نام پژوهشگر: محمد هادی جرعه نوش

ارائه مدلی برای تخمین شوری ناشی از صعود مویینه از سطح ایستابی کم عمق شور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  محمد هادی جرعه نوش   علیرضا سپاسخواه

مدل مورد بحث این تحقیق یک مدل غیر همگام جبری است که بر اساس حل معادله ریچاردز بنا شده است. در این مدل افزایش نمک های محلول در منطقه ریشه دار خاک تحت تاثیر اقلیم ، نوع خاک ، پوشش گیاهی ، آبیاری و عمق سطح ایستابی قرار گرفت . روابط اساسی جهت کاربرد در این مدل توسط محققین دیگر بیان شده است که به عنوان قسمت مرکزی مدل مورد استفاده قرار گرفت. حداقل دو زیر مدل برای فراهم آوردن مبنای پیش بینی لازم بود . یکی زیر مدل بیلان آب برای پیش بینی میزان آب خاک ، دیگری زیر مدل صعود مویینه برای تخمین صعود مویینه ار سطح ایستابی کم عمق با معلوم بودن غلظت نمک در سطح ایستابی ومیزان صعود مویینه مقدار افزایش شوری خاک در یک مدت معین در منطقه ریشه نیز پیش بینی شد.پس از توسعه مدل رایانه ای واطمینان از صحت عملکرد روابط آن ، مدل بر اساس مشاهدات آب و خاک در شرایط محلی و گیاهی خاص واسنجی شده و مورد آزمون قرار گرفت. مدل مورد بحث این تحقیق که مدل ‏‎sem‎‏ نام گرفت برای دو سری داده های اندازه گیری شده برازش داده شد. در یک مورد نتایج مدل با نتایج حاصل از پژوهش تعیین صعود مویینه از سطح ایستابی کم عمق شور مقایسه گردید. در مورد دیگر نتایج حاصل از آزمایش گلخانه ای که تاثیر سطوح ایستابی کم عمق و شور را بر رشد ، ترکیب شیمیایی و میزان جذب آب از سطح آب زیرزمینی پایه پسته بادامی زرندی در شرایط دیم و آبی مورد مطالعه قرار داد با نتایج حاصل از مدل مقایسه شد. نتایج شبیه سازی شده صعودمویینه نشان داد که مدل ‏‎sem‎‏ به خصوص در شرایط آب زیزمینی با شوری کم جواب های معقولی ارائه کرده است. مدل ‏‎sem‎‏ در شرایط همگام نتوانست تخمین مناسبی از صعود مویینه به ناحیه ریشه چه در حالت تجمعی و چه برای دوره های 12 روزه ارائه دهد مدل ‏‎sem‎‏ در شرایط غیر همگام تخمین مناسبی از مقدار صعود مویینه به خاک ناحیه ریشه به خصوص در حالت تجمعی ارائه داد. مقدار صعود مویینه در دوره های 12 روزه نیز با حد قابل قبولی به مقادیر اندازه گیری شده نزدیک بود. در حالت وجود سطح ایستابی با شوری زیاد به خصوص وقتی سطح ایستابی به سطح زمین خیلی نزدیک است مدل ‏‎sem‎‏ دقت کمتری در تخمین صعود مویینه داشت. شوری خاک ناحیه ریشه (به صورت هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک ناحیه ریشه ) با استفاده از نتایج صعود مویینه حاصل از مدل ‏‎sem‎‏ در شرایط غیر همگام ارائه شد. مقادیر هدایت اکتریکی عصاره اشباع خاک در انتها ی دوره در کل تیمار ها همبستگی خوبی با مقادیر اندازه گیری شده نشان داد. مقادیر هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک در تیمارهای مختلف نیز بطور جداگانه بررسی شد. داده ها نشان داد که نتایج مدل با نتایج اندازه گیری شده همبستگی خوبی دارد.