نام پژوهشگر: علی مهرعلی زاده
علی مهرعلی زاده صادق زیبا کلام
در این پژوهش این موضوع مورد بحث قرار گرفته است که به دنبال برنامه های نوسازی و مدرن سازی پهلوی نوعی سرگشتگی (آنومی) در جامعه ایران پدید آمد این سرگشتگی معلول گسستن ازهمبستگی های سنتی قدیمی، و در حال گذر قرار گرفتن به سمت همبستگی های جدید بود و با توجه به خصوصیات روانی - اجتماعی جامعه سرگشته و نیاز آن ها به تعریف و معنابخشی زندگی، حضرت امام خمینی (ره) و در کنار او شهید مطهری و دکتر علی شریعتی توانستند این ((معنا)) را به زندگی توده ها و اقشار و طبقات مختلف بازگردانند. آنها با موضع گرفتن در برابر برنامه های مدرنیزاسیون یا شبه مدرنیسم پهلوی تز ((بازگشت به خویشتن)) را مطرح نمودند و با ایدئولوژیزه کردن سنت در معنای اعم که هم سنت مذهبی را در بر می گیرد و هم سنن غیرمذهبی، نوعی آرمان را برای جامعه ترسیم کردند که کم کم به شکل نوعی گفتمان تسلط یافت و در بهمن 57 انقلاب اسلامی را آفریدند. بعد از تسلط یافتن این گفتمان به دلیل وجود گزاره های مطلق و قدسی در این گفتمان، این گفتمان اجازه توسعه سیاسی در معنای گسترش مشارکت سیاسی و رقابت ایدئولوژیک یا هدف تحقق حکومت دموکراتیک آنگونه که در غرب اتفاق افتاده است را نداد، تنها به نوعی مشارکت توده ای و انتخاب دو درجه ای انجامید که کمتر تناسبی با توسعه سیاسی در معنای گفته شده دارد.در این گفتمان از آنجا که نهادهای مدنی و سیاسی به شکل کامل آن تحقق پیدا نکرده اند و به دلیل عدم مشارکت مدنی و آگاهانه و سازمان یافته توده های متشکل، معلوم نیست که تا چه حد توانسته باشد منافع ملی را در دو بعد داخلی و خارجی تامین نماید. چرا که بر اساس تعریف پذیرفته شده از منافع ملی در این پژوهش منافع ملی معطوف به ملت است و ملت برای بیان منافع خود نیاز به نهادهای مدرن دارد و از آنجا که نهادهای مدرن، لوازمی را برای انجام صحیح کار ویژه های خود می طلبند (لوازمی هم چون آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی اندیشه و ...) در درون گفتمان سنت گرایی ایدئولوژیک شاهد فقدان این نوع لوازم بوده ایم. از طرف دیگر به دلیل عدم تعریف قاطع از امت و ملت و اینکه اولویت با کدام یک است معلوم نیست که در طول بیش از دو دهه حاکمیت و تسلط این گفتمان در عملیات سیاسی و برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها تا چه حد منابع ملی تامین شده باشد.