یکی از دلایل مهمی که در بوجود آمدن آموزشهای مهارتی در نظام جدید آموزش متوسطه به آن تاکید شده است. نقش و اهمیت آن در برقراری ارتباط بین آموزش و بازار کار به صورت فعال می باشد. به خاطر ویژگی فوق این تحقیق به دنبال بررسی ارتباط و تناسب آموزشهای مهارتی با نیازهای بازار کار و آشکار ساختن کاستی های احتمالی در شهرستان میانه و ارائه پیشنهادهای لازم برای تصمیم گیرندگان آموزش و پرورش و مسئولان منطقه است. در این خصوص تشابهات یا تفاوتهای نظر کارفرمایان و کارآموزان با استفاده از روش تحقیق زمینه ای مورد بررسی قرار گرفت. از دو جامعه مورد مطالعه نمونه گیری بعمل آمد و برای رسیدن به اهداف تحقیق، در ارتباط با سوالات ویژه تحقیق، پرسشنامه ای تهیه و در اختیار دو گروه نمونه قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها هر یک از سوالات ویژه تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. این سوالات عبارت بودند از: 1- آیا ارایه رشته های مهارتی در شاخه متوسطه کاردانش مبتنی بر نیازسنجی بازار کار منطقه ای است؟ 2- آیا سطح و میزان آموزش های ارائه شده در آموزشگاههای کاردانش متناسب با مهارت های مورد نیاز شغلی بخش های تولیدی و خدماتی است؟ 3- آیا دانش آموختگان کاردانش توانایی و قابلیت لازم برای فعالیت در بخش های صنعتی، تولیدی و خدماتی را دارا هستند؟ 4- آیا تجهیزات و امکانات آموزشی موجود در آموزشگاههای کاردانش متناسب با مهارت های موردنیاز بازار کار است؟ 5- آیا فارغ التحصیلان کاردانش به اشتغال مناسب در ارتباط با مهارت های آموخته شده دست می یابند؟از نتایج بدست آمده برمی آید که در ارائه رشته های مهارتی نسبت به مطالعه و بررسی نیازها و احتیاجات منطقه ای اقدام کافی و اساسی به عمل نیامده است؛ سطح و میزان آموزش های ارائه شده آنچنان که باید با مهارت های مورد نیاز مشاغل بخش های تولیدی و خدماتی در منطقه متناسب نبوده است، دانش آموختگان کاردانش تا حدودی توانایی و قابلیت لازم را برای فعالیت در بخش های صنعتی، تولیدی و خدماتی را دارا هستند، تجهیزات و امکانات آموزشی موجود در آموزشگاههای کاردانش آنچنان که باید متناسب با مهارت های مورد نیاز بازار کار منطقه نیست. بالاخره اینکه وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان کاردانش در ارتباط با مهارت های آموخته شده مناسب و مطلوب نمی باشد.