نام پژوهشگر: علیرضا مصطفوی
علیرضا مصطفوی محسن دوازده امامی
تحقیق حاضر در سه مرحله به تهیه و ارزیابی نانو الیاف حاوی داروی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید(ciphcl)، به منظور التیام زخم های پوستی و سوختگی های بسیار شدید ،از پلیمر های زیست تخریب پذیر پلی وینیل الکل و پلی وینیل استات ، پرداخته است.بدین منظور در مرحله ی اول 5 مخلوط از محلول های pvac:pva با نسبت های جرمی 0:100 ، 25:75 ، 50:50 ، 75:25 و 100:0 ،در حلال های آبکی اسید استیک 40% ، 50% و 60% تهیه و سپس به منظور تولید نانو الیاف مناسب در هر نسبت جرمی ، تحت فرآیند الکتروریسی قرار گرفتند.براین اساس ، غلظت هر ترکیب جرمی برای تولید نانو الیاف بهینه ، به صورت اختصاصی تعیین شد.در مرحله ی دوم به منظور بهبود کیفیت فرآیند الکتروریسی و ساختارنانو الیاف ، در تمامی ترکیبات جرمی مقدار v/v))3/0% اسید سولفوریک به حجم سیستم حلال اضافه شد . نتایج نشان دادکه افزایش اسید سولفوریک باعث افزایش قابل ملاحظه ای در هدایت الکتریکی و کاهش ناچیزی در ویسکوزیته ی محلول ها می شود.علاوه بر این ، باعث شده است که میانگین قطر ی نانو الیاف به صورت فاحشی کاهش یابد.به عنوان مثال ، قطر میانگین نانو الیاف در ترکیب جرمی 25:75 از7/503 به80 نانومتر تقلیل یافت.در مرحله ی سوم ، با افزودن پودر کریستالی دارو به محلول های پلیمری مورد نظر ،نانوالیاف حاوی دارو ، الکتروریسی شد. افزودن دارو به محلول پلیمری، به بهبود کیفیت ساختاری نانو الیاف منجر شد.با تولید نانو الیاف بسیار ظریف بدین طریق ، درجه ی تورم بسیار بالایی برای این سیستم حاصل شد.به طوری که برای وب نانو الیاف پلی وینیل الکل ، طی مدت 24 ساعت ،درجه ی تورمی در حدود2092% حاصل شد که این مقدار در مقایسه با نانوالیاف مشابه با میانگین قطری180 نانو متر ، افزایش 150 درصدی ، داشته است.به منظور بررسی ساختار فیزیکی و تداخل شیمیایی احتمالی پلیمر ها و دارو ، از آنالیز حرارتی (dsc) و به منظور بررسی تأثیر فرآیند الکتروریسی بر ساختار فیزیکی پلیمر ها و دارو چگونگی توزیع دارو در بین زنجیر های پلیمری از تفرق اشعه ی x (xrd) استفاده شد.همچنین طیف مادون قرمز با تبدیل فوریه (ftir) ، به منظور حصول اطمینان از عدم برهمکنش بین حلال و پلیمرها ، بین پلیمر ها و بین دارو با پلیمرها مورد استفاده قرار گرفت .به منظور تعیین مقدار رهایش دارو ، از لایه های بی بافت نانو الیاف الکتروریسی شده ، محیط بافر فسفات با 8/6 ph, به عنوان فاز گیرنده ، و روش اسپکتروفتومتری در ناحیه ی uv به عنوان روش اندازه گیری انتخاب شدند.نتایج حاصل از رهایش دارو نشان داد که نوع پلیمر ، نسبت دو پلیمر ، مقدار دارو ، قطر نانو الیاف و ضخامت لایه ی نانو الیاف تأثیر زیادی بر پروفایل آزاد ساز ی، رهایش انفجاری اولیه و همچنین برنرخ و مدت زمان کل رهایش دارو دارند به طوری که وب نانوالیاف پلی وینیل استات حاوی 5% دارو، بیشترین مدت زمان رهایش دارو و نیز کمترین میزان رهایش انفجاری اولیه را ، دارا بود. با افزایش قطر نانوالیاف و ضخامت لایه ی بی بافت نانو الیاف به طورجداگانه رهش ناگهانی اولیه کنترل شد.در مجموع این تحقیق نشان داد که با تغییر پارامتر های مختلفی مانند نوع پلیمر ، نسبت پلیمر ها ، مقدار دارو ، ضخامت وب و قطر نانو الیاف ، می توان به فرمولاسیون های مختلفی رسید که پروفایل های متفاوتی برای رهایش دارو ی (ciphcl)ایجاد می کنند. هر یک از این فرمولاسیون ها مطابق با پرو فایل های آزاد سازی، می توانند در کاربرد های مختلفی از رهایش دارو استفاده شوند اما به منظور کاربرد جهت التیام و بهبود سوختگی های شدید، فرمولاسیون هایی که در آنها نسبت بالایی از پلی وینیل الکل وجود دارد، به دلیل درجه ی تورم بالاتر پیشنهاد می شود.
فاطمه روغنی شهرکی کوروش خورشیدی
در این پایان نامه تحلیل ارتعاش آزاد و اجباری ورقهای مستطیلی مرکب لایه ای مستقر بر بستر الاستیک پسترناک با دولایه پیزوالکتریک، بر اساس تئوری مرتبه اول تغییر شکل برشی مورد بررسی قرار گرفته است.با به کارگیری روش انرژی ریلی_ ریتز و حل مسئله مقادیر ویژه، فرکانسهای طبیعی ورق ارتوتروپیک مستقر بر بستر الاستیک پسترناک به دست آمده است. پاسخ ارتعاش اجباری ورق به دست آمده و با استفاده از روش های کنترلی فازی ، lqr وlqg ا کنترل شده است.متغیرحالت سیستم کنترلی، جابجایی ناشی از چهارمد اول ارتعاشی میباشد.
حامد ایزدپناه کوروش خورشیدی
دراین پایان نامه ارتعاش ورق مستطیلی ازجنس مواد همدفمند بر روی بستر ویسکو الاستیک مورد بررسی قرار می گیرد. جهت تقریب جابجایی های ورق با فرض تئوری مرتبه اول برشی از توابع هارمونیک مثلثاتی استفاده شده است که شرایط مرزی تکیه گاه ساده را ارضاء می نمایند. برای دستیابی به فرکانس طبیعی از روش ریلی ـ ریتز بر مبنای انرژی کمینه استفاده می گردد. به منظور تایید صحت و بررسی دقت روش به کاررفته، نتایج عددی و فرکانس های طبیعی حاصله با بیش از 50 فرکانس طبیعی با روش های حل مختلف و سایر نتایج معتبر موجود در مراجع مقایسه شده است.
علیرضا مصطفوی محسنعلی شایانفر
این پژوهش ایده ای برای افزایش سختی جانبی سازه های قاب - دیوار در ساختمان های بلند بوسیله سخت کردن یک و یا تعدادی از طبقات در ارتفاع میانی یا بالایی ارائه می دهد. سختی برشی قاب بوسیله سخت کردن طبقه ای از سازه به کمک بتن یا مصالح بنایی و یا اضافه کردن بادبند به آن طبقه و یا افزایش اندازه ستون ها و تیرهای آن طبقه صورت می گیرد. کارایی این روش و ارزیابی پارامترهایی که در رفتار سازه های سخت شده دخالت دارند بوسیله روش مدل محیط پیوسته و شرح داده شده است. همچنین ایده فوق در ساختمان بلند (20 طبقه) بوسیله روش مدل محیط پیوسته آزمون خواهد شد و محدودیت های احتمالی کاربرد مدل مزبور از مقایسه نتایج آن با نتایج حاصل از روش اجزای محدود بیان خواهد شد. این تحقیق نشان می دهد با به کاربردن این روش در سازه های قاب - دیوار، می توان سختی جانبی سازه را تا حدود 70 درصد افزایش داد.