نام پژوهشگر: آرام رضا صادقی بنیس
امینه دانایی آرام رضا صادقی بنیس
از آنجایی که ایران، یک کشور در حال تو سعه و درمسیر گام برداشتن به سوی پیشرفت علمی است وبا عنایت به اینکه مقالات علمی، یکی از اساسی ترین معیارها در جهت ترفیع رتبه ی استادان و امری اجتناب ناپذیر برای دانشجویان سطوح بالا به شمار می آید ، پس شناسایی مشکلات نویسندگان ایرانی در زمینه ی نگارش مقالات علمی امری ضروری به نظر می-رسد. یکی از این مشکلات، عدم تجانس متنی در نوشتار است که در این مطالعه به بررسی این مشکل با مقایسه ی ده مقاله ی زبانشناسی از نویسندگان ایرانی و ده مقاله ی زبانشناسی از انگلیسی زبانان پرداخته تا از دیدگاه تجانس متنی هلیدی و حسن (1976) بررسی شوند. این دیدگاه، پنج طبقه ی اصلی را شامل می شود که عبارتند از: مرجع، حذف، جانشینی، تجانس لغوی و حرف ربط. بر طبق محاسبه آمار توصیفی و استنباطی بر اساس این مقیاس،باید گفت که نویسندگان ایرانی و انگلیسی زبانان در مورد مرجع خارج از متن، جانشینی اسمی، تضاد، تکرار، تلفیق یا ترکیب کلمات و حرف ربط زمانی یکسان عمل کردند. با این وجود، نتایج نشانگر این بود که به غیر از حذف جمله ای که هر دو گروه از نویسندگان آن را به کار نبردند و حذف اسمی و فعلی که تفاوتی یافت نشد،در دیگر موارد باقیمانده یعنی مرجع داخل متن ، جانشینی فعلی و اسمی ، ترادف ،ارتباط جزء – کل/خاص-عام از طبقه بندی انسجام لغوی ، حرف ربط اضافی ،تضاد و سببی نویسندگان انگلیسی، بطورقابل ملاحظه ای، کاربرد بیشتری را نشان دادند. سپس از طریق پرسشنامه مشکلاتی که نویسندگان ایرانی در نوشتار خود با آن رو برو هستند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پرسشنامه نشانگر این است که در مورد اهداف سازمان دهی ، پیوستگی معانی ، لغات ، نحوه ترکیب کلمات و نحو اهمیت بیشتری را به خود اختصاص دادند. در ارتباط با صلاحیت عملی ، اهمیت بیشتر به صلاحیت انتقال اهداف و حسا سیت بر روی طبیعی بودن کلام اختصاص یافت. دیکته و علامت گذاری از مهارات سطح پایین نوشتار اهمیت این موارد را نشان می دهد. در مورد مشکلات معمول چاپ علمی نتایج پرسشنامه به اهمیت همه موارد با تا کیید بر روی کیفیت نوشتار اشاره دارد. بنابراین با دلالت بر این مطلب در انتهای مطالعه راه کارهایی جهت بهبود نگارش انگلیسی مقالات علمی به نویسندگان ایرانی پیشنهاد شده است
علی کشاورزیان آرام رضا صادقی بنیس
چکیده برای دو دهه مطالعات بر روی فرصت تمهید و نقش آن در عملکرد گفتاری زبان آموزان نشان داده است که فرصت برای تمهید جهت انجام کار ((task عموما گفتار فراگیران را بهبود می بخشد (ellis, 2005). فرض بر این است که فرصت تمهید بار ذهنی را در خلال پردازش زبانی کاهش داده و به فراگیران اجازه میدهد تا به جنبه های مختلف زبان توجه کنند و این توجه تسهیل شده در عوض منتج به عملکرد کار موفق تر میشود. پژوهشگران تاثیر انواع مختلف فرصت تمهید بر جنبه های مختلف عملکرد گفتاری فراگیران را مورد کاوش قرار داده اند. (e.g. bygate, 2001; crookes, 1989; elder & iwashita, 2005; ellis, 1987, 2005; ellis & yuan, 2005; foster & skehan, 1996; gilabert, 2007; kawauchi, 2005a, 2005b; mehnert, 1998; mochizuki & ortega, 1995a, 1995b, 1999, 2005; sangarun, 2005; skehan & foster, 1997, 2005; tajima, 2003; tavakoli & skehan, 2005; wendel, 1997; wgglesworth, 1997; wigglesworth & elder, 2010; yuan & ellis, 2003). در راستای مطالعات قبلی و برای روشن تر کردن این جنبه از آموزش کار- محور، این تحقیق تاثیر تمهید استراتژیک بر روی روانی، دقت و پیچیدگی تولید گفتاری زبان آموزان مرد و زن را مورد تحقیق قرار داده است. نمونه آماری متشکل از 44 نفر فراگیر زبان انگلیسی سطح بالاتر از متوسط، 22 مرد و 22 زن با دامنه سنی 18 تا 25 در حال مطالعه در موسسه غیر دولتی در شهر سمنان بوده است. شرکت کنندگان یک سری تصاویری که داستانی را نشان میدادند دریافت نموده و از آنها درخواست شد تا داستان را بازگو کنند. برای جلسه اول فراگیران تقریبا زمانی برای تمهید نداشتند (تقریبا 40 ثانیه)، اما دو هفته بعد به فراگیران 6 دقیقه زمان برای آماده شدن برای شرح داستان دوم داده شد. برای آزمودن تاثیر تمهید بر روی عملکرد کار، روانی، پیچیدگی، دقت در گفتار شرکت کنندگان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اگرچه تفاوت ها در تولید گفتاری در تمام موقعیت های با تمهید در برابر بدون تمهید از نظر آماری معنا دار نبود، اما بهبود کلی در عملکرد فراگیران با در اختیار قرار دادن فرصت تمهید وجود دارد. همچنین جنسیت تفاوتی در میزان بهره مندی فراگیران ایجاد نکرد. بعلاوه در میان چهار پارامتر عملکرد گفتاری یعنی روانی، دقت، پیچیدگی واژگانی و پیچیدگی نحوی، دقت کمترین و پیچیدگی نحوی بیشترین پیشرفت را داشتند. این نتایج دلالت های آموزشی مهم را فراهم میکند و همچنین جهت های مفید تحقیقاتی آتی را پیشنهاد میکند. واژگان کلیدی: فراگیران زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی)، فرصت تمهید، جنسیت، روانی گفتار، دقت گفتار، پیچیدگی گفتار
وحید عدالتی بزاز آرام رضا صادقی بنیس
مفهوم فرضیه تولید اجباری سویین (1985)، بیانگر تسهیل یادگیری زبان دوم می باشد. این فرضیه پیشنهاد میکند که هنگامیکه دانش آموزان مجبور به شرکت در تولید زبان می شوند، این فرصت را دارند که پیامی دقیق، منسجم و مناسب را ارائه دهند. با توجه به کمبود تحقیقات کمی در جهت حمایت یا رد تولید اجباری، مطالعه حاضر اقدام به ایجاد داده های کمی جهت اثر تولید اجباری نموده است. هدف از این مطالعه از دو قسم می باشد. ابتدا در نظر دارد اثر تولید اجباری بر مهارت شفاهی فراگیران ایرانی را بررسی نماید. دوم، قصد دارد تا اثر این متغیر را بر روی دو جزء مهارت شفاهی (به عنوان مثال صحت و روانی گفتار) بیازماید. برای رسیدن به این هدف، 30 زبان آموز دختر با استفاده از مصاحبه شفاهی آیلتس از جمعیت 50 نفری انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و شاهد تقسیم گردیدند. زبان آموزان در گروه آزمایشی تحت شرایط تولید اجباری قرار گرفتند، در حالیکه زبان آموزان در گروه شاهد تحت شرایط تولید غیر اجباری بودند. داده ها از طریق آزمون آیلتس برای سنجش مهارت شفاهی هم در پیش آزمون و هم پس آزمون جمع آوری شدند و مصاحبه هر زبان آموز به صورت جداگانه ضبط و سپس رونویسی و کدگذاری شد تا صحت و روانی گفتار اندازه گیری شود. نتایج آماری نشان داد که گروه آزمایشی در مهارت شفاهی و صحت گفتار از گروه شاهد بهتر عمل کردند (p<0.05). اثر مثبت ارائه شده تولید اجباری در این مطالعه با ساختار فرضیه تولید اجباری در یادگیری زبان دوم همخوانی دارد. همچنین یافته ها ثابت می کند که تولید اجباری هیچ تاثیری بر روانی گفتار ندارد. آنچه جالب بنظر میرسد تولید غیر اجباری، روانی گفتار زبان آموزان را بهتر می کند، اما نه به آن اندازه معنادار که به عنوان یک یافته اصلی قلمداد شود. بطور کلی، بیشینه پژوهشها و یافته های این تحقیق نشان می دهد که تولید اجباری باعث رشد مهارت شفاهی می شود. علاوه بر این، نتایج این مطالعه می تواند برخی از بینش های مفید را در برنامه درسی و تدریس زبان انگلیسی ارائه نماید
محمد افشارراد آرام رضا صادقی بنیس
تحقیقات گسترده ای که در زمینه های نظام آوایی زبان مقصد، مهارت گوش دادن، و دیکته انجام شده است نشانگر اهمیت این موارد در حوزه آموزش زبان است. با وجود این، هر کدام از این سه مورد به گونه ای مورد غفلت قرار گرفته اند. بیشتر تحقیقاتی که در زمینه واجگان زبان انجام شده است به بررسی توانایی تولید واجها پرداخته است حال آنکه توانایی درک واجها پایه و اساس توانایی تولید آنها را فراهم میکند و تاکید بیشتر روی آن ضروری به نظر میرسد.در روشهای ارائه شده برای آموزش مهارت گوش دادن بیشترسعی بر آن بوده است که درک مطلب از طریق تقویت مهارت حدس زدن با تکیه بر دانش قبلی صورت گیرد حال آنکه هدف آموزش مهارت گوش دادن نه آموزش حدس زدن بلکه آموزش فهم آن چیزی است که گوینده بیان میکند. از دیکته بعنوان وسیله ای برای آموزش برخی مهارتهای زبانی چون گوش دادن و نوشتن استفاده شده است. از آن همچنین بعنوان ابزاری برای سنجش دانش زبانی نیز استفاده شده است، اما هیچگاه بعنوان مهارتی مستقل در نظر گرفته نشده است. برای پر کردن خلا موجود در هر یک از این حوزه ها تحقیق حاضر استفاده از تکنیک باز نویسی (تبدیل متن گفتاری به نوشتاری) را پیشنهاد کرده و به بررسی تاثیر آن بر درک واج، مهارت شنیداری، و دیکته زبان آموزان سطح مبتدی پرداخته است. برای این منظور یک گروه 31 نفری از زبان آموزان مبتدی با سطح زبانی نسبتاً یکسان انتخاب و به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قسمتی از تکلیف گروه آزمایش شامل بازنویسی قسمتهای مشخص شده از کتاب درسی شان می شد حال آنکه تکلیف گروه شاهد فقط گوش کردن به قسمتهای مشخص شده بود. پس از 20 جلسه آموزشی، هر دو گروه در سه آزمون جفتهای کمینه، مهارت گوش کردن، و دیکته شرکت کردند.سپس از سه آزمون "تی با دو نمونه مستقل" برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گرد آوری شده توسط ابزارهای فوق استفاده شد. بررسی نتایج حاصل از عملکرد دو گروه حاکی از تفاوتی معنا دار بین دو گروه در سه "پس آزمون" یاد شده بود. این نشان دهنده تاثیر مطلوب بازنویسی بر درک واجهای زبان مقصد، مهارت گوش دادن، و دیکته زبان آموزان است.
فهیمه قلی زاده عباس مرادان
learning-oriented assessment seeks to emphasise that a fundamental purpose of assessment should be to promote learning. it mirrors formative assessment and assessment for learning processes. it can be defined as actions undertaken by teachers and / or students, which provide feedback for the improvement of teaching and learning. it also contrasts with equally important measurement-focused approaches to assessment, but tries to emphasise the learning rather than the measurement. a key element in learning-oriented assessment is feedback, where students are now, where they are trying to go, and how they can get there. therefore this study was conducted to investigate the effect of learner- oriented task- based assessment on the reading comprehension of iranian efl learners. to this end, 70 english major students studying at payam- e- noor university of behshahr were participated in the study. they were randomly assigned into two equal groups of control and experimental. during the course of the study, the control group was taught in the traditional way of teaching reading comprehension and the experimental group was given two sessions of teaching which was in traditional way and then one session of task- based assessment. at the end of each session, the teacher gave them individual and group feedback. these two sessions of teaching, one task- based assessment, and feedback were repeated 4 times (total 12 sessions). to find out whether there was any significant difference in reading comprehension of two groups, a pretest prior to the treatment and a posttest after that were used. also the results of the pretest and posttest were compared to investigate the difference rate between two groups. results of the data analysis indicated that the experimental group outperformed the control group, showing the positive effect of learner- oriented task- based assessment. and then the questionnaire of attitude toward test was administered again to see if there were any changes in the view of experimental group toward tests and test situations or not. later, a questionnaire about students’ attitude toward feedback and rubrics was employed to know their views toward the feedback they took and also their ideas and attitudes about that specific kind of assessment. the results show the positive attitude of students toward the learner- oriented task- based assessment and also toward the feedback they got and the rubrics used.
ابوالفضل آقاجانی آرام رضا صادقی بنیس
یکی از مهمترین مسئولیت های یک معلم زبان انگلیسی فراهم کردن شرایطی است که در آن زبان آموزان توجهشان به فرم های درست زبانی جلب شود تا بتوانند دقیق بودن خود را در زمینه ی استفاده از زمان های گرامری افزایش دهند. یکی از راه های نیل به این هدف از طریق انجام تمرین های "توجه به فرم" است. در این تحقیق، محقق با استفاده از "درون داد غنی شده" که از تکنیک های شناخته شده و نزدیک به "توجه به فرم" است، تحقیقی را انجام داده است.