نام پژوهشگر: احمد نوروزپور بر سمنانی

تعیین بهترین شرایط جداسازی ویتامرهای ‏‎b6‎‏ توسط کروماتوگرافی مایع با فاز مایسلی مرکب ‏‎sds/brij-35‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  احمد نوروزپور بر سمنانی   محمدرضا حاج محمدی

کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا ‏‎(hplc)‎‏ متداولترین روش مورد استفاده برای جداسازی، شناسایی و تعیین مقدار ویتامرهای ‏‎b6‎‏ می باشد. در سلاهای اخیر استفاده از فازهیا متحرک مایسلی در کروماتوگرافی مایع با فاز معکوس ‏‎(rp-hplc)‎‏ بدلیل دارا بودم مزایایی از قبیل در دسترس بودن از لحاظ تجاری، سمیت کم، خلوص بالا و ارزان بودن سورفاکتانت ها نسبت به فازهای متحرک آبی - آلی توسعه یافته است. فازهای متحرک مایسلی، محلول های سورفاکتانت با غلظت بالاتر از غلظت بحرانی مایسل ‏‎(cmc)‎‏ می باشند.جداسازی مخلوط ویتامرهای ‏‎b6‎‏ با استفاده از فاز متحرک ماسلی مرکب شامل ‏‎sds‎‏ و ‏‎brij-35‎‏ بهینه سازی گردید. به منظور تعیین شرایط مناسب جداسازی، اثر دما و افزایش اصلاحگرهای آلی متانول، استونیتریل، اتانول، پروپانول، ایوزپروپانول و بوتانول به فاز متحرک ماسلی برکارآیی و فاکتور نامتقارنی بررسی شد و مشخص گردید دمای 20 درجه سانتیگراد و ایزوپروپانول کارآیی مناسب و کمترین فاکتور نامتقارنی را برای جداسازی ویتامرهای ‏‎b6‎‏ فراهم می نماید. بررسی اثر غلظت مناسب ایزوپروپانول 7% حجمی - حجمی بوده و یک رابطه غیر خطی بین لگاریتم فاکتور ظرفیت و درصد حجمی ازوپروپانول وجود دارد. همچنین اثرات غلظت ‏‎‏‎sds‎‏ و ‏‎brij-35‎‏ بترتیب 60-50 میلی مولار و 1-5/0 میلی مولار می باشند. با در نظر گرفتن زمان کل جداسازی و پارامترهای دیگر، غلظت های بهینه برای ‏‎sds‎‏ و ‏‎brij-35‎‏ بترتیب 60 و 1 میلی مولار انتخاب گردیدند.علاوه بر موارد ذکر شده اثر ‏‎ph‎‏ فاز متحرک بر بازداری و گزینش پذیری این ترکیبات نشان داد که ‏‎ph‎‏ مناسب برای جداسازی ویتامرهای ‏‎b6‎‏ در محدوده 5/4 می باشد. در شرایط بهینه بدست آمده حد تشخیص سه نمونه ‏‎plp, pl‎‏ و ‏‎pm‎‏ اندازه گیری شد و بترتیب برابر 120/1، 568/1 و ‏‎1/664 ppm‎‏ بدست آمد.