نام پژوهشگر: یوسف حیدری چناری

بررسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و صدرالمتالهین درباره ارتباط خدا و عالم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1378
  یوسف حیدری چناری   احمد بهشتی

مساله ارتباط خدا و عالم یکی از مباحث مهم فلسفی است که هم در فلسفه غرب و هم در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. با مطالعه و تامل در دیدگاههای فیلسوفان غرب در این مساله پی می بریم که نظریاتشان با اصل توحید الهی سازگار نیست. اندیشمندان مسلمان به تبیین این مساله در جهتی سازگار با توحید الهی پرداخته اند. نظریه متکلمین اسلامی در این مساله دارای نقش می باشد اما متکلمین با طرح سوالات و ایرادات دقیق، زمینه های تعقل و نظریه پردازی دقیق فلاسفه مسلمان در این زمینه را فراهم کرده اند. فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا در این مساله از مفاهیم و اصطلاحات فلسفه ارسطو و احیانا افلوطین استفاده می کند مانند، ؛علیت؛، ؛قاعده الواحد؛، ؛عقول و افلاک؛ و غیره، ولی معنائی خاص مطابق با مبانی فلسفه اسلامی که قبل از او کندی و فارابی و ... تاسیس کرده اند، ارائه می دهد. صدر المتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم، از همین فلسفی رایج و برخی مفاهیم خاص فلسفه خود-مانند، اصالت وجود، حرکت جوهری، مساله جعل، وجود رابط داشتن معلومات و غیره -استفاده می کند. البته او در بکارگیری مفاهیم فلسفی رایج هم معنائی خاص از آنها مطابق با مبانی و اصول حکمت متعالیه خودش اراده می کند. اگر چه ابن سینا هم به آن اصطلاحات و مفاهیم به معنی صدرائی اش رسیده است ولی این صدرالمتالهین بوده که این مفاهیم را مبانی فلسفه خود قرار داد. صدرالمتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم خواسته است که همان نظریه عرفا (اینکه عالم تجلی و ظهور حق تعالی است) را با استفاده از این مفاهیم فلسفی اثبات کند. نتیجه نهایی بحث این است که اگر چه متکلیمن و ابن سینا خواستند در این مساله (ارتباط خدا و عالم) نظریه ای مطابق با اصل توحید الهی ارائه دهند لکن نظریه صدرالمتالهین بسیار سازگارتر با اصل توحید الهی و مبانی اسلامی است و نواقص نظریات متکلمین و ابن سینا را دارا نمی باشد.