نام پژوهشگر: محمدرضا حسینی پور
راضیه غلامی حجت الله صادقی
از آن جایی که بورس به عنوان یکی از بازارهای سرمایه در تمام دنیا، نقشی اساسی در تحولات اقتصادی هر کشور می تواند داشته باشد؛ اقتصاددانان، سرمایه گذاری در این بازار را مهم ترین عامل رشد اقتصادی دانسته، و همواره به دنبال تفکیک و دسته بندی شرکت های موفق و ناموفق از لحاظ مالی و تخصیص منابع به کارآمدترین صورت بوده اند. تحقیقات تجربی انجام شده، حاکی از آن است که نسبت های به دست آمده از اطلاعات مالی قابل اتکا، می تواند کمک موثری به ارزیابی موفقیت و عدم موفقیت بنگاه های اقتصادی کند. یکی از الگوهای پیش بینی کننده وقوع بحران مالی شرکت ها، الگوی پنج متغیره ای است که توسط آلتمن معرفی شده، به نام وی شهرت یافته و بارها مورد آزمون پژوهشگران قرار گرفته است. هدف از این پژوهش خوشه بندی و رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از لحاظ توانایی مالی و راهنمایی سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان و سایر ذی نفعان در ارزیابی توانایی مالی شرکت های فعال در این بازار می باشد. بدین منظور با جمع آوری صورت های مالی کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 5 ساله 1388 تا 1392، اقدام به استخراج داده های مورد استفاده در متغیرهای پنج گانه ی مدل پیش بینی ورشکستگی آلتمن از صورت های مالی شد. شرکت های مذکور با 2 شرط، فعال بودن و در دسترس بودن اطلاعات مالی مورد بررسی واقع شدند. پس از آن با استفاده از نرم افزار statistica و با در نظر گرفتن 5 متغیر مذکور، اقدام به قرار دادن این شرکت ها در 5 خوشه، با استفاده از تکنیک k-means شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که این شیوه می تواند به طبقه بندی شرکت های مورد بررسی از لحاظ مالی و اعتباری منجر شده و مقادیر z´ مدل آلتمن شرکت ها، در هر خوشه به یکدیگر نزدیک می باشند. با استفاده از نتایج این پژوهش بانک ها و موسسات اعتباری، سازمان بورس اوراق بهادار و سرمایه گذاران می توانند به بینشی صحیح در رابطه با ارزیابی توانایی و یا درماندگی مالی شرکت ها دست یابند.
محمدرضا حسینی پور امیر حسین چیذری
سیاستهای ارزی و تجاری به عنوان ابزاری قدرتمند در بین دیگر سیاستهای کلان اقتصادی دولت می توانند تاثیرات معنی داری بر متغیرهای مختف اقتصادی داشته باشند.در بین سیاستهایی که دولتها برای رسیدن به اهداف اقتصادی استفاده می کنند، سیاست کنترل تجارت خارجی کشور از سیاستهای مهم درامدی به شمار می آید.در این تحقیق پس از محاسبه شاخص ضریب انحراف تجاری و شاخص هر فیندال که به ترتیب بیانگر سیاستهای ارزی و تجاری و ساختار بازار جهانی پسته می باشند و دیگر شاخصها همچون انحراف نرخ ارز واقعی و ... عمدتا از روشهای غیر ساختاری اقتصادسنجی جهت مشخص کردن روابط بین متغیرها با استفاده از نرم افزار e.views استفاده شده است. به این صورت که آزمون همگرایی یوهانس بر روی متغیرها با درجه جمع بستگی یکسان صورت پذیرفت . جهت تعیین روابط علی بین متغیرهای همگرا از طریق برآورد بردار تصحیح و خطا و برای متغیرهایی که همگرا نبودند از آزمون علیت گرنجر استفاده شد.در نهایت برای سنجش تاثیر بعضی سیاستها همچون پیمان سپاری ارزی ، یک مدل ساختاری اقتصاد سنجی برای عرضه صادرات پسته توسط نرم افزار microfit و با استفاده از مدل ardlتخمین زده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که انحراف نرخ ارز واقعی بر صادرات پسته بی تاثیر بوده اما موجب شده است که بازار جهانی پسته به سمت رقابتی گرایش پیدا کند و از حالت انحصاری فاصله بگیرد.همچنین دیده شده سیاستهای حمایت از صادرات و سیاست باز گذاشتن اقتصاد نسبت به تجارت بین المللی می تواند در گرایش بازار جهانی پسته به سمت بازار انحصاری تاثیر مثبت داشته باشد. در زمینه تاثیر پیمان ارزی بر عرضه صادرات پسته ارتباط معنی داری بین آنها مشاهده نشد.