نام پژوهشگر: عباس علی غلامحسینی فریز هندی
عباس علی غلامحسینی فریز هندی هاشم فردانش
در این تحقیق چگونگی کاربست فرایندیهای تشخیص و تفسیر خواننده در درک مطلب حاصل از خواندن متون علمی (تشریحی) فارسی و هم چنین میزان تاثیر متغیرهای تخصص زبانی و آشنایی با محتوای خواندنی بر مقدار درک مطلب خوانندگان مورد بررسی قرار می گیرد.منظور از درک مطلب، فرآیندی است که در آن 6 منبع دانش با یکدیگر به صورت جبرانی در تعاملند. این 6 منبع تحت دو مقوله بزرگ به نام های تشخیص و تفسیر به شرح زیر طبقه بندی می شوند:الف- فرآیندهای تشخیص1- بازشناسی کلمات 2- بازشناسی صرف و نحوی (گرامری)3- باز شناسی ساختار کلان متن خواندنی- فرایندهای تفسیر4- ترکیب و ارزشیابی اطلاعات مندرج در متن خواندنی 5- فراشناخت6- دانش پیشین خوانده چگونه این دو دسته فرآیند در بازسازی اطلاعات موجود در متن خواندنی با یکدیگر تعامل می کنند و چقدر این تعامل از سطوح مختلف تخصص زبانی و میزان آشنایی با محتوای متن خواندنی تاثیر می پذیرد، به وسیله روش های تحلیل کمی و کیفی سیاهه های یادآوری و جواب های داده شده به سوالات کوته پاسخ مورد بررسی دقیق و عمیق قرار می گیرد.داده های این پژوهشی از عملکرد 200 نفر آزمودنی جمع آوری شده است که واجد سطوح گوناگونی از تحصص زبانی بوده و متونی آشنا، نیمه آشنا و ناآشنا را می خوانند سپس آنچه را که به یاد می آورند، نوشته و به سوالات کوته پاسخ، جواب می دهند. تکلیف آزمودنی ها، نوشتن یادآوری فوری آزاد غیربرنامه ریزی شده می باشد.برای حصول اهداف کمی تحقیق، روش تحلیل محتوای متون تشریحی مه یر (1975) با اصلاحات پیشنهاد شده توسط لاند (1991) و ولس (1986) در کدگذاری سیاهه های یادآوری و جواب های داده شده به سوالات کوته پاسخ به وسیله آزمودنی ها7 به کار گرفته می شود.تحلیل کیفی داده های تحقیق از روش سازنده گرایی بر نهاردت پیروی می نماید با این تفاوت که بر عملکرد خوانندگان و استراتژی های خواندن به کار گرفته شده توسط آنها در ضمن بازسازی اطلاعات تاکید بیشتری می نماید.نتایج پژوهشی حاکی از آن است که چگونگی به کارگیری انواع استراتژی های خواندن توسط آزمودنی های تحقیق از سطح تخصص زبانی و میزان آشنایی آنها با محتوای متن خواندنی، تاثیر می پذیرد. خوانندگان در هر یک از سطوح بالا و پایین تخصص زبانی، دو محوری می خوانند یعنی هر دو دسته فرایندهای تشخیص و تفسیر را به کار می گیرند و فقط زمانی به سوی تک محوری خواندن کشانده می شوند که تحت فشار بخواند. یافته های این تحقیق، مدل آموزش خواندن ارائه شده توسط پژوهشگر را قویا تایید می نماید.