نام پژوهشگر: احمد مرودشتی
احمد مرودشتی صادق زیبا کلام
بحران های ایجاد شده در منطقه بالکان اغلب با اختلافات قومی مذهبی همراه بوده و این اختلافات ریشه در سیر شکل گیری اقوام در این منطقه داشته است. ولی در اصل باید گفت که این بحرانها همواره در 1ی تضاد منافع میان قدرتهای حاکم در عرصه بین المللی بوجود آمده اند و مسائل ناسیونالیستی مطرح شده در طی بحران ها همیشه تحت الشعاع این تضاد بوده اند و همانطور که آشکار می باشد آغاز و خاتمه بحران ها نیز به جهت گیریهای قدرتهای حاک بستگی داشته است.از آنجا که بحران کوزوو به دلیل عدم وجود یک قدرت منطقه ای مسلط برای خاتمه آن با یک خلا قدرت تمام کننده توام بود. در نتیجه حضور آمریکا در این بحران به دلیل ضعف حاکم بر سازمان ملل و همچنین فروپاشی نظام سوسیالیستی قابل بررسی است. در این راه تلاش آمریکا به عنوان یک قدرت مسلط در عرصه بین الملل و تحت نفوذ قرار دادن هر چه بیشتر قدرت های منطقه ای به ویژه کشورهای اروپایی عضو ناتو بسیار مورد توجه می باشد.موضوعی که در اینجا بسیار حائز اهمیت می باشد، این است که هر چند در طول بحران کوزوو تلاش آمریکا جهت تسلط کامل بر کلیه امور (چه امور نظامی و چه سیاست گزاریها) با همکاری اعضا ناتو همراه بود. ولی پس از بحران این همکاری تحت تاثیر یکسری جهت گیریهای خاص منطقه ای و بین المللی قرار گرفت، که منجر به تضعیف موقعیت آمریکا به عنوان تنها قدرت مسلط جهان شد. چرا که در این مقطع یک سلسله اعتراضات عمومی در سراسر اروپا برای مقابله با حضور آمریکا شکل گرفت، که نشان دهنده عدم توجیه اروپائیان نسبت به حضور آمریکا بود. از سوب دیگر تلاش روسیه برای کسب وجه ایجدید در جهان قابل توجه بوده است.در نتیجه بطور کلی می توان بحران کوزوو را زمینه ای برای ایجاد یک دگرگونی در سیستم بین المللی و جایگزین شدن یک نظام چند قطبی به جای نظام تک قطبی در عرصه بین المللی دانست و این بحران به دلیل دارا بودن این ویژگی است که مورد توجه بوده و مبحث مهمی جهت بررسی عوامل تاثیرگذار در این عرصه است.چرا که در این مقطع، جهان از یک سو با گسترش ناتو به رهبری آمریکا و تا مرزهای شرقی روسیه روبرو است و از سوی دیگر در میان کشورهای اروپایی این احساس وجود دارد که بایستی هر چه بیشتر در جهت یک استلال سیاسی و نظامی گام بردارند، که در این راه نقش و جایگاه روسیه بسیار بارز بوده و شاید بتوان ان را یک اهرم تعیین کننده دانست.