نام پژوهشگر: کورش نریمانی
کورش نریمانی فرهاد مهندس پور
((بیگانه سازی)) (verfremdung)، به شیوه ای اطلاق می شود که برشت در ((تئاتر روایی))اش به کار می گرفت تا از این طریق رویدادها و شخصیت ها را ((بیگانه)) جلوه بدهد. هدف از کاربرد چنین شیوه ای، ادار کردن تماشاگر به ((اندیشه)) و نشان دادن جهانی ((تغییر پذیر)) بود.اندیشه ی برشت در باب ((بیگانه سازی)) (verfremdung)، برگرفته از تفکرات و اندیشه های ((مارکس)) بود که در قالب تئوری های اقتصادی اش، ((از خود بیگانیگی)) انسانها را مانع آزادی ذهن و شعورشان می دانست و معتقد بود در نتیجه ی اختلال ذهن، جهان و طبیعت در ذهن انسانها تغییرناپذیر جلوه خواهد کرد.برشت معتقد بود که کاربرد شیوه ی ((بیگانه سازی)) در تئاتر، باعث می شود ذهن و اندیشه ی تماشاگر، همواره فعال باقی بماند و درگیر عواطف و احساسات نشود.درشیوه ی ((بیگانه سازی))، رویدادها، شخصیت ها و فضای صحنه، ((بیگانه)) می شوند تا جالب توجه، شگفت انگیز و قابل توضیح به نظر آیند.در این شیوه، بازیگر در نقش استحاله نمی شود، بلکه همچون یک راوی، وقایع را برای تماشاگر گزارش می کند. تماشاگر هم، در وقایع و حوادث روی صحنه، غرق نمی شود، بلکه همواره متوجه است که در سالن نمایش نشسته و مشغول تماشای نمایشی است که بازیگران برای او تدارک دیده اند.فضای صحنه در شیوه ی ((بیگانه سازی)) درصدد القای یک فضای طبیعی و روزمره ی زندگی نیست، بلکه همه چیز در این فضا گویای این مطلب است که این مکان با همه ی امکانات و تجهیزات صحنه ای اش یک فضای قراردادی برای بازی بازیگران است.برشت معقتد بود که ((بیگانه کردن، رویدادها، شخصین ها و فضای صحنه ای، باعث خواهد شد که همه ی آنچه که بر صحنه می گذرد، تسلط پذیر و ارادی جلوه کند و تماشاگر فرصت نقد و تفسیر و قضاوت در مورد رویدادهای صحنه را پیدا خواهد کرد.امروزه نظریات و تجربیات برشت در مورد ((بیگانه سازی)) در بسیاری از گروههای تئاتری جهان - مخصوصا ((برلینر آنسامبل)) که خود او بانی اش بود - به شکلی مستقیم و غیرمستقیم به کار گرفته می شود.