نام پژوهشگر: فرشید محمدی
فرشید محمدی مهیار صلواتی
زمینه: رباط متقاطع قدامی، یکی از مهمترین رباطهای زانو و عامل اصلی مهار حرکت رو به جلوی تیبیا به نسبت فمور است. آسیب رباط متقاطع قدامی، شایع ترین آسیب رباطی زانو به هنگام انجام فعالیتهای ورزشی است. بسیاری از پژوهشگران به افراد شاغل یا ورزشکاری که می خواهند فعالیت خود را با همان شدت پیش از آسیب ادامه دهند، جراحی بازسازی را پیشنهاد می کنند. با وجود فراوانی مطالعات انجام شده بر روی افراد پس از جراحی رباط متقاطع قدامی، هنوز یک آزمون مشخص در سطح فعالیتها و مشارکت برای تعیین سطح ناتوانی فرد پس از جراحی معرفی نشده است. هدف: بررسی اعتبار آزمونهای تعادل ایستا و پویا، تکلیف دوگانه و عملکرد اندام تحتانی براساس سطح ناتوانی در ورزشکاران پس از جراحی رباط متقاطع قدامی زانو. روش کار: از افراد انتخاب شده برای شرکت در این مطالعه، اطلاعات زمینه ای (سن، قد، وزن، سمت غالب، سمت جراحی شده، نوع ورزش و تاریخ آسیب و جراحی)، پرسشنامه koos و آزمون های single hop for distance، 6-m timed hop، triple hop for distance و cross-over hop for distance ، drop vertical jump، آزمون تکلیف کنترل پاسچر بر روی یک پا ( بدون واسطه و با واسطه فوم و در دو حالت با و بدون تکلیف شناختی)، آزمون stroop (در حالت نشسته و ایستادن روی هر یک از دو پا) پس از توضیح، نمایش وانجام تمرینی آن توسط فرد، به صورت تصادفی گرفته شد. نتایج: با توجه به همبستگی بالا بین داده های این پژوهش، پیش از انجام آزمون رگرسیون چند گانه، ابتدا با آزمون تحلیل عاملی به دسته بندی داده ها پرداختیم. آزمون تحلیل عاملی 4 عامل از متغیر های مستقل این پژوهش استخراج نمود: متغیرهای تعادل ایستا، پویا، آزمون عملکردی hop و اجرای تکلیف شناختی. سپس این عوامل وارد آزمون رگرسیون چند گانه شدند. ارتباط مستقیم معنی دار بین عملکرداندام تحتانی با تمام خرده مقیاسهای پرسشنامه، ارتباط معکوس معنی دار بین متغیرهای تعادل ایستا با تمام خرده مقیاسها بجز درد، ارتباط مستقیم معنی دار بین متغیرهای تعادل پویا با خرده مقیاسهای ورزش و تفریح و کیفیت زندگی وجود داشت. متغیرهای اجرای تکلیف شناختی با هیچ یک از خرده مقیاسهای پرسشنامه ارتباط معنی دار نداشت. نتیجه گیری: آزمونهای عملکردی پویا می توانند به تعیین سطح توانایی ورزشکاران پس از جراحی رباط متقاطع قدامی کمک کنند.
فرشید محمدی میترا همتی
این پژوهش تحت عنوان بررسی شیوع hiv در جمعیت کودکان تالاسمی تحت ترانسفوزیون در مرکز درمانی شهید فهمیده صورت گرفت و با راهنمایی سرکار خانم دکتر همتی طی 5/7 ماه پیگیری از میان 220 کودک تالاسمی تحت پوشش این مرکز 159 کودک مورد سنجش تست elisa توسط بانک خون وابسته به سازمان انتقال خون قرارگرفتند که خوشبختانه در تمام موارد پاسخ آزمایش منفی بود. در این میان 92 بیمار مذکر و 67 مورد مونث و متوسط سنی بیماران 6/11 سال بود. 36 بیمار قبل از سال 1370 که سال آغاز انجام تست elisa در کرمانشاه می باشد دریافت خون داشته اند و 123 مورد هم بعد از سال 1370 که واحدهای خون از نظر hiv مورد سنجش قرار گرفته است، تزریق خون داشته اند. در این مطالعه که با دقت فراوان انجام گردید پاسخ آزمایشات به صورت مکتوب با مهر سازمان انتقال خون در پرونده ها ضمیمه گردید. طی مقایسه با نتایج سایر کشورها در تحقیقات مشابه خوشبختانه امید به داشتن زمان کافی جهت اتخاذ تدابیر لازم وجود دارد و نکته حائز اهمیت شناخت فرهنگ جامعه و آموزش و دعوت به همکاری عموم مردم منطبق با فرهنگ آنان است چرا که هراس از بیماری aids باعث دوری از تحقیق و پیگیری در این خصوص شده است. مجددا بر این نکته تاکید می کنیم که خطر بیماری از جانب معتادان تزریقی در جامعه ما مطرح می باشد و بکارگیری روشهای زود بازده همچون توزیع سرنگ استریل در میان آنان و از سویی تدوین برنامه های دراز مدت امکان رهایی از این معزل را افزایش خواهد داد. همکاری همه نهادها و ارگانها در خصوص یاری رساندن به کارگزاران بهداشتی ضروری است وحل این معزل نیاز به همت همگان دارد. بی تردید آرزوی همه ما دستیابی به پاسخ منفی در آزمایش hiv در جمعیت های مورد بررسی است اما دست یابی به این مهم نیز به برنامه ریزی دقیق، منسجم و پیگیری مقتدرانه دارد.