازوان قدرتمند اجرایی درکارخانجات مختلف بوده و دامنه فعالیت خود را از کارهای عملیاتی در کارخانه های در حال بهرهبرداری،به نظارت در طراحی تفضیلی و مراحل نصب و راه اندازی گسترش داده است. صنایع نفت و گاز به علت گستردگی فراوان، حجم اعظیم سرمایه، مخاطرات فراگیر و تعداد زیاد افرادی که در این صنایع در حال فعالیت می باشند، همواره کانون توجه متخصصین و دست اندرکاران ایمنی بوده و تلاش های گسترده ای در راستای ایمنی بیشتر این صنعت در جهان صورت می گیرد. واحد ایزوماکس (هیدروکراکر) به دلیل وجود مقادیر بسیار زیاد مواد قابل اشتعال و سمی در دما و فشار بسیار بالا پتانسیل بروز خطرات بسیاری دارد. در این رساله ابتدا به معرفی اهداف و مروری بر مفاهیم ریسک و روش های آنالیز مخاطرات و مبانی hazop و سپس به شناسایی و ارزیابی مخاطرات موجود در واحد ایزوماکس با تکنیک hazop و با استفاده از نرم افزار pha-pro7 پرداخته شده ونتایج بدست آمده به صورت پیشنهاداتی برای افزایش ایمنی واحد و کاهش ریسک مخاطرات بصورت مشخص ارائه شده است.
سید حسین موسوی مهدی گوهر رخی
جلوگیری از انتشار آلاینده ها به محیط و کاهش اتلاف انرژی از اصلی ترین نگرانی های صنایع نفت، گاز و پتروشیمی می باشد. از آنجا مشعل ها اصلی ترین راه اتلاف انرژی در پالایشگاهها بوده و معمولاً بیشترین میزان آلاینده های زیست محیطی نیز از این سیستم ها منتشر می گردد، به همین دلیل توجه به بهبود این سیستم ها و اصلاح این بخش از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. در این پژوهش با بررسی فرایند مشعل سوزی پالایشگاه سوم مجتمع گاز پارس جنوبی، دو موضوع اصلی یعنی بررسی کمی و کیفی فرایند مشعل سوزی پالایشگاه و امکان کمینه سازی و بهبود آن دنبال گردیده است. بدین منظور با شناسایی منابع انتشار و دسته بندی جریان های پیوسته ارسالی به مشعل های پالایشگاه، شبکه هرکدام از مشعل ها با استفاده از نرم افزار aspen flarenet 2006 شبیه سازی شدند. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج استخراج شده از نرم افزار، مشخص گردید که مشعل های فشار متوسط بیشترین سهم از مشعل سوزی پالایشگاه را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج شبیه سازی نشان می دهد که این مشعل ها مهمترین منابع به لحاظ انتشار آلاینده ها به محیط می باشند. استفاده از سیستم بازگردانی گازهای مشعل، جداسازی دی اکسید کربن، اصلاح فرایند واحد بازیابی گوگرد و استفاده از سیستم های ابزار دقیق حفاظتی با قابلیت اطمینان بالا از مهمترین راهکارهای پیشنهاد شده جهت بهبود سیستم مشعل سوزی پالایشگاه می باشد. کلمات کلیدی: مشعل, بهبود، کمینه سازی، انتشار، آلاینده
علیرضا اسمعیلیان مریم اوتادی
بسیاری از داروهایی که مورد استفاده در درمان بیماری ها، جزء مواد شیمیایی هستند که حلالیت پذیری آن ها در داخل بدن کم است، بنابراین به دلیل دسترسی بیولوژیکیِ کم این داروها دُز مصرفی آن ها افزایش پیدا می کند. برای افزایش حلالیت این داروها می توان از برخی پلیمرها به عنوان پوشش استفاده کرد که ساختار پلیمری آن ها باعث افزایش حلالیت پذیری دارو می شود. در این میان می توان از داروهای ایبوپروفن و ناپروکسن نام برد که در این تحقیق از ایبوپروفن استفاده شد. در این تحقیق یک روش جدید برای تولید فرمولاسیون داروی کم محلول ایبوپروفن در محیط آبی برای تولید ذرات در مقیاس میکرو و نانو توسط تکنیک نفوذ حلال امولسیونی توسعه یافته است. این تکنیک شامل ترکیب دو محلول به ترتیب یکی فاز آبی و دیگری فاز آلی است نسبت فاز آبی و آلی که نقش مهمی را در کاهش اندازه ذرات و حلالیت دارو ایفا می کند، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی توسعه تکنیکی برای افزایش سرعت انحلال داروهایی که حلالیت ناچیزی در آب دارند، می باشد که با پوشش دهی توسط پلیمر هیدروکسیل متیل سلولز توسط تکنیک نفوذ حلال امولسیونی انجام شده است. ایبوپروفن در حالت خالص و پوشش دهی شده از لحاظ محتوای دارویی، حلالیت، مشخصات آزاد سازی و انتشار آن در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج برای ذرات تشکیل شده نهایی با روش های پراش اشعه ایکس، طیف سنجی مادون قرمز، ماوراء بنفش/ مرئی و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد شناسائی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که استفاده از این روش، سایز ذرات را در مقیاس نانو تا اندازه 77 نانومتر کاهش داده و میزان حلالیت پذیری دارو را به مقدار قابل توجهی افزایش می دهد.
مهران سیفی مفرح مریم اوتادی
آنالیز پیامد ابزاری است که مهندسین ایمنی با هدف ارزیابی ریسک ناشی از فعالیت های صنعتی، و به منظور تعیین میزان خطرات و تلفات احتمالی ناشی از حوادث، آن را بکار می گیرند. پس از شناسایی و ارزیابی مخاطرات نیاز به برآورد شدت تاثیرات و عواقب مخاطرات آشکار شده می باشد. از طرفی امروزه با افزایش تراکم و نزدیکی واحدهای صنعتی به هم عواقب نامطلوب یک حادثه تنها محدود به همان واحد نمی شود. بلکه اثرات مخرب آن به واحدهای مجاور یا مناطق مسکونی اطراف نیز می تواند گسترش یابد. در این تحقیق پس از شناسایی خطرات و حوادث احتمالی واحد مورد نظر و حوادث محتمل موجود در فرآیند، پیامد احتمالی ناشی از آن در واحد اوره به کمک نرم افزار تخصصی phast بررسی و تحلیل شده است. به منظور بالا بردن دقت مدلسازی ازروش multi – componentبجای روش pseudo -componentاستفاده گردیده ,نتایج بدست آمده نشان داد که در حوزه سمیت،p-6001خطرناک تر بوده و احتیاج به مراقبت بیشتری دارد. همچنینexchanger-6501وp-6001 بواسطه شعاع ناشی از موج انفجار خطرناک ترین بخش واحد می باشند.
محمدرضا نوریان مهدی گوهررخی
در زمینه تولید اتیل کلراید روش های قدیمی و متداول تحقیقات فراوانی انجام گرفته که عمدتآ بر پایه بهینه سازی شرایط عملیاتی و کاهش هزینه های فرآیندی بوده است و نتایج نشان می دهد علیرغم تنوع روش های موجود و مطالعات انجام شده هنوز هم روشهای موجود با مشکلاتی از قبیل هزینه های عملیاتی بالا و تنظیم شرایط بهینه مواجه میباشند. مدل های ارائه شده اغلب با نواقصی از جمله عدم جامعیت و دشواری اجرا مواجه می باشند. بطور کلی کمبود اطلاعات در این زمینه فرآیندهای صنعتی را با مشکلات جدی مواجه می سازد. بنظر می رسد روشهای جدید و تلاش جهت رفع نواقص اطلاعاتی در این زمینه می تواند قدمی باشد بسوی ساده سازی، امکان دهی و بهبود اقتصادی تولید اتیل کلراید. لذا به منظور مطالعه مقایسه ای و بهبود شرایط عملیاتی فرآیند تهیه اتیل کلراید، اهدافی همچون ارائه راهکار جدید و عملی جهت تولید، بهینه سازی شرایط صنعتی تهیه محصول با روش جدید و ارائه الگوی شبیه سازی شده جهت پیشگویی شرایط و امکان سنجی فرآیند اتیل کلراید دنبال شده است. برای نائل آمدن به اهداف مذکور ابتدا روش های نوینی بر اساس واکنش های جدید، جهت تهیه اتیل کلراید پیشنهاد شده و سپس شرایط صنعتی روش پیشنهادی بررسی می گردد. پس از اطمینان از امکان پذیری روش، با بکارگیری مدلی جامع و با استفاده از نرم افزار تخصصی aspen hysys فرآیند مذکور را شبیه سازی و نتایج حاصل را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. با این نرم افزار، می توان مدلهایی بسیار واقع بینانه بر مبنای فرایندها ایجاد کرد که تجهیزات اضافی و جزئیات فرآیند نیز در آنها در نظر گرفته شده باشد. در این پروژه با توجه به فرآیند تولید اتیلن دی کلراید انواع دستگاه های مورد استفاده در تولید این محصول مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و همچنین وظایف دستگاه ها بیان خواهد شد و واحد تولید دی اتیلن کلراید در پتروشیمی ماهشهر به اختصار توضیح داده شده و واحد کلر دار کردن مستقیم به مدت7920 ساعت کار در یک سال به مقدار548000 تن محصول edc تولید می کند.
الناز کلانتر مریم اوتادی
یکی ازمسائل مهم در مورد داروها دسترسی بیولژیکی آنهاست. بسیاری از داروهای موجود دارای حلالیت بسیار کم در آب هستند که همین موضوع سبب کاهش دسترسی زیستی آنها می شود. بنابراین به منظور رساندن میزان کافی و مورد نیاز دارو به بدن دوز مصرفی افزایش می یابد که خود مشکلاتی را برای بیمار به همراه دارد. مسئله افزایش دسترسی بیولوژیکی داروها در بدن امروزه بخش مهمی از فعالیت های تحقیقاتی در زمینه های پزشکی، مهندسی و صنایع دارویی را به خود اختصاص داده است. یکی از روش هایی که می توان به منظور رفع این مشکلات به کار گرفت، استفاده از فرآیند میکروکپسولاسیون می باشد که شامل تکنیک های گوناگون نظیر پوشش دهی پن، انباشت و تفکیک فاز، تبخیر حلال، سوسپانسیون هوا و غیر است. در این تحقیق به افزایش حلالیت و دسترسی زیستی داروی کم محلول مفنامیک اسید به عنوان نمونه پرداخته شده است. داروی مفنامیک اسید جزء داروهای ضد التهاب غیر استرئیدی می باشد و در تسکین درد هایی نظیر درد دوران قاعدگی، دندان درد و همچنین بیماری های التهابی کاربرد دارد. بدین منظور، آماده سازی میکروکره های حاوی داروی مورد نظر با استفاده از پلیمر اتیل سلولز و بکارگیری تکنیک تبخیر حلا ل انجام گرفت و اثر پارامترهای گوناگون مانند جرم دارو، جرم پلیمر، حجم حلا ل ها و غیره برای بهبود عملکرد میکروکپسول ها بررسی گردید. رهایش دارو از میکروسفرهای حاوی مفنامیک اسید در محیطی که شبیه ساز تغییرات ph از معده به روده بود مطالعه گردید. بعلاوه به منظور مطالعه کارایی کپسوله ها، سینتیک آزادسازی دارو موردبررسی قرار گرفت که نتیجه آن افزایش چشم گیر حلالیت داروی پوشش داده شده نسبت به داروی خاالص می باشد.
کیانا خسروآبادی مریم اوتادی
داروها معمولاً به منظور معالجه و یا کنترل علائم بیماری و التیام درد مورد استفاده قرار می گیرند. داروها برای این که بتوانند در دسترس بدن قرار گیرند، می بایستی در حلالهای بدن که عمدتاً حاوی آب هستند، قابل انحلال باشند. تعداد زیادی از داروها وجود دارند که دارای حلالیت اندکی در آب بوده و به همین دلیل دسترسی زیستی ناچیزی دارند. به منظور رفع این مشکل و افزایش دسترسی زیستی، می بایست که دوز دارو و یا تعداد دفعات دریافت دارو افزایش یابد، که این مسئله خود باعث ایجاد مشکلات جدیدی همچون بروز عوارض جانبی می گردد. مسئله افزایش حلالیت داروهای کم محلول در بدن، امروزه بخش مهمی از تحقیقات و فعالیت های پزشکی، داروسازی و صنعتی را به خود اختصاص داده است. میکروکپسولاسیون در سالهای اخیر به عنوان یکی از روشهای نوین جهت افزایش حلالیت داروهای کم محلول، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. تحقیقی که پیش رو دارید، به افزایش حلالیت و پایداری داروی کم محلول کلاریترومایسین با بکارگیری روش میکروکپسولاسیون می پردازد. کلاریترومایسین یک آنتی بیوتیک است که از لحاظ فارماکولوژی در گروه ماکرولیدها قرار دارد و کاربرد عمده آن در درمان برخی انواع عفونت های باکتریایی به عنوان مثال عفونت های ناشی از هموفیلوس آنفولانزا و استرپتوکوک پنومونیه می باشد. برای این منظور، آماده سازی میکروکپسول های داروی کلاریترومایسین با استفاده از پلیمر اتیل سلولز و بکارگیری تکنیک تبخیر حلال انجام پذیرفت. تاثیر انواع پارامترها مانند تاثیر غلظت دارو و نیز غلظت فازهای داخلی و خارجی بر روی میکروکپسول ها مورد بررسی قرار گرفت. رهایش دارو از میکروکپسول های کلاریترومایسین در بسترهایی که شبیه ساز ph محیط های آبی بدن و محیط معده بود، مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین سینتیک رهایش دارو از میکروکپسول ها مورد بررسی قرار گرفته و کارایی میکروکپسولاسیون تعیین گردید. روش کار در این پایان نامه به صورت تجربی بوده و با استفاده از دستگاه هایی نظیر همزن مغناطیسی، انکوباتور شیکر، اسپکتروفوتومتر فرابنفش- مرئی (uv-vis) و ph متر بوده است.
احمد ایزدی راهبه امیری
نانولوله های کربنی دارای خواص بسیار زیادی می باشند از جمله: مدول یانگ بالا، استحکام کششی بالا، هدایت حرارتی، رسانایی الکتریکی و خواص نوری. ولی یکی از مشکلات اساسی آنها عدم حلالیت آنها در تمامی حلال های آبی و آلی می باشد که میزان واکنش پذیری و راندمان آنها را به شدت کاهش می دهد. راه حل اصلی برای حل این مشکل عامل دار کردن نانولوله های کربنی می باشد. آنتراکینون اسکلت اصلی رنگهای دیسپرس را تشکیل می¬دهد، این قبیل رنگها درخشندگی و پایداری خوبی داشته و می-توانند به طرق مختلف با نانولوله ها پیوند کووالانسی ایجاد نمایند. بکارگیری ترکیبات دی آزونیوم یکی از روشهای شیمیایی عامل دار کردن نانولوله های کربنی می باشد. در این پروژه ما ابتدا نانولوله های چند دیواره را با 4-آمینو فنل عامل دار کرده، و در ادامه 5،1-دی آمینو آنتراکینون را از طریق واکنش کوپل دی¬آزو به حلقه فنلی کوپل می¬کنیم. سنتز حدواسط فنلی و محصول نهایی به دست آمده توسط روشهای متداول اسپکتروسکوپی نظیر ft-ir، uv-viz، 1hnmr، raman، tga و تصاویر sem تایید گردیده است. مقایسه نتایج به دست آمده نشان می دهد که نانورنگ حاصل از نانولوله های چند دیواره، مقاومت حرارتی بالا و نیز حلالیت بسیار خوبی در حلال¬های آلی و آبی از خود نشان می¬دهد، که این امر موجب بهره گیری از خواص منحصربفرد نانوتیوب های کربنی به عنوان یک رنگ با کارآیی بالا در صنایعی از قبیل کامپوزیت، رنگ و رزین، نساجی و ... می¬شود.
نسیم زاوشی مرجانه صمدی زاده
داروها معمولا به منظور معالجه و یا کنترل علائم بیماری و التیام درد مورد استفاده قرار می گیرند. داروها برای این که بتوانند در دسترس بدن قرار گیرند، می بایستی در حلال های بدن که عمدتا حاوی آب هستند، قابل انحلال باشند. تعداد زیادی از داروها وجود دارند که دارای حلالیت اندکی در آب بوده و به همین دلیل دسترسی زیستی ناچیزی دارند. به منظور رفع این مشکل و افزایش دسترسی زیستی، می بایست که دوز دارو و یا تعداد دفعات دریافت دارو افزایش یابد، که این مساله خود باعث ایجاد مشکلات جدیدی همچون بروز عوارض جانبی می گردد. مسئله افزایش حلالیت داروهای کم محلول در بدن، امروزه بخش مهمی از تحقیقات و فعالیت های پزشکی، داروسازی و صنعتی را به خود اختصاص داده است. میکروکپسولاسیون در سالهای اخیر به عنوان یکی از روشهای نوین جهت افزایش حلالیت داروهای کم محلول، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. تحقیقی که پیش رو دارید، به افزایش حلالیت و پایداری داروی کم محلول هیدروکورتیزون استات با به کارگیری روش میکروکپسولاسیون می پردازد. هیدروکورتیزون استات یک ضد التهاب استروئیدی است که در گروه کورتیکواستروئید قرار دارد. و کاربرد عمده آن در درمان التهاب شدید، شوک، نارسئایی آدرنال، اختلالات ناشی از آلرژی یا التهاب پوستی مانند اگزما، نیش حشرات و آرتروز روماتیسمی می باشد. برای این منظور آماده سازی میکروکپسول های داروی هیدروکورتیزون استات با استفاده از پلیمراتیل سلولز و بکارگیری تکنیک تبخیر حلال انجام پذیرفت. تائید انواع پارامترها مانند تاثیر غلظت دارو و نیز غلظت فازهای داخلی و خارجی بر روی میکروکپسول ها مورد بررسی قرار گرفت. رهایش دارو از میکروکپسول های هیدروکورتیزون استات در بستر هایی که شبیه ساز ph محیط های آبی بدن و محیط معده بود، مورد مطالعه قرار گرفت، همچنین سینتیک رهایش دارو از میکروکپسول ها مورد بررسی قرار گرفته و کارایی میکروکپسولاسیون تعیین گردید. روش کار در این پایان نامه به صورت تجربی بوده و با استفاده از دستگاههایی نظیر همزن مغناطیسی، انکوباتور شیکر، اسپکتروفوتومتر فرابنفش- مرئی (uv-vis) و ph متر بوده است.
مریم اوتادی زهره خسروی
این پژوهش به بررسی تاثیر اشتغال زن بر روی سلامت روان همسران آنان پرداخته است. ابتدا برای تشخیص تاثیر اشتغال بر روی سلامت روان همسران زنان شاغل در مقایسه با همسران زنان خانه دار (غیر شاغل)، 320 نفر (80 زوج با همسران شاغل و 80 زوج با همسران خانه دار) از اولیا دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه در دو منطقه شمال و جنوب شهر تهران بصورت تصادفی انتخاب شدند. و پرسشنامه های سلامت عمومی ؛گلدبرگ؛ پرسشنامه تکمیلی محقق ساخته بر روی گروه نمونه اجرا شد. نتایج حاکی از آن است که بین سلامت روان همسران زنان شاغل در مقایسه با همسران زنان خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که همسران زنان شاغل از سلامت روان بالاتری برخوردارند. از طرف دیگر بین میزان تحصیلات آزمودنیهای با مقیاس کل سلامت روان و خرده مقیاسهای اضطراب و افسردگی رابطه معنی داری مشاهده شد. بدین معنی که والدین با تحصیلات بالاتر از سلامت روان بالایی برخوردارند. همچنین یافته ها نشان داد که: 1-میزان سلامت روان زنان نقش تعیین کننده ای را در پیش بینی سلامت روان مردان دارد. 2- میزان رضایت از زندگی زنان نقش تعیین کننده ای را در پیش بینی سلامت روان مردان دارد. 3- میزان مراجعه به روانپزشک زنان نقش تعیین کننده ای را در پیش بینی سلامت روان مردان دارد.