نام پژوهشگر: مسعود تلخابی
مسعود تلخابی جعفر نکونام
قرآن مجموعه الفاظی است که به معنایی معین و هدفی مشخص دلالت می کند و این هدف مشخص چیزی جز هدایت نیست. از میان الفاظ برخی از الفاظ هستند که زیاد مورد استعمال قرار گرفته اند و برخی دیگر هستند که کم کاربرد داشته اند. در این مقاله بررسی شد که چرا برخی الفاظ کثیرالاستعمال اند و برخی دیگر قلیل الاستعمال و در جواب به این پرسش چند نظریه بیان گردید. مهمترین آنها اینست که الفاظ تابع مفاهیم اند و هر مفهومی که محوری بوده و از معانی اسامی متن باشد زیاد استعمال شده و هر مفهومی که حاشیه ای بود کمتر بکار رفته است. ولی علاوه بر این زمینه های دیگری نیز چنین کاربرد اندکی را باعث می شدند که عبارتند از:1- رعایت فاصله: که درمواردی باعث می شد الفاظی نادر به کار رود.2- فروق لغوی: یعنی به خاطر رعایت یک خاصیت معنایی خاص در یک لغت کم استعمال برخی از الفاظ تک کاربردی در قرآن عجمی هستند و برخی نیز عربی می باشند.برخی از آنها غریبه اند و برخی دیگر غریب نیستند. منظور اینست که بین کاربرد آنها و غرابت رابطه ای نیست و این غرابت آنها نیست که استعمالش را کم کرده است. الفاظی که در قرآن کم استعمال شده اند اینگونه نیست که در زبان عربی نیز کم کاربرد داشته باشند.