نام پژوهشگر: مهناز افراسیابی
مهناز افراسیابی نسرین اکبرزاده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان پایگاههای هویت شغلی و سبکهای مقابله با بحران در نوجوانان عادی و بزهکار انجام گرفته است. همچنین ارتباط میان این متغیرها با سطوح رابطه ((خود-دیگری)) از طریق روش کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه هویت شغلی دیلاس (disi-o) و پرسشنامه مقابله با بحارن اندلر و پارکر (ciss) روی 175 نوجوان دختر و پسر اجرا گردیده است که شامل 52 نوجوان 18-15 ساله حاضر درکانون اصلاح و تربیت شهر تهران و 123 دانش آموز مقطع دبیرستان درمناطق 18 و 6 آموزش و پرورش شهر تهران بوده است. یک نمونه 12 نفری از میان نوجوانان عادی و بزهکار انتخاب شده اند که مراحل رابطه ((خود-دیگری)) در آنان توسط مصاحبه های رابرت کگان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج کمی توسط آزمونهای مجذور کای (x2)، تحلیل واریانس دو راهه، آزمون کالموگروف-اسمیرنف و تست احتمال دقیق فیشر مورد بررسی قرار رگفته است. نتایج حاصله از پژوهش حاضر عبارتند از:1- تفاوت میان پایگاههای هویت شغلی درنوجوانان دختر و پسر عادی و بزهکار معنادار نبوده است.2- رابطه میان پایگاههای هویت شغلی و جنسیت در نوجوانان دختر و پسر عادی و بزهکار معنادار نبوده است. 3- تفاوت سبکهای مقابله با بحران در نوجوانان دختر و پسر عادی و بزهکار معنادار بوده است. 4- رابطه میان سبکهای مقابله با بحران و جنسیت در نوجوانان دختر و پسر عادی و بزهکار معنادار نبوده است.5- ارتباط میان پایگاههای هویت شغلی و سبکهای مقابله با بحران در نوجوانان دختر و پسر عادی و بزهکار معنادار بوده است. 6- ارتباط میان پایگاههای هویت شغلی و سبک مقابله ای مساله مداری در نوجوانان عادی معنادار بوده است. اگرچه پیش فرض تحقیق وجود رابطه میان سبکهای مقابله مساله مداری و هویت شغلی موفق در نوجوانان عادی را مدنظر داشته است اما یک ارتباط معنادار میان سبک مقابله مساله مداری و پایگاه هویت شغلی مغشوش در دانش آموزان دبیرستانی بدست آمده است که این مسئله می تواند بعلت کمبود و نارسایی اطلاعات شغلی و حرفه ای در آنان باشد. 7- ارتباط میان پایگاههای هویت شغلی و سبک مقابله ای هیجان مداری در نوجوانان بزهکار معنادار بوده است. فرضیه مدنظر مبنی بر ارتباط میان پایگاه هویتی شغلی مغشوش و سبک مقابله هیجان مداری در نوجوانان بزهکار در اینجا تایید شده است. نتایج کیفی حاصله در این پژوهش نشان داده است که: سبکهای مقابله با بحران با سطوح رابطه ((خود-دیگری)) در نوجوانان مرتبط بوده است. نوجوانانی که در سطوح بالاتر رابطه ((خود-دیگری)) بوده اند بیشتر از سبک مقابله ای مساله مداری استفاده کرده اند و کسانی که در سطوح پایین تر رابطه ((خود-دیگری)) بوده اند بیشتر از سبک هیجان مداری استفاده کرده اند. پایگاه های هویت شغلی با سطوح رابطه ((خود-دیگری)) نوجوانان رابطه ای را نشان نداده است. علت این امر همان طور که در نتایج کیفی توضیح داده شده می تواند به علت کمبود و نارسایی اطلاعات شغلی و حرفه ای در نوجوانان باشد.