نام پژوهشگر: شادی حسن آجیلی
مصطفی آریان پیمان کشاورز
هدف از انجام این پروژه جداسازی بخارات آب از گاز طبیعی به کمک حلال تری اتیلن گلایکول با بکارگیری تماس دهنده های غشائی می باشد. از آنجا که الیاف تو خالی غشائی لوله ای شکل در مقایسه با غشاهای صفحه ای نسبت سطح به حجم بالاتری دارند و دارای راندمان بالاتری می باشند، لذا در این مدل سازی از این نوع غشاء استفاده شده است. وجود بخارات آب به همراه گاز طبیعی در اثر نوسانات فشار و کاهش دمای عملیاتی ممکن است به آب، یخ و یا هیدرات تبدیل شود و این ممکن است باعث کاهش جریان گاز، افزایش افت فشار و حتی گاهی بسته شدن خطوط لوله و شیرها گردد. در حضور آب، ترکیبات اسیدی مانند سولفید هیدروژن و دی اکسیدکربن می توانند باعث تشدید خوردگی خطوط لوله و تجهیزات شوند. آب گیری به وسیله غشاء در مقایسه با سایر روش های متداول مانند جذب شیمیایی، جذب سطحی و ... از مزایای فراوانی برخوردار است. مدل سازی های انجام شده بر مبنای حل معادلات بقاء برای جزء منتقل شونده در تماس دهنده غشائی می باشد. در ابتدا مدل سازی برای فرآیند جداسازی co2 از مخلوط گاز co2/n2 به نسبت (20:80) با حلال آب در تماس دهنده های غشائی در یک مدول 1100 الیافی انجام گرفت. نتایج مدل سازی با داده های آزمایشگاهی بدست آمده از مراجع مقایسه شدند تا دقت مدل سازی بررسی شود، مقادیر محاسبه شده برای درصد جداسازی co2، مقدار انحراف متوسط 5 درصد را با مقادیر آزمایشگاهی نشان می دهد. سپس بدون تغییر در شرایط مدل سازی مخلوط گاز ch4/h2o به نسبت (98:2) و حلال تری اتیلن گلایکول (teg) به ترتیب جایگزین مخلوط گاز co2/n2 و حلال آب در تماس دهنده های غشائی شدند. در نهایت نتایج بدست آمده از مدل سازی نشان داد که بخارات آب کاملا جذب حلال تری اتیلن گلایکول می گردد و حالت wetting , non-wet غشاء تاثیری روی جذب بخارات آب نمی گذارد.
ایرج خرمدل علیرضا شریعتی
در مدل محلول جامد معمولاً از یک معادله حالت برای تعادل بخار-مایع استفاده می شود و یک مدل ضریب فعالیت برای بررسی تعادل مایع-جامد به کار برده می شود. مدل ون و همکاران [50,51]، هانسن و همکاران [5] و پدرسون و همکاران [5] نمونه ای از این مدل ها میباشند که برای مدل ضریب فعالیت از تئوری محلول های با قاعده و یا محلول های پلیمری استفاده می کنند. کوتینهو و همکاران [45] مدل های مختلف ضریب فعالیت را برای محاسبات تعادلی مایع-جامد به کار بردند. از جمله مدل های به کار رفته برای ضریب فعالیت در این تحقیق ها می توان از مدل فلوری-هاگینز، unifac و uniquac نام برد. محققان دیگری مثل جی و همکاران [44]، اسماعیل زاده و همکاران، چن و همکاران [17] این روش را توسعه دادند و مدل های ضریب فعالیت دیگری را به کار بردند. در مدل جامد چند گانه چون فاز جامد به صورت خالص در نظر گرفته می شود احتیاجی به مدل های ضریب فعالیت برای توصیف فاز جامد نمی باشد. تنها از یک معادله حالت برای بررسی تعادل بخار-مایع استفاده می شود و فوگاسیته جامد با استفاده از فوگاسیته مایع مادون سرد که با استفاده از معادله حالت محاسبه می شود و خواص نقطه ذوب به دست می آید. این مدل اولین بار توسط لیراگالینا و همکاران [9] ارائه شد. سپس این مدل توسط پن و همکاران [10] و وفائی سفتی و همکاران [43] توسعه داده شد. نیچیتا و همکاران [12] این مدل را برای بررسی تشکیل واکس از میعانات گازی به کار بردند. البته در این تحقیق اثر فشار را نیز با استفاده از ضریب پوینتینگ وارد مدل نمودند. اسکوبار رمولینا [16] نیز با استفاده از تئوری محلول های ایده آل و مدل چند جامدی روش جدیدی را برای پیش بینی شرایط تشکیل واکس ارائه نموده است. در این پایان نامه، برای محاسبه دما و مقدار تشکیل واکس در واحد تثبیت میعانات گازی پارس جنوبی از مدل لیرا گالینا و همکارانش (مدل چند جامدی) استفاده میشود. جهت مقایسه نتایج حاصل از این مدل با داده های آزمایشگاهی، از 8 نمونه ارائه شده توسط پدرسون ?52? استفاده شده که نتایج حاصله تطابق خوبی را نشان می دهد. برای تعیین خواص ترمودینامیکی اجزای سنگین هیدروکربنی (مانندc20+ ) که مقدار قابل توجهی از سیال هیدروکربنی موجود در مخزن نفتی را شامل می شوند، استفاده از معادلات حالت، معمولاً مسائل و مشکلات عمده ای را به وجود می آورند. این مسائل و مشکلات، ناشی از دشواری در تعیین خواص بحرانی و ضرایب بی مرکزی اجزای سنگین می باشد. این اجزای سنگین، معمولاً شامل تعداد بی شماری از اجزایی هستند که تعداد اتم های کربن آنها بیش از 20 است. تنها داده های آزمایشگاهی موجود برای این اجزای سنگین، وزن مخصوص و جرم مولکولی c20+ است. بدون داشتن داده های تحلیلی از c20+ استفاده از آن به صورت یک جزء منفرد در مخلوط، خطاهای قابل ملاحظه ای در محاسبات رفتار فازی مخلوط ایجاد می کند. اگر جزء سنگین c20+ به اجزای مجازی شکسته شود، این خطاها به مقدار قابل توجهی کاهش می یابند. تقسیم جزء سنگین c20+ به اجزای مجازی باید به نحوی صورت گیرد که کسر مولی، جرم مولکولی و وزن مخصوص آن ها مشخص باشد. زمانی که اطلاعات کافی از توزیع گروه های کربنی اجزای سنگین و جرم مولکولی آنها در اختیار باشد، پارامترهای تابع توزیع با انطباق داده های اندازه گیری شده، قابل حصول خواهد بود. از نتیجه مقایسه روشهای موجود مشخص میگردد که در روش توزیع گاما مقدار خطا در مقایسه با مقادیر واقعی بسیار کم و در حد %64/0 میباشد. رابطه های زیادی جهت تخمین خواص فیزیکی برش های نفتی ارائه شده است. انتخاب مقادیر مناسب برای پارامترهای بیان شده، بسیار مهم است زیرا، تغییرات کوچک در این پارامترها، می تواند موجب انحراف قابل توجهی در نتایج مورد انتظار شود. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در مواردی که هیچ گونه اطلاعی از نتایج آزمایشگاهی و تجزیه کروماتوگرافی نمونه نفتی و تقسیم گروه های هیدروکربنی به نرمال پارافین، نفتن و آروماتیک وجود ندارد، لازم است که از خواص میانگین برای تعیین خواص هیدروکربن ها استفاده کرد و برای این منظور باید مجموعه ای از روابط موجود با یکدیگر هم خوانی قابل قبولی داشته باشند تا به این وسیله میزان خطاهای موجود را به حداقل رساند. در این پایان نامه از یک مجموعه روابط برای تعیین خواص فیزیکی هیدروکربنها استفاده شده است.
علیرضا خمیس آبادی شادی حسن آجیلی
با توجه به اهمیت بسزایی که انتقال سیالات از جمله نفت خام در دنیای امروز دارند بخش زیادی از توجه پژوهشگران به مطالعه در این زمینه اختصاص دارد. از آنجا که شرایط بهینه برای انتقال سیالات علاوه بر کاهش تلفات سیال از تلفات انرژی جلوگیری می کند، تلاش برای یافتن راهی که بتواند با کمترین هزینه سبب کاهش مصرف انرژی در هنگام انتقال سیال شود از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله مهمترین و ساده ترین راهها برای غلبه بر بخشی از تلفات انرژی در هنگام انتقال سیال استفاده از غلظت های پایین مواد کاهنده درگ در جریان است. برای مطالعه ی اثر پلیمرهای جدید و لزوماً تولید داخل کشور بر روی پدیده کاهش درگ، در این پایان نامه به بررسی اثر افزودن مقادیر کم از کوپلیمر های sbr تولیدی پتروشیمی بندر امام در یک لوله افقی بر روی نفت خام گچساران پرداخته شده است. به منظور داشتن تحلیل جامعی از شرایط گوناگون فرایندی و آزمایشی، نظیر تاثیر نوع پلیمر، بررسی غلظت بهینه کاهش درگ و تاثیر سرعت جریان، آزمایشات با غلظت های مختلف از این سه نوع ماده کاهنده درگ به عمل آمد و تاثیر هر یک از این عوامل بر فرایند کاهش درگ بررسی شده است. همچنین از نتایج حاصل از این تحقیق، رابطه ای برای توصیف پدیده کاهش درگ در مورد پلیمر بهینه (1502sbr) پیشنهاد شده است.
مهدی بیگلرخانی رضا اسلاملوییان
امروزه راکتورهای بستر سیال بطور وسیع در تولید پلی الفینها اعم از همو پلیمر و کو پلیمر مورد استفاده قرار می گیرند. تولید پلی اتیلن سبک خطی به وسیله کاتالیست زیگلر- ناتا با دو راکتور بستر سیال سری از آخرین تکنولوژیها از این دست می باشد که با توجه به وجود دو راکتور سری قابلیت تولید طیف وسیعی از گریدها ی مختلف پلی اتیلن از جمله گریدهای دو قله ای را دارد. در این کار دو راکتور بطور سری مدل می شوند. تحقیقات متعددی در زمینه مدلینگ این نوع از راکتورها انجام شده است که نمونهای آن در مرجع شماره[1,2] قابل مشاهده است . در این کار از معادلات ممان برای سینتیک واکنش استفاده شده است و هیدرودینامیک راکتور به شکل اختلاط کامل در نظر گرفته شده است و همچنین کاتالیست با دو اکتیو سایت در نظر گرفته شده و ثوابت آن از مرجع [3] استخراج شده است. این مدل از موازنه جرم وانرژی روی دو راکتور وبرای تمام اجزا در حالت دینامیکی استخراج می شود و توانایی شبیه سازی هر راکتور بطور جداگانه و سری را دارد. به منظور تست کردن مدل مقدار mfi برای چند گرید مختلف توسط مدل استخراج شده که با مقدار واقعی بدست آمده از plant مطابقت خوبی دارد همچنین این مدل توانا یی نشان دادن تاثیر تغییرات پارامترهای مختلف مثل دما ، سرعت سیال سازی ، ارتفاع بستر ، میزان تزریق کاتالیست و ... روی نرخ تولید ،توزیع جرم مولکولی و تغییر ریز ساختار پلیمر تولیدی را دارد.
محمدعلی موسوی نجف آبادی شادی حسن آجیلی
پدیده انسداد میعانی یکی از مشکلات شناخته شده در مخازن گاز میعانی می باشد. با افزایش تولید از یک مخزن گاز میعانی به خاطر افت فشار در نزدیکی دهانه چاه، اشباعیت میعانات افزایش یافته و مسیر عبور جریان گاز مسدود می شود. این پدیده باعث کاهش شدید در تولید گاز و افت فشار تولید می گردد. از راهکارهای موثر جهت رفع انسداد میعانی در مخازن گاز میعانی، اصلاح ترشوندگی سنگ مخزن در نواحی نزدیک چاه تولید از حالت ترشوندگی قوی مایع به ترشوندگی میانی گاز می باشد. در این تحقیق نانوذرات سیلیس فلوئورینه با اندازه های مختلف تولید و کاربرد آنها در بهبود تراوایی نسبی گاز درنمونه سنگ کربناته لایه آسماری مخزن گازی سرخون مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش هایی که در این پروژه انجام شده است شامل یک سری آزمایش های شناسایی مانند sem، edx,، ftir و آزمایش های تغییر ترشوندگی مانند زاویه تماس و در نهایت آزمایش های سیلاب زنی مغزه است. آزمایش سیلاب زنی مغزه جهت بررسی عملکرد نانو ذرات در بهبود تراوایی نسبی گاز، قبل و بعد از اصلاح ترشوندگی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد جذب ذرات سیلیس فلوئورینه بر روی دیواره حفرات و اصلاح ترشوندگی سنگ، باعث بهبود تراوایی نسبی گاز با ضریب 61/1 شده است.
غلامرضا کاراندیش علی اکبر دادخواه
در هنگام برداشت از مخازن گاز میعانی، با کاهش فشار و کمتر شدن آن از فشار سیال مخزن، میعانات از فاز گاز جدا می شوند و در نواحی اطراف دهانه چاه انسداد میعانات را ایجاد می کنند که موجب کاهش بسیار شدید برداشت گاز می شود. یک روش جدید برای تحریک چاه های گاز میعانی، تغییر ترشوندگی سنگ در نواحی اطراف چاه به وسیله ترکیبات شیمیایی و در نتیجه آن افزایش نقوذپذیری نسبی گاز است. در این تحقیق از یک محرک شیمیایی جهت کاهش افت فشار ناشی از انسداد میعانات استفاده شده که ترشوندگی سنگ های بسیار آب دوست کربناتی را به گاز دوست متوسط تغییر داده و در نتیجه نفوذپذیری نسبی افزایش می یابد. محلول اصلاح کننده مورد استفاده شامل یک فعال کننده فلوئوری آنیونی و حلال بهینه شده آن است. تمامی آزمایش ها بر روی سنگ های کربناتی انجام شدند که از میدان سرخون واقع در جنوب ایران تهیه شده بودند. جهت اندازه گیری ترشوندگی سطوح سنگی صاف و مغزه ها از آزمایش های اندازه گیری زاویه تماس و آشام خود به خودی استفاده شد. همچنین امکان استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)و انرژی متفرق اشعه x، (edax) در ارزیابی میزان جذب فعال کننده بر سطوح سنگی و بازدهی جذب با موفقیت بررسی شد. به منظور بررسی تاثیر اصلاح شیمیایی بر تغییر ترشوندگی در شرایط مخازن گاز میعانی، نفوذپذیری نسبی گاز قبل و بعد از اصلاح سطح بوسیله آزمایش سیلاب زنی مغزه اندازهگیری و با یکدیگر مقایسه شدند. جهت شبیه سازی هرچه بیشتر فرآیند با شرایط مخازن گاز میعانی یک مخلوط گاز میعانی ساختگی تشکیل شد، آزمایش ها تحت دما و فشار مشابه با مخازن انجام شدند و اشباع اولیه آب نمک درون مغزه ها ایجاد شد. افزایش نفوذپذیری نسبی گاز بوسیله مقایسه نفوذپذیری نسبی اندازه گیری شده قبل، و بعد از اصلاح مغزه ها، بررسی شد. پس از اصلاح سطوح سنگی با فعال کننده سطحی فلوئوری بهینه شده، زاویه تماس میان سیال و سطح افزایش چشم گیری نشان داد به طوری که زاویه تماس آب و نرمال دکان از صفر درجه به °121 و °70 تغییر کرد، همچنین کاهش 6/86 % و 1/82 % در میزان جذب آب و نفت مغزه اصلاح شده مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمایش های سیلاب زنی مغزه، افزایش نفوذپذیری نسبی گاز را در شرایط مخزن با ضرایب 49/1 تا 7/1 نشان داد که توانایی فعال کننده سطحی فلوئوری در تغییر ترشوندگی مغزه ها را تحت شرایط مشابه با مخازن اثبات می کند.
محمد امین خادمی پیمان کشاورز
رفتار انتقالی گازهای دی اکسید کربن و متان در غشاهای ماتریس مخلوط که شامل نانو ذرات متفاوت از سیلیکا، ارائه شده است. سیلیکای اصلاح نشده و اصلاح شده تجاری ( با اکتیل سیلان و پلی دی متیل سیلکون) به عنوان پرکننده های غشاء استفاده شده است. غشاءهای نانوکامپوزیت pu همراه با پرکننده های 5، 10 و 15 درصد وزنی با روش اختلاط محلول آماده شده است. ویژگی های ساختاری غشاءها با sem، ftir، xrd و dsc برای نشان دادن فعل و انفعالات بین pu و نانوذره ها و تغییرات ایجاد شده در فاز pu در حضور سیلیکا مورد مطالعه قرار گرفته است. سیلیکاهای اصلاح شده همراه با زنجیره های طولانی آبدوست، میزان گلوخه شدن نانوذره ها را کاهش و توزیع در غشاءی ماتریس مخلوط بهبود می بخشند. به علاوه، نانوذره های سیلیکا در داخل ماتریس pu، فاکتورهای جداسازی و نفوذپذیری co2 افزایش می دهند. سیلیکا پوشش زنجیره ی را از هم جدا می کند و حجم آزاد متحرک را برای بهبود نفوذپذیری co2 افزایش می دهد. علاوه بر این، سیلیکا جذب سطحی co2 را درون ماتریس غشاء برای افزایش دادن انتخاب پذیریco2/ch4 صرف نظر از نوع سیلیکا، افزایش می دهد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در بین نانو ذره های سیلیکا و شکل اصلاح شده آن عملکرد مناسبی برای جداسازی co2/ch4 نشان می دهد. در این مطالعه آزمایشگاهی، یک مدل جدید برای پیش بینی توانایی نفوذ گاز در غشاءهای pu/silica با در نظر گرفتن ذرات پرکننده در ماتریس بعلاوه حفره های موجود در لایه سطح مشترک نانو و ماتریس پلیمری پیشنهاد شده است. نتایج نشان می دهند که مدل ارائه شده در این تحقیق، علاوه بر نشان دادن روش مناسب برای پیش بینی داده ها، پیش بینی نزدیکتری از داده های آزمایشگاهی، نسبت به مدل ماکسول که روش کاملا متفاوتی را داشته است، نشان می دهد.
زهرا کارگزارفرد مسعود ریاضی
یکی از مشکلات رایج در برداشت نفت از مخازن، تولید آب اضافی است. این مسئله منجر به کاهش شدید تولید و همچنین افزایش هزینه های عملیاتی و به دنبال آن بسته شدن زود هنگام چاه های تولید به دلیل غیر اقتصادی بودن فرایند می شود. این مشکل به طور عمده در مخازن ناهمگن و مخازن دارای نفت سنگین مشاهده می شود. در این شرایط در حالی که مقدار قابل توجهی نفت در محیــط باقی مانده، آب خود را به چاه تولیــد می رساند. متداول ترین روش در حل این مشکل تزریق ژل پلیمر است. ژل پلیمرها تراوایی محیط را نسبت به آب بیش از نفت کاهش می دهند، بنابراین می توانند تولید آب اضافی از مخزن را کاهش دهند. در بخش اول این تحقیق با استفاده ازمدلhele-shaw، به صورت آزمایشگاهی به بررسی پدیده ی انگشتی شدن، اثرات آن بر بازدهی جارویی سطحی و در نتیجه میزان آب تولیدی در حین فرایند سیلاب زنی با آب و راه های کاهش این پدیده پرداخته شده است. تصاویر بدست آمده از این مدل در مراحل مختلف تزریق، با استفاده از نرم افزار matlab آنالیز شده و بازدهی جارویی سطحی در هر مرحله محاسبه شده است. در بخش دوم، با استفاده از مدل glass bead، کارایی سیستم ژل پلیمر پلی اکریل آمید/استات کروم در کاهش میزان آب تولیدی مورد مطالعه قرارگرفته است. در این بخش ابتدا با انجام آزمایشات استاتیکی پارامترهای بهینه مربوط به سیستم ژل پلیمر به دست آمده و در مرحله ی بعد با انجام آزمایش های سیلاب زنی، توانایی ژل در تغییر مسیر آب در محیط های ناهمگن لایه ای مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از میکرو مدل در این بررسی باعث به دست آوردن دید کاملی ازنحوه عملکرد ژل پلیمرها در حضور فازهای آب و نفت شده است. علاوه بر این با محاسبه ی میزان تراوایی نسبی آب و بازدهی جارویی قبل و بعد از تزریق ژل، به بررسی میزان موفقیت آمیز بودن فرایند تزریق ژل پرداخته شده است. مشاهدات نشان می دهد که آب به صورت لایه ای پیوسته در شبکه ژل نفوذ می کند، در حالی که نفت به صورت قطره های مجزا مسیر خود را در بین ژل باز می کند. میزان بهبود بازدهی جارویی بسته به کد استحکام ژل مورداستفاده و موقعیت قرار گیری لایه ها و اختلاف تراوایی لایه ها متغیر است.
منیره باقری غلامرضا کریمی
امروزه روش های متعددی برای کاهش آلودگی های ناشی از مواد آلی و محصولات نفتی بکار می رود، ازجمله روش های بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی. هرکدام از این روش ها، به نوبه خود دارای محصولاتی خواهند بود که درنهایت بایستی حذف شوند اما بعضی از روش های فیزیکی همانند جذب، به نسبت دارای آلودگی های جانبی کمتری است. بدین منظور استفاده از آئروژل، به عنوان یک ماده ای با دانسیته ی پایین، تخلخل و مساحت ویژه ی بالا ، برای جذب گروهی از مواد آلی و نفتی مورد بررسی قرارگرفت. هدف اصلی از این پروژه سنتز آئروژل بر پایه سیلیس است و استفاده از آن برای جذب گروهی از مواد که در محیط آبی قرار دارند و می توانند خطرات محیط زیستی فراوانی را ایجاد کنند. در بررسی آزمایشگاهی ابتدا پیش ماده اصلی انتخاب شد و سنتز اولیه ژل با استفاده از روش دومرحله ای سل- ژل صورت گرفت. بهترین روش خشک کردن و نتایج حاصل از آزمون های اندازه گیری خواص ماده، گزارش شده است. برای بررسی میزان جذب در محیط آبی، محلول هایی از چند ماده آلی، همچون الکل ها، محصولات نفتی و آروماتیک ها، همراه با آب تهیه شد. نتایج حاصل نشان داده است که سیلیکاآئروژل سنتزشده توسط روش دومرحله ای، به عنوان جاذبی بسیار مناسب برای این ترکیبات بشمار می آید و نه تنها تا چندین برابر وزن اولیه خود قابلیت جذب دارد بلکه بعد از فرآیند احیا نیز، قابل استفاده است.
علی محمد مطیع شیرازی شادی حسن آجیلی
در سالهای اخیر پژوهشهای مختلفی در جهت ارتقا و بهبود جذب کربن دی اکسید توسط حلال متیل دی اتانول آمین صورت پذیرفته است. از جمله این پژوهش ها می توان به ترکیب متیل دی اتانول آمین با یکی از آمینهای نوع اول یا دوم ویا یک ماده فعالساز همچون پیپرازین اشاره نمود. در این راستا تغییر نوع حلال در دو واحد از شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب -پالایشگاه شیرین سازی آماک و مجتمع گاز و گازمایع 1200- به عنوان دو مورد پژوهی مورد بررسی فنی و اقتصادی قرار گرفت. در این پژوهش جایگزینی سه حلال، متیل دی اتانول آمین، مخلوط متیل دی اتانول آمین/ پیپرازین و مخلوط متیل دی اتانول آمین/ دی متانول آمین به جای حلال کنونی (دی اتانول آمین) مورد بررسی فنی و اقتصادی قرار گرفت. از این میان، در هر دو مجتمع گاز و گازمایع 1200 و آماک مخلوط متیل دی اتانول آمین/ دی اتانول آمین با غلظت 30 درصد وزنی متیل دی اتانول آمین و 20 درصد وزنی دی اتانول آمین به عنوان حلال پیشنهادی انتخاب گردید. نتایج این پروژه نه تنها باعث کاهش هزینه های جاری واحدهای مذکور خواهد شد؛ بلکه در اجرای پروژه های آتی شرکت ملی نفت ایران نیز می تواند بسیار مثمر ثمر باشد.
پیمان آزادی شادی حسن آجیلی
میان فناوری غشایی در سال های اخیر به دلیل مصرف انرژی کمتر و اطمینان عملکردی بالاتر و علاوه بر آن نیاز به فضا و هزینه اولیه کمتر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. . در این تحقیق اثر اصلاح سطحی غشای پلی یورتان با استفاده از فرایند کاشت پلاسما با استفاده از مونومرهای مایع متااکریلیک اسید و اکریل آمید در تراوایی متان و دی اکسید کربن مورد بررسی قرار گرفته است.
شادی حسن آجیلی گلشن ابراهیمی
چکیده ندارد.
شادی حسن آجیلی نادره گلشن ابراهیمی
کیسه خون ، وسیله ای زیست پزشکی و یکبار مصرف است که به منظور جمع آوری، نگهدای ، حمل و نقل و تزریق خون و فرآورده های آن به انسان مورد استفاده قرار می گیرد.تاکنون بیشترین ماده سازنده کیسه های خون از نوع پلی وینیل کلراید(pvc) نرم شده بوده است که سمیت نرم کننده های موجود در آن یکی از مهمترین مشکلات آن است.زیرا نرم کننده ها در خون تراوش نموده و بدلیل طبیعت چربی دوستشان در بافتهای چرب رسوب می منند.به همین منظور در تحقیق موجود سعی گردیده است این مشکل با ساخت آمیزه ای از پلی پروپیلن / پلی یورتان (pp/pu) به عنوان جایگزین pvc نرم در کیسه های خون بر طرف گردد.آمیزه pp/puترکیبی بی اثر ، الاستیک و با استحکام بالا است که جهت ساخت کیسه خون مناسب می باشد.دراین تحقیق ، آمیزه هایی با نسبتهای مختلف از pp/pu به روش اختلاط مذاب در هاک تهیه گردید.مقاطع شکست این آمیزه ها توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی sem مورد مطالعه قرار گرفت.همچنین ویژگیهایی نظیرخواص مکانیکی ، زاویه تماس و مقدار جذب آب و نفوذ پذیری گاز co2 در آمیزه های مذکور تعیین شده و با خواص کیسه های خون تجاری مورد بررسی قرار گرفت.ضمنا تاثیر افزودن کوپلیمر اتیلن وینیل استات بر روی خواص مذکور در آمیزه pp/pu مورد بررسی قرار گرفت.در نهایت خون سازگاری نمونه ها یا به عبارتی میزان چسبندگی پلاکتها برروی آنها با کیسه خون مقایسه گردید.