نام پژوهشگر: حبیب محمدنژاد چاوشی
حبیب محمدنژاد چاوشی عبدالحسین خسروپناه
معرفی موضوع: عدالت سازمانی از موضوعات بسیار مهم اجتماعی است که به موضوع تعاملات بین روسای سازمان با زیردستان می پردازد و در صدد اصلاح قوانین و رویه ها و اقدامات و رفتارهای بین آنها با شاخص عدالت است. این نوشته از دیدگاه قرآن و احادیث، به این موضوع می پردازد. اهمیت و کاربرد: سازمان، مهم ترین پدیده اجتماعی معاصر است و برقراری عدالت در آن، باعث حل شدن مهم ترین مسئله در سازمان؛ یعنی ظلم و نیز باعث افزایش کارایی کارمندان و بهبود وضعیت روحی آنها می شود. سازمان به حدی در جامعه امروزی توسعه یافته است که به جرئت می توان گفت اصلاح سازمان؛ یعنی اصلاح جامعه. تا به حال مباحثی که در خصوص عدالت سازمانی ارائه شده، اکثراً برگرفته از منابع غربی بوده و با توجه به اینکه عدالت از جمله موضوعاتی است که در جامعه اسلامی به خصوص شیعی به طور عام تبیین و تشریح می شود، اسلامی و بومی بودن این مباحث ضروری تر است. هدف تحقیق بررسی موضوع عدالت سازمانی در منابع اسلامی است تا به کمک آن الگویی اسلامی در خصوص توسعه عدالت سازمانی ارائه دهد. لذا از جمله تحقیقهای کاربردی محسوب می شود. روش تحقیق: روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن با احادیث و با استفاده از تحلیل محتوا. روش گردآوری اطلاعات: روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه با خبرگان است. نتایج و یافته ها: عدالت همانند حق در تعریف و توصیف، معنایی وسیع دارد و در قرآن، متأثر از موصوف، عدالت دارای هشت معنی است. عدالت در سازمان، به دو بخش «سازمان عادل»، که شامل عدالت در تمام اجزای نرم و سخت سازمان است و «عدالت سازمانی»، که شامل رفتارها و روابط سازمان با خداوند، خود و دیگران است تقسیم می شود. لذا بحث از عدالت در سازمان؛ یعنی بحث از اهداف عالی عادلانه، ساختار عادلانه، راهبرد عادلانه، نیروی انسانی عادلانه، نظامهای عادلانه، سبکهای مدیریتی عادلانه، رابطه عادلانه با خداوند، رابطه عادلانه با دیگران و رابطه عادلانه با خود (عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای). عدالت در سازمان از دیدگاه قرآن و روایات، توحیدمحور و حق مدار و دارای آرمان است.
حبیب محمدنژاد چاوشی حسن زارعی متین
در دهه های اخیر اکثر علوم خصوصا علم مدیریت بیشتر رویکردی فرهنگی داشته است و این به علت اهمیت نقش فرهنگ خصوصا در تعامالات و ارتباطات افراد و اجتماعات می باشد . در بین علما و دانشمندان علم مدیریت ادگارشاین (1992) را می توان طلایه دار این حرکت دانست. از دیدگاه او فرهنگ سازمانی در سه سطح 1- مصنوعات و رفتارهای انسان 2- ارزشها و هنجارها 3- فرضیه ها و باورهای بنیادی قابل شناخت است. مدیریت فرهنگ سازمانی عبارت از شناخت و استفاده بهینه از فرهنگ موجود، تغییر یا تصعیف باورها و هنجارهای ناخواسته، تقویت باورها، ارزشها و هنجارهای خواسته و تثبیت فرهنگ مطلوب می باشد (میر سپاسی، ناصر 1376). شناخت فرهنگ از طریق کشف باورها و فرضیه های بنیادی مدیران عالی در خصوص ویژگیهای فرهنگ سازمان (فرهنگ مطلوب) و شناسایی رفتارها و مصنوعات کارمندان در چارچوب همان ویژگیهای فرهنگ سازمان (فرهنگ موجود) و مقایسه عدم توفیق سازمان در رسیدن به اهداف به نحو دلخواه می شود لذا نزدیک کردن فرهنگ موجود به فرهنگ مطلوب یک ضرورت است. روشهای متعددی برای مدیریت فرهنگ سازمان در کتب مدیریتی شمرده شده است. ما برای عملی کردن مدیریت فرهنگ سازمانی تمام مراحل ذکر شده در بالا را در چهار سازمان 1- اداره کل بازرگانی 2- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی 3- اداره کل دارائی 4- اداره کل آموزش و پرورش اجرا نمودیم. ویژگیهای فرهنگ موجود و مطلوب در سطح اطمینان 95 درصد اکثرا فاصله معنی دار از هم دارند. ولی با اینحال تفاوت ماهیتی (از نوع x و y) در بین این دو فرهنگ دیده نشد (باور مدیران و رفتار کارمندان تفاوت ماهیتی از هم ندارد.) ویژگیهای هویت و ریسک پذیری و برخورد آرائ در دو فرهنگ سازمانی موجود و مطلوب در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معنی دار ندارند. روشهای مناسب برای تغییر فرهنگ (نزدیک نمودن فاصله فرهنگ موجود به مطلوب) از نظر مدیران ارشد اکثر سازمانهای استان آذربایجان غربی به ترتیب اهمیت عبارتند از 1- آموزش 2- مشارکت دادن کارمندان در فرآیند کار 3- رفتار مدیر عالی سازمان 4- مدیریت مبتنی بر هدف 5- الگوسازی 6- گزینش 7-پاداش بر مبنای میزان توجه به ویژگیهای فرهنگ مطلوب 8- توسعه ارتباطات 9- ارزشیابی عملکرد با توجه به ویژگیهای فرهنگ مطلوب 10- تغییر ساختار سایر روشها که در نظر سنجی از 30 نفر از مدیران ارشد سازمانها از اهمیت زیادی برخوردار نبودند. عبارتند از 1- تغییر قوانین و مقررات 2- تغییر افراد کلیدی 3- طراحی مشاغل 4- جابجایی شغلی 5- داستان. نرم افزار مورد استفاده در این تحقیق spss بوده و روش مقایسه میانگین ها t استیودنت می باشد.