نام پژوهشگر: محمد سعادتمند زاده

مطالعه میان کنش هیستون ا‏‎h1‎‏ با ‏‎dna‎‏ تحت اثر دگرگون کننده های مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  محمد سعادتمند زاده   زهرا بطحایی

اثر آسپیرین بر ساختار هیستون h1 به عنوان یک استیله کننده قوی و میان کنش این پروتئین با ‏‎dna‎‏ ( هر دو از تیموس گوساله استخراج شدند) به عنوان مدلی از کروماتین مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. نتایج اسپکتروفوتومتری نشان می دهد که غلظت بهینه آسپرین برای استیله شدن هیستون ‏‎h1‎‏ در بافر تریس 50 میلی مولار با ‏‎ph‎‏ برابر 4/7، 67/6 میلی مولار می باشد. تغییرات جذب هیستون ‏‎h1‎‏ در اثر میان کنش با آسپرین مشابه تغییرات مشاهده شده در حضور انیدریداستیک (استیله کننده استاندارد) می باشد. با توجه به غلظت بهینه مشابه در مورد هر دو دگرگون کننده، می توان نتیجه گرفت که حدود 23 تا 24 لیزین در هیستون ‏‎h1‎‏ توسط آسپیرین استیله می شود. اسید سالیسیلیک تغییری در میزان جذب h1 بوجود نمی آورد، این امر به طریق دومی استیله شدن هیستون ‏‎h1‎‏ توسط آسپیرین را تایید می کند. میزان استیل دار شدن ‏‎h1‎‏ توسط آسپیرین دردمای 27 و 37 درجه سانتی گراد یکسان است و افزایش دما باعث تسریع فرآیند می گردد. میزان استیل دار شدن هیستون ‏‎h1‎‏ توسط آسپیرین در شرایط بافری ذکر شده در بالا نسبت به بافر بورات 5 میلی مولار با ‏‎ph‎‏ برابر 2/8 که توسط محققین قبل شرایط بهینه برای اثر انیدریداستیک ذکر شده بود، بیشتر است. میزان استیل دار شدن هیستون ‏‎h1‎‏ توسط انیدرید استیک نیز در هر دو باز یکسان است. با افزایش غلظت آسپیرین و افزایش ریشه های لیزین استیله شده درهیستون ‏‎h1‎‏، تحرک الکتروفورتیکی این پروتئین نسبت به پروتئین طبیعی روی صفحات الکتروفورزو در حضور ‏‎sds‎‏، کاهش می یابد که این نشاندهنده افزایش وزن مولکولی پروتئین است. نشر فلورسانس این پروتئین نیز با افزایش غلظت آسپیرین کاهش می باید که نشاندهنده باز شدن تدریجی آن است، همچنین جابه جائی به طرف راست در پیک نشری تایید کننده افزایش هیدروفوبیسیتی در پروتئین می باشد. این نتایج در تطابق با نتایج محاسبات پارامتر ‏‎m‎‏ که معیار هیدروفوبیسیتی در پروتئین است و با افزایش استیله شدن پروتئین توسط آسپیرین از 5772/4 به 917/4 می رسد، است. میان کنش هیستون ‏‎h1‎‏ طبیعی با ‏‎dna‎‏ توسط روش اسپکتروفوتومتری و بر اساس تعیین میزان درصد رسوب بین این دو ماکرومولکول، بررسی شد. میزان تشکیل کمپلکس ‏‎h1-dna‎‏ 97% می باشد. میان کنش هیستون ‏‎h1‎‏ استیل دار شده توسط غلظت بهینه آسپرین با ‏‎dna‎‏ نسبت به هیستون h1 طبیعی تا 13% کاهش نشان می دهد و این نتیجه مشابه زمانی است که هیستون ‏‎h1‎‏ با انیدریداستیک استیل دار می شود. افزودن آسیپرین با غلظت بهینه به کمپلکس ‏‎h1-dna‎‏ باعث کاهش تشکیل کمپلکس به میزان 4% می شود که نشان می دهد آسپیرین قادر به رقابت با ‏‎dna‎‏ برای اشغال تمام ریشه های لیزین نیست. نتایج حاصل از انکوبه کردن ‏‎dna‎‏ با آسپیرین و اسید سالیسیلیک نشان می دهند که میان کنش سالیسیلیک اسید با آسپرین با ‏‎dna‎‏ اثری بر میزان تشکیل کمپلکس ‏‎h1-dna‎‏ ندارد. به عبارت دیگر، تغییرات بنای قضائی جزئی ایجاد شده در ‏‎dna‎‏ تحت اثر این لیگاند ، مانع میان کنش آن با هیستون ‏‎h1‎‏ نیست.