نام پژوهشگر: یعقوب ایران منش

ارزیابی روش های برآورد زی توده و ترسیب کربن گونه بلوط ایرانی (quercus brantii lindl.) در جنگل های استان چهارمحال و بختیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1392
  یعقوب ایران منش   خسرو ثاقب طالبی

بوم سازگان های جنگلی به عنوان بخش بزرگی از بوم ساگان زمینی، نقش مهمی در چرخه کربن و کاهش غلظت دی اکسیدکربن اتمسفر ایفا می کنند. بنابراین آگاهی از نقش گونه های جنگلی در چرخه کربن و اندازه گیری مقدار زی توده و اندوخته کربن آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش های معمول برآورد زی توده، بیشتر براساس روش قطع و توزین بوده که روش هایی وقت گیر، پرهزینه و مخرب محسوب می شوند. این تحقیق با هدف ارزیابی روش های برآورد زی توده و موجودی کربن گونه بلوط ایرانی در جنگل های استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. در این مطالعه چهار روش قطع کامل، نمونه برداری شاخسار تصادفی، عامل بسط زی توده و معادلات آلومتریک مورد بررسی قرار گرفتند. به این منظور در منطقه مورد بررسی، در 30 قطعه نمونه یک هکتاری طراحی شده، پس از آماربرداری از درختان موجود ، تعداد 30 پایه بلوط (16 تک پایه و 14 جست گروه) به طور تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات کمی و کیفی درختان انتخاب شده و آماربرداری شاخسار تصادفی در درختان انتخاب شده، برداشت شد. درختان انتخاب شده، قطع و به 6 قسمت (میوه، برگ، سرشاخه، شاخه فرعی، شاخه اصلی و تنه) تقسیم شدند. وزن تر هر قسمت در عرصه اندازه گیری و سپس نمونه هایی از هر قسمت برای اندازه گیری وزن خشک و مقدار کربن، تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. همچنین سناریوهای مختلف اندازه گیری اندوخته کربن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق ضمن تعیین متوسط زی توده و اندوخته کربن بلوط ایرانی در دو فرم تک پایه و جست گروه (در طبقه های قطری مختلف و به تفکیک اندام)، وضعیت کربن موجود در خاک و لاش ریزه رویشگاه را نیز مشخص کرد. همچنین در بررسی معادلات آلومتریک، معادلات توانی تک متغیره با متغیر مستقل قطر متوسط تاج، معادلاتی با شاخص های مدل سازی بهتری تولید کرد. این تحقیق کارایی روش نمونه برداری شاخسار تصادفی را در برآورد زی توده روی زمینی گونه بلوط ایرانی به ویژه در مورد جست گروه ها را تأئید کرد. هچنین در روش عامل بسط زی توده، استفاده از متغیرهای ترکیبی در برآورد زی توده، از اریبی و درصد اشتباهات کمتری، به ویژه در مورد بخش های چوبی درخت برخوردار است. در اندازه گیری کربن، تهیه یک نمونه از قسمت های چوبی و خشک کردن نمونه ها به مدت 48 ساعت در دمای ?c90 توصیه می شود. این تحقیق ضمن بررسی دقت و کارایی روش های برآورد زی توده و کربن، مدل های مناسب برآورد در فرم های رویشی گونه بلوط ایرانی را ارائه می دهد.

استفاده از مطالعات آنزیمی به منظور جداسازی آلوتیپ ها و ژئوتیپ های گونه بارانک در منطقه جنگلی فریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  یعقوب ایران منش   فضل الله عمادیان

این تحقیق به منظور بررسی نقش مطالعات آنزیمی، جهت انجام بررسی های اکولوژی و فیزیوژنتیک در برنامه ریزی مدیریت و احیا توده های بارانک، در محدوده جنگلی شرکت سهامی بهره برداری چوب فریم، در دو رویشگاه سنگده (ارتفاع از سطح دریا=1800-1700 متر) و اشک (ارتفاع از سطح دریا= 2300-2100 متر) صورت گرفته است. ابتدا پایه های بارانک موجود در دو منطقه، کاملا شناسایی شده و در دو گروه با مورفورلوژی مناسب و با مورفولوژی نامناسب دسته بندی گردیدند. نمونه برداری، همزمان از سرشاخه های یکساله پایه ها در دو فصل بهار و زمستان، از 41 پایه درخت بارانک در دو رویشگاه انجام شد. علاوه بر این از کلیه پایه بذرگیری کرده و به منظور تهیه نهال، بذرها، در گلدانهای مخصوص، در شرایط نهالستان کشت گردید. نمونه برداری از اندام های مختلف بارانک نیز در فصل تابستان صورت گرفت. بلافاصله پس از نمونه برداری، از آنها عصاره گیری کرده و آنزیم پراکسید از آنها از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات کمی توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ‏‎uv‎‏، در طول موج 530 نانومتر و مطالعات کیفی با استفاده از روش پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز ‏‎(page)‎‏ انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعات کمی وکیفی آنزیم پراکسید از، حاکی از وجود یک اکوتیپ در کل منطقه می باشد، که در این اکوتیپ سه کلاس ژنتیکی جدا گردید. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی پایه ها در دو فصل بهار و زمستان نشان داد که در فصل زمستان، د رمطنقه اسقرار مولکول های سنگین، ایزوآنزیم های جدیدی ظاهر گردیده است، همچنین فعالیت آنزیمی، در فصل زمستان بیشتر از فصل بهار می باشد. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی برگ و شاخه نهالها، حاکی از وجود ایزوآنزیم های شاخص در نمونه های برگ و شاخه است. این ایزوآنزیم ها نشان دهنده وجود توانایی خاص پایه های مورد نظر، به شرایط اکولوژیک منطقه می باشد. مقایسه الگوی آنزیمی اندام های مختلف نشان داد که، الگوی کیفی و فعالیت کمی آنزیم پراکسیداز در اندام های مختلف، در فصل برداشت ثابت، یکسان نمی باشد. با توجه به طبیعی بودن زیربنای اکوسیستم مناطق، تنوع ژنتیکی پایه های مطالعاتی، محدود بوده و این موضوع خطر انقراض گونه بارانک را، گوشزد می کند. مطالعات انجام شده کاربرد مثبت علوم بیوتکنولوژی، از جمله آنزیمولوژی را جهت برنامه ریزی و مدیریت احیا اکوسیستم های طبیعی، ثابت کرده است.