نام پژوهشگر: هادی کاظم پور

بررسی عوامل موثر بر ارتقا سطح مرغوبیت محصولات تولیدی کارخانجات تولیدکننده خوراک دام و طیور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1378
  هادی کاظم پور   محمود فیروزیان

در صحنه بازار، واحدهایی امکان بقا تولید خواهند داشت که با شناخت دقیق از عوامل و متغیرهای موثر بر کار خود آگاه باشند، تولیدکننده خواهان سود است و نام آوری، و مصرف کننده طالب کیفیت بالای محصول، قیمت نازل و سهولت کاربری و تناسب کالا با فرهنگش و ... مصرف کننده امروز ‏‎‎‏(جدای از مسائل سیاسی و فرهنگی) توجهی به اینکه محصول متعلق به کدام کشور و قوم است ندارد. او کیفیت مناسب و قیمت نازلتر را انتخاب می کند، خواه متعلق به ژاپن باشد وخواه کره و یا ایران. قومی که بیشترین تلاش را در فهم این موضوع داشته باشد بیشترین سهم را بدست خواهد آورد. تجربه چند سال اخیر کره این را ثابت می کند. تجربه کشور خودمان نیز قابل توجه است امروزه در مورد برخی کالاها شنیده می شود که ((این کالای ایرانی از نمونه خارجی بهتر است)).البته ما در کشوری زندگی می کنیم که بدلایل سیاسی و اجتماعی، فرهنگی مورد سخت ترین سیاست های تهاجمی مالی و پولی است که با این فرض هر لحظه باید منتظر حالتی جدید را در عرضه بازار داشت. سیاست های دولت برای مهار این توطئه ها از یک طرف و اجرای برنامه های توسعه از طرف دیگر در صورتیکه با تحلیلی درست از طرف تولیدکنندگان همراه نشود، کوچکترین مسئله ای را که بدنبال دارد، ورشکستگی واحدهای تولیدی است. اما برای واحدهای تولیدی اینها عواملی است بیرونی، و در این تحقیق نگاه را بر عوامل درونی بعبارتی عواملی که با سیاستگذاری و برنامه ریزی مدیران واحدهای تولیدی در اختیار آنها خواهد آمد معطوف می کنیم. تا با بررسی این عوامل که بصورت فرضیاتی طرح شده است. متغیرهای موثر بر ارتقا کیفیت را بررسی کنیم. با نگاهی بر تئوریهای مدیریت معلوم میشود، هر مدیر از دیدگاه نظریه پردازان علاوه بر یک سری خصوصیات ذاتی یک سری خصوصیات اکتسابی نیز خواهد داشت، اهرم بسیار قوی کلیه تئوریها باور اعتقاد مدیر به نظریات است. آیا مدیر معتقد به این نظریه است یا اعتقاد دیگری دارد؟ چرا که فرض بعدی بر این است که اعتقاد مدیر راهنمای نحوه عمل او نیز خواهد بود، و عمل هر مدیر نقش مسجل باورهای اوست. زیرا نوع مسائل و موقعیتهای که مدیران کار روی آنها را انتخاب می کنند تحت تاثیر ارزشها و زمینه های فکری قبلی آنها است. بررسی حاضر نیز نمی تواند خارج از این عمل کند، بنابراین بررسی رابطه بین اعتقاد مدیر به کیفیت و ارتقا آن اهمیت خواهد داشت. اعتقاد به یک موضوع نیز خود در گرو شناختی همه جانبه احاطه علمی از موضوع ومحقق شدن ذهنی یا عملی نتایج مطلوب آن برای خود است. در کشور ما غالب مدیران و صاحبان صنایع از مسائل فنی صنعت اطلاعات لازم را دارند ولی احاطه آنان به مسائل خاص مدیریت مانند روشهای کنترل تولید، موجودی، هزینه یابی و کیفیت کم است و در این موارد توجه و عنایت کمتری نشان میدهند.