نام پژوهشگر: حمیده افتخاری
حمیده افتخاری حمیدرضا عظمتی
سعی این پژوهش تعریف تامین محرمیت و ایجاد حریمی متناسب با حوزه های مختلف مدرسه با هدف دست یابی به آسایش و آرامش محیطی برای دختران می باشد.کیفیت این حریم به لحاظ کالبدی محصول کنش عوامل زیادی است. تحقیق پیش رو از نوع پژوهش های تحلیل عاملی اکتشافی و از لحاظ میزان و درجه کنترل متغیرها، غیر آزمایشی و توصیفی است. گردآوری داده ها به شکل میدانی صورت پذیرفته و به دلیل قابلیت تعمیم یافته ها از نوع پیمایشی محسوب می شود. پس از مرور ادبیات موضوع، مولفه های اثر گذار بر محرمیت و آسایش اقلیمی فضاهای آموزشی استخراج گردید. به منظور تعدیل مولفه ها، باتهیه پرسشنامه محقق ساخت و با استفاده ازتکنیک دلفی وشانون مولفه های دارای اهمیت بیشتر از نظر متخصصان استخراج و در مرحله دوم به کار گرفته شد. با آنالیز داده های پرسشنامه کاربران باروش تحلیل عاملی در نرم افزار spss، عوامل به دست آمده در اختیار اساتید قرار گرفته و به این ترتیب مولفه های ارتقاء دهنده حریم وآسایش اقلیمی در فضاهای آموزشی شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهدکه آسایش محیطی، مکان یابی و دسترسی، امنیت و کنترل، درونگرایی وسلسله مراتب، انعطاف پذیری و مرزبندی، حریم و اقلیم،تعاملات اجتماعی و فضای واسط، وترجیحات فردی، از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر افزایش سطح محرمیت فضاهای آموزشی می باشند.
حمیده افتخاری شهربانو عریان
اثرات تزریق درون صفاتی (i.p.) پیریلامین آنتاگونیست گیرنده h1 هیستامین و سایمتیدین آنتاگونیست گیرنده h2 هیستامین، بر روی زمان تاخیر در ورود به بخش تاریک (step-through latency, stl) از طریق تست یادگیری احترازی غیر فعال و نیز سطح پلاسمایی atch و کورتیزول در موش صحرائی (rat) مورد مطالعه قرار گرفت. تزریق درون صفاتی (i.p.) پیریلامین با غلظت های 20 mg.kg-1 و 10 سایمتیدن با غلظت های 20mg.kg-1 و 10 موجب تخریب بیادآوری در شیوه احترازی غیر فعال - که امروزه وسیله مناسبی برای بررسی فرآیند حافظه می باشد- به غلظت موثر 20 mg/kg می شود. دو دارو در روز 5mg.kg-1 تاثیر معنی داری بر روی زمان stl به جا نمی گذارند. در این پروژه تحقیقاتی، بکارگیری آنتاگونیست های گیرندهh1 و h2 هیستامین، موجب کاهش سطح پلاسمایی acth و کورتیزول شده است. بطوریکه پیریلامین و سایمتیدین هر دو در دوزهای 20 mg.kg و 10 باعث کاهش سطح پلاسمایی atch و کورتیزول با غلظت 20 mg.kg-1 شده اند. دوز 5mg.kg-1 دو دارو بر روی میزان atch و کورتیزول غیر موثر بوده است. تزریق توام پیریلامین با غظلت موثر 20 mg.lg و سایمتیدین با غظلت موثر 20mg.g-1 بدون اینکه حالت سینرژیستی ایجاد کند، باعث تخریب بیادآوری شده و زمان تاخیر در ورود به بخش تاریک (stl) را کاهش داده است. بعلاوه میزان پلاسمایی کورتیزول و atch در تزریق توام دو دارو کاهش یافته است. بطوریکه در مورد کورتیزول حالت سیترژیستی ایجاد کرده و در مورد atch بدون ایجاد حالت سینرژیستی موجب کاهش سطح پلاسمایی atch شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که گیرنده های h1 و h2 هیستامین هر دو در بیادآوری حافظه نقش دارند. ولی با توجه به اینکه در دوز موثر 20mg.kg-1 پیریلامین آنتاگونیست گیرنده h1، میزان stl را بیش از سایمتیدین آنتاگونیست گیرنده h2 ، در این دوز کاهش داده است، چنین به نظر می رسد که گیرنده h1 در فرآیند تثبیت حافظه ارجح باشد. در مورد نقش هیستامین بر روی سطح پلاسمایی acth و کورتیزول نیز یافته ها نشان می دهند که هیستامین آزاد شدن atch را در سطح هیپوتالاموس از طریق فاکتورهای هیپوتالاموسی مانند avp یا crh انجام می دهد. چرا که فیبرهای عصبی هیستامینرژیک درهسته های pvn و son که محل اجسام سلولی نورونهای آزاده کننده avp و crh می باشد، از لحاظ نوروآناتومیکی شناسایی شده اند. در مورد افزایش سطح کورتیزول در اثر هیستامین به نظر می رسد acth واسطه این ترشح باشد. ولی وجود فاکتورهای احتمالی دیگر نظیر کاتکول آمین ها و ماده p را نباید نادیده گرفت. احتمال دیگر این است که هیستامین مستقیما بر روی بخش قشری غده آدرنال اثر کند و منجر به آزادسازی کورتیزول شود. بهر حال گیرنده های h1 و h2 هر دو در آزادسازی acth و کورتیزول نقش دارند و آنتاگونیست های دکر شده باعث مهار این عملکرد می شوند. حال با توجه به اینکه acth با تاخیر انداختن زمان فراموشی باعث تمرکز، دقت و تسهیل در بیادآوری حافظه می شود و کورتیزول با حذف پاسخهای نامناسب، سازش رفتاری را فراهم می آورد و هیستامین منجر به آزادسازی و افزایش سطح پلاسمایی این دو شده است، این پروژه پیشنهاد می کند که امکان دارد هیستامین از طریق افزایش سطح این دو هورمون، باعث بهبود بیادآوری و حافظه شود.