نام پژوهشگر: فاطمه آریا
فاطمه آریا محمدعلی خلیلی
مایع انزالی علاوه بر اسپرم های بالغ محتوی طیف گوناگونی از سلولهای غیر اسپرمی است که دسته عمده آنها را سلولهای گرد (round cells) می نامند. این سلولها شامل دو دسته سلول می باشند: سلولهای جنسی نابالغ (90-85%) و لکوسیت ها (کمتر از 15%) افزایش سلولهای جنسی نابالغ را بدلیل اختلال در اسپرماتوژنز می دانند، حال آنکه افزایش wbc را در مایع انزالی معرف وجود عفونت می دانند. این سلولها زنده اند و فراورده هایی که بداخل سیمن ترشح می کنند ممکن است بر پارامترهای اسپرم تاثیر منفی بگذارد. با این وجود نقش و اهمیت واقعی این سلولها در داخل سیمن هنوز مورد توافق نظر عمومی نیست و بدرستی روشن نشده است. با توجه به شواهدی که موید افزایش این سلولها در افراد نابارور و دخالت آنها در امر باروری بوده است در این تحقیق تعداد سلولهای گرد نمونه انزالی 50 فرد بارور و 50 فرد نابارور طبق روشهای استاندارد who و همراه با انجام یک semen analysis کامل محاسبه و با یکدیگر مقایسه شدند. با استفاده از اسمیرسیمن و انجام رنگ آمیزی gimsa شمارش کامل سلولهای گرد و افتراق آنها از سایر سلولهای غیر اسپرمی میسر شد. نتایج نشان داد که افراد گروه نابارور و بارور از لحاظ حجم نمونه و ph و ویسکوزیتی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. از لحاظ پارامترهای اسپرم کاهش قابل ملاحظه ای در گروه نابارور دیده شد. میانگین تعداد اسپرم (x10/ml) در دو گروه نابارور و بارور به ترتیب 3/33+-40/25 و 9/55+-96/59 بود. ضمن حرکت پیش رونده در دو گروه فوق به ترتیب 4/17+-96/22 و 2/28+-1/68 درصد گزارش شد. همچنین درصد مرفولوژی طبیعی اسپرم در گروههای فوق به ترتیب 5/14+-42/51 و 1/11+-74/59 بود (p<0.05). ولی از لحاظ تعداد سلولهای گرد علیرغم نرمال بودن میانگین این سلولها در هر دو گروه یک افزایش نسبی و معنی دار در گروه بارور (6/2+-91/1) به نسبت گروه نابارور (1/1+-71/0) مشاهده شد (p<0.05). این مسئله نشان می دهد که تعداد کلی سلولهای گرد در افراد نابارور می تواند در محدوده طبیعی و یا حتی کمتر از افراد بارور باشد و تحت این شرایط کاهش پارامترهای اسپرم در این افراد را نمی توان بدلیل حضور این سلولهای غیر اسپرمی دانست. در واقع رابطه ای بین سلولهای گرد و کاهش پارامترهای اسپرم در این تحقیق بدست نیامد. در نهایت شمارش سلولهای گلبول سفید (wbc) و افتراق اجزا تشکیل دهنده آن با استفاده از تکنیکهای استاندارد نظیر ایمنوسیتولوژی توصیه می شود.