نام پژوهشگر: علی درویشی بلورانی
بهمن امرایی کرامت الله زیاری
به منظور تعیین میزان سازگاری موقعیت های کنونی میادین تره بار در منطقه 6 شهرداری تهران با معیارهای عدالت و به منظور بیان عددی و دقیق این امر، استفاده از مدل های کمی مکان گزینی استفاده گردید. بدین منظور با طرح 2 سوال الف – آیا در توزیع مکانی کاربری های میادین میوه و تره بار عدالت فضایی رعایت شده است؟ و ب- آیا مکان گزینی کاربری های میادین میوه و تره بار مطابق معیارهای مطلوبیت و سازگاری بوده است؟ پایان نامه فوق انجام گرفت. با استفاده از روش ahp به عنوان یک روش کار آمد، کم هزینه و با دقت بالا در تعیین میزان متناسب بودن مکان کنونی میادین تره بار با لایه های اطلاعاتی تاثیرگذار 17 گانه شامل: شیر آتش نشانی، میدان، بزرگراه، خیابان درجه2، خیابان اصلی، خیابان یکطرفه، کوچه بن بست، پایانه حمل و نقل، مناطق توریستی، کاربری مسکونی، مراکز آموزشی، ادارات و دفاتر کاری، کاربری تجاری، کاربری صنعتی، مراکز بهداشتی در مانی، فضای سبز و زمینهای بایر مورد تحلیل مکانی gis قرار گرفت. علاوه بر این جهت تعیین معیارهای مطلوبیت و سازگاری با استفاده از پرسش نامه هایی که در اختیار120 نفر از مشتریان میادین قرار گرفت و نتایج مورد تحلیل آماری قرار گرفت. این تحقیق با استفاده از روش ahp به روشنی توانست مناطق جدیدی برای احداث میادین جدید تره بار معرفی نماید. در مناطق جدید معرفی شده با بازدید های میدانی و با استفاده از تفسیر بصری تصاویر ماهواره ای مشخص گردید که انتخاب سیستم بسیار مناسب بوده است. نتایج حاصله نشان دهنده کارایی خوب سیستم بکار گرفته شده می باشند. نتایج حاصله نشان می-دهد که منطقه 6 شهرداری تهران به عنوان یکی از بزرگترین،شلوغترین وحساس ترین مناطق 22 گانه شهر تهران دارای میادین وبازارهای میوه وتره باری است که تا حدودی از معیارهای مکان گزینی علمی تبعیت نکرده و از نظر معیارهای مطلوبیت و سازگاری نیز نمی توان با توجه به نتایج بدست آمده اظهار نظر قطعی نمود
میر سعید موسوی کردلر علی درویشی بلورانی
طوفان های گرد و غبار از خطرات عمده در مناطق خشک و نیمه خشک هستند که شوری خاک، فقر پوشش گیاهی، گرمای هوا و وجود بادهای شدید از عوامل موثر بر آن است که باعث تغییرات وسیعی در اکوسیستم می شوند. بنابراین پایش پیوسته و تعیین شبانه روزی مکانی و زمانی آنها حائز اهمیت بسیار است. دامنه بروز و قلمرو تاثیر گذاری منطقه ای و فرامنطقه ای طوفان های گرد و غبار را می توان از روی تفاوت های ناشی از بازتاب طیفی و اختلاف دمایی پدیده های زمینی که بر روی تصاویر ماهواره ای منعکس می گردد، پایش نمود و گستره های مکانی و زمینی آن ها را تعیین نمود. علاوه بر خصوصیات مواد معلق در یک طوفان، تنوع پوشش اراضی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر آشکارسازی این فرآیند می باشد. بنابراین تنوع پوشش خاک مناطق تحت تاثیر، یکی از مهمترین چالش ها در بکارگیری تصاویر ماهواره ای در مطالعات گرد و غبار می باشد. بدین منظور داده های مربوط به قابلیت دید از سازمان جغرافیایی کشور به منظور مشخص کردن روزهای وقوع گرد و غبار اخذ و پس از آن تصاویر مادیس مربوط به 18، 19، 20 و 21 آوریل سال 2008 در سال 1390 دریافت گردید. پس از انجام پیش پردازش ها و زمین مرجع کردن تصاویر، آشکارسازی گرد و غبار با استفاده از شاخص آکرمن (ackerman index) و تفاوت دمای روشنایی (btd) صورت پذیرفت. تصاویر پردازش شده با نقشه خاک fao انطباق داده شد و از 4 نوع خاک به صورت تصادفی 40 نمونه پیکسلی انتخاب گردید که تعداد 160 نمونه برای هر خاک بود. تجزیه واریانس داده ها در قالب طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگین داده ها با استفاده از آزمون دانکن صورت پذیرفت. آنالیزهای آماری نمونه های پیکسلی نشان داد که در تصاویر روزانه خاک های آهکی به دلیل جذب حرارت بیشتر در طول موج های مادون قرمز حرارتی، اثر بهتری در آشکار سازی گرد و غبار دارند. در حالی که در تصاویر شبانه تاثیر هر 4 نوع خاک در آشکار سازی گرد و غبار با یکدیگر اختلاف چندانی نداشت. تشخیص دقیق تر آن نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
محدثه عفتی کلرمی علی درویشی بلورانی
بافت خاک یکی از ویژگیهای مهم فیزیکی آن است که در مطالعات خاکشناسی نقشی کاربردی را ایفا میکند و دارای اثر زیادی بر روی وزن مخصوص خاک، ساختمان سطحی، اندازه اجزای خاک، ظرفیت نگه داری آب در خاک، حاصلخیزی خاک و میزان فرسایش پذیری خاک میباشد. تعیین بافت خاک به روش سنتی و طبقه بندی آن هزینهبر، زمانبر و همچنین متاثر از خطاهای انسان است،که این امر لزوم استفاده از روش های نوین جهت کسب اطلاعات بافتی خاک را روشن می سازد. تحقیق حاضر با هدف تعیین درصد اندازه ذرات خاک با استفاده از تصاویر ماهوارهای و شبکه های عصبی مصنوعی انجام گردیده است. تالاب هورالعظیم در استان خوزستان به عنوان منطقه مورد 5 سانتیمتر صورت - مطالعه انتخاب شد و نمونه برداری از خاکهای سطحی این منطقه از عمق 0 در تاریخ landsat ماهواره 7 etm+ گرفت. پس از تعیین بافت خاک در آزمایشگاه، تصاویر سنجنده نمونه برداری از منطقه مورد نظر تهیه و مورد پیش پردازش قرار گرفت. سپس در محیط نرم افزار با دو الگوریتم یادگیری گرادیان (ffnn) دو نوع شبکه عصبی مصنوعی پبشخور matlab 7.12.0 4 طراحی -15- 4 و 2 - 25- به ترتیب با ساختار 2 (lm) و لونبرگ- ماکوارت (gda) کاهشی (gsi) شاخص اندازه ذرات ،(ci) گردید. در مرحله بعد برای تمامی نقاط پارامترهای شاخص رس ماهواره etm+ و باند پنجم از روی تصویر سنجنده (ndvi) و شاخص نرمال شده پوشش گیاهی لندست 7 محاسبه شد و سپس پارامترهای فوق به عنوان ورودی وارد شبکههای عصبی شدند، انتخاب تعداد مناسب نورونها در لایه میانی بر مبنای مقایسه عملکرد شبکههایی با تعداد مختلف نورونهای لایه میانی انجام گرفت. نورونهای لایه خروجی مقادیر درصد شن و رس بود که در مرحله آموزش از روی نقشه و مقادیر واقعی به شبکه آموزش داده شد و در مرحله آزمون مقادیر پیش بینی شده توسط شبکه های عصبی مصنوعی طراحی شده بودند. پس از مرحله آموزش شبکه در مرحله آزمون مقادیر درصد شن، رس و سیلت پیش بینی شده توسط شبکه با مقادیر واقعی مقایسه شد و میزان خطا بر آورد گردید. نتایج نشان داد که هر دو شبکه طراحی شده با دقت بالایی قادر به با lm پیش بینی درصد اندازه ذرات بودند و شبکه طراحی شده بر اساس الگوریتم یادگیری 4/ با 25 gda نسبت به شبکه طراحی شده بر اساس الگوریتم mae=3/ و 39 rmse=4/02 با دقت بالاتری درصد ذارت را پیش بینی نمود. همچنین بررسی میزان mae=2/ و 91 rmse= خطای به دست آمده در برآورد هریک از ذرات رس، شن و سیلت نشان داد که شبکههای عصبی طراحی شده در پیش بینی ذره رس نسبت به ذرات سیلت و شن از کارایی بیشتری برخودار میباشند. در نهایت بر اساس مقادیر پیش بینی شده توسط شبکههای عصبی نقشه رس، سیلت و شن برای هر یک از شبکههای طراحی شده تهیه گردید. بنابراین استفاده از فناوریهای نوینی مانند سنجش از دور و شبکههای عصبی مصنوعی جهت تعیین بسیاری از خصوصیات مهم خاک به ویژه بافت خاک و سپس تهیه نقشه های خاک مکملی برای روشهای مرسوم و صحرایی محسوب میشوند و سبب تسهیل این روشها برای ایجاد پیش بینیهای با دقت بالا در مقیاسهای وسیع میگردد.
محبوبه جلالی علی درویشی بلورانی
چکیده در سال های اخیر وقوع طوفان های گرد و غبار ابعاد تازه ای به خود گرفته و به یک بحران جدی منطقه ای تبدیل شده است. استان خوزستان یکی از مناطقی است که تحت تاثیر این پدیده قرار دارد. پارامتر های اقلیمی و پوشش گیاهی در کاهش و یا افزایش طوفان های گرد و غبار نقش حیاتی دارند. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی پارامترهای اقلیمی و پوشش گیاهی و ارتباط آنها با وقوع طوفان های گرد و غبار بررسی گردید. بدین منظور، داده-های اقلیمی (سرعت باد، دما، بارندگی و درصد رطوبت نسبی) و فراوانی وقوع ریزگرد ها از سال 2000 تا 2008 مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از تصاویر مودیس، شاخص ndvi برای هر ماه در طی این دوره استخراج گردید. سپس، واسطه یابی داده های نقطه ای توسط روش کریجینگ و به دنبال آن پیش پردازش داده ها و تبدیل داده های مذکور به ماتریس های 19×18 صورت گرفت. بر این اساس یک مدل رگرسیون غیر خطی چند متغیره برای هر پیکسل بین پارامترهای اقلیمی و پوشش گیاهی مورد تخمین قرار گرفت. در نهایت برای هر نوع خاک، میانگین گیری و ارزیابی مدل های مذکور انجام گرفت. نتایج تحلیل مکانی داده ها نشان داد که بیشترین فراوانی طوفان های گرد و غبار متعلق به ایستگاه های ماهشهر، آبادان، اهواز و بستان بوده که دارای کمترین میزان بارش و پوشش گیاهی و بیشترین میزان سرعت باد و دما هستند. همچنین تحلیل نقشه های ماهانه نشان داد که بیشترین فراوانی طوفان های گرد و غبار در ایستگاه های اهواز، ماهشهر، آبادان و آقاجاری به ترتیب مربوط به ماه های تیر، خرداد و اریبهشت و در بقیه ایستگاه ها به ترتیب در ماه های تیر، اردیبهشت و خرداد بوده است. علاوه بر این، در ماه های دی، بهمن، اسفند، و فروردین هماهنگی بین طوفان های گرد و غبار و سرعت باد وجود نداشت. بررسی ها، وجود یک ارتباط زمانی و عدم ارتباط مکانی مشخص بین درصد رطوبت نسبی و فراوانی طوفان های گرد و غبار را نشان می دهد. براساس مدل های انجام شده، بین مقادیر واقعی و پیش بینی شده در تمام ماه ها به جز تیرماه هماهنگی وجود دارد. تفسیر نقشه های خاک، کاربری اراضی و نوع پوشش گیاهی حاکی از وجود خاک های شور و قلیا با قابلیت دیسپرس و انتشار زیاد به هوا در مناطق جنوب و جنوب غرب استان می باشد که باعث ایجاد بالاترین پتانسیل وقوع طوفان گرد و غبار در این مناطق شده است. سپس، نتایج تست اعتبار سنجی برای هر نوع خاک بطور جداگانه نشان داد که بیشترین دقت مربوط به خاک های شور و قلیا و کمترین دقت مربوط به خاک های باتلاقی شور و تپه های شنی است. بنابراین، تخریب پوشش گیاهی به طور موثری فراوانی طوفان های گرد و غبار را در خوزستان تحت تأثیر قرار داده و انجام تحقیقات بعدی در این خصوص مورد نیاز است. همچنین، خاک های شور و قلیا بیشتر از سایر خاک ها مستعد ایجاد طوفان های گرد و غبار می باشند.
محمدرضا عبدالمحمدی علی درویشی بلورانی
در سالهای اخیر وقوع مکرر طوفان های گرد و غبار در مناطق غرب و جنوب غرب ایران، باعث بروز حوادث و مشکلات فراوان در این مناطق و بخش های همجوار آن ها شده و حتی در بعضی از مواقع دامنه این حوادث به بخش های مرکزی کشور هم رسیده است. برای شناسایی و پایش گرد و غبار استفاده از اطلاعات میدان دید و پدیده گرد و غبار در ایستگاه های سینوپتیک رایج می باشد. با توجه به پیشرفت علم سنجش از دور و ایجاد تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک زمانی، مکانی و طیفی بالا، قابلیت های این دانش را در مطالعه بلایای طبیعی از جمله گرد و غبار افزایش داده است. در این تحقیق به منظور شناسایی و پایش گرد و غبار، ابتدا با توجه به اطلاعات ایستگاه های سینوپتیک و معیارهای تعریف شده، بیش از 70 مورد طوفان گرد و غبار بین سال های 2000 تا 2011 میلادی شناسایی شدند. در مرحله بعد با توجه قابلیت های سنجنده های مختلف، سنجنده modis به عنوان منبع اصلی داده های سنجش از دوری انتخاب گردید و تصاویر مربوط به وقوع طوفان های گرد و غبار جمع آوری شدند. پس از مطالعه مدل ها و روش های مختلف مانند: مدل naaps، روشهای درخت تصمیم، آکرمن و میلر، شاخص های nddi، tdi و .. و با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر کدام و با توجه به مشکلات موجود جهت تفکیک پدیده گرد و غبار از سایر عوارض و پدیده ها مانند: ابرها، سطوح تیره و روشن زمین و آب، منحنی طیفی انعکاسی پدیده های مختلف در باندهای 1 تا 8 سنجنده مادیس و منحنی دمای درخشندگی آن ها در باندهای حرارتی مورد نظر با استفاده از میانگین و انحراف معیار بازتاب هر پدیده در تصاویر بین سال های 2000 تا 2011 رسم شد. با تجزیه و تحلیل منحنی های طیفی، باندها و شاخص ها و حدود آستانه مناسب آنها شناسایی گردید و روش خودکار شناسایی و پایش پدیده گرد و غبار با استفاده از ترکیب باندهای حرارتی و انعکاسی سنجنده مادیس ایجاد شد. در مرحله بعد با استفاده از ترکیب داده های لیدار ماهواره calipso و اختلاف دمای درخشندگی (btd) باندهای 31و32 سنجنده modis، پدیده گرد و غبار در تاریخ 21 جولای 2010 شناسایی گردید و ارتفاع توده گرد و غبار با استفاده از محصول vfm ماهواره calipso محاسبه گردید. پس از آن روش خودکار شناسایی گرد و غبار بر روی تصاویر 21 جولای 2010 و 5 مارچ 2011 اجرا گردید و خروجی روش با شاخص هوآویز سنجنده omi (uv ai) و محصول deep blue aod سنجنده مادیس در تاریخ های ذکر شده مقایسه گردید، که نتایج نشان دادند که روش مورد نظر به خوبی قادر به شناسایی پدیده گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه می باشد. کلمات کلیدی: گرد و غبار – سنجش از دور – modis – calipso – omi – ایران
احسان تمسکی اسداله خورانی
پدیده فرسایش بادی و طوفان های گرد و غباری ناشی از آن یکی از مهمترین مخاطرات زیست محیطی جهان امروز است که هر ساله خسارات جبران ناپذیری را بر بخش های مختلف از جمله محیط زیست و سلامت انسان ها وارد می کند.گستردگی مناطق خشک و نیمه خشک در ایران و بروز پی در پی این پدیده در مناطق جنوب و جنوب شرق کشور که از مناطق عمده متاثر از فرسایش بادی هستند، اهمیت بررسی و مطالعه این پدیده را نشان می دهد. هدف از این مطالعه پایش و پیش بینی طوفان های گرد و غبار به صورت سالانه و ماهانه در جنوب و جنوب شرق ایران می باشد. در این مطالعه که با استفاده از آمارهای سازمان هواشناسی ایران در 18 ایستگاه سینوپتیکی جنوب و جنوب شرق ایران طی سال های 2001 تا 2009 انجام شد، روزهای گردوغباری با دو منشاء نزدیک و خارج از ایستگاه های سینوپتیکی استخراج گردید و پس از پایش سالانه و ماهانه طوفان ها، با استفاده از عناصر اقلیمی و شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده (ndvi)، اقدام به پیش بینی طوفان های گردوغبار با استفاده از رگرسیون فضایی چندمتغیره گردید. نتایج نشان می دهد که گردوغبار با منشاء نزدیک ایستگاه باعث ایجاد بیشترین روزهای گردوغباری در منطقه می شود به طوری که بیش از 78 درصد از روزهای گردوغباری ناشی از گردوغبار ایجاد شده با منشاء نزدیک ایستگاه است. تست اعتبار سنجی مدل های رگرسیونی نشان داد که این مدل ها فراوانی طوفان های گردوغبار را در ماه های گرم و پرغبار با دقت بالایی پیش بینی می کنند. با توجه به اینکه عمده ی گردوغبار این منطقه با منشاء نزدیک ایستگاه ها است، می توان با اقدامات بیابان زدایی و مقابله با فرسایش بادی حجم قابل توجهی از این طوفان ها را کاهش داد.
زینب موسیوند اسدالله خورانی
طوفان هایگرد و غباریکیازپدیده های جوی غالب در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب می شود که می تواند اثراتزیانباریدرمحیط هایزندگیانسانی، جانوریوگیاهیبر جا بگذارد. اینپدیدهکشورهای منطقهخاورمیانهازجملهایرانوعراقرا به صورت متناوبتحتتأثیر قرار می دهد. بنابراین، با توجه به گستردگی و شدت روزافزون این پدیده در منطقه خاورمیانه، ارتباط بین آهنگ وقوع طوفان های گرد و غبار با تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین در مناطق برداشت رسوبات بادی باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد. این مهم به شناخت بیشتر عوامل موثر در وقوع این پدیده کمک کرده و امکان پیش بینی و مقابله با آن را در آینده فراهم می کند. در واقع شناخت ارتباط بین طوفان گرد و غبار و تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین، در منابع طبیعی و بخش های دیگر می تواند به عنوان یک پارامتر مهم، برنامه ریزان بخش های مختلف اجرایی را در مدیریت و توسعه همه جانبه یاری نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی و پوشش زمین بر فعالیت طوفان های گردوغبار در شمال غرب عراق می باشد.در این تحقیق با استفاده تصاویر ماهواره ای چند زمانه لندست سال های 1984، 1986، 1987، 1998، 2000، 2001، 2007، 2010 و 2011 تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین به وقوع پیوسته، طی دوره زمانی 27 ساله با استفاده از روش آشکارسازی پس از طبقه بندی، در منطقه مورد مطالعه بدست آمد که این نتایج بدست آمده حاکی از رشد اراضی بایر و کاهش شدید اراضی مرتع در طی دوره مطالعاتی در این تحقیق بوده است. همچنین از آمار سازمان هواشناسی عراق در 3 ایستگاه سینوپتیک جهت پایش فراوانی وقوع طوفان های گردوغبار در منطقه مورد مطالعه استفاده شد که نتایج نشان دهنده رشد این طوفان ها در اواخر فصل تابستان و اوایل فصل زمستان می باشد. در نهایت نتایج حاصله نشان دهنده عدم وجود ارتباط معنی دار بین تغییرات کاربری اراضی و فراوانی وقوع طوفان های گردوغبار بوده است.
مسعود قانعی فرد رسول مهدوی
گسلهای بزرگ و فعال واقع در شرق شهر میناب از مهمترین عوامل تکتونیکی منطقه محسوب میشوند که در سال های گذشته زلزله های متعدد و شدیدی را به وجود آورده است و فعالیت آنها در آینده ممکن است خسارات سنگینی را به بار آورد. لذا شهر میناب و بویژه بافت فرسوده آن از ریسک پذیری بالایی در مقابل زلزله برخوردار است. در تحقیق حاضر، با تلفیق gis و ahp و معرفی شاخص های آسیب پذیری، به بررسی وضعیت کنونی بافت فرسوده شهر میناب از نظر میزان آسیب پذیری در برابر زلزله پرداخته و نواحی آسیب پذیر مشخص شد. داده های مورد نیاز از جمله شبکه معابر شهری، کاربری ها، تراکم جمعیت، مشخصات سازه ای و ... گردآوری و جهت ایجاد پایگاه داده آماده سازی شدند. سپس با توجه به حجم انبوه شاخص های مکانی، جهت حصول به اطلاعات برای اخذ تصمیم، داده ها با استفاده از gis و روش ahpپردازش و نقشه نهایی آسیب پذیری بافت فرسوده تولید شده و مناطق با درجات مختلف آسیب مشخص گردید. بر اساس این نقشه، محلات شیخ آباد، شهید عباسپور، پاکوه، باغ ملک، جوی باریکو و جنگجنگو بافت فرسوده (محلات قدیمی) به عنوان محدوده های با آسیب پذیری زیاد مشخص شده اند. این در حالی است که محلات پاکوه و باغ ملک جز تراکم های بالای جمعیتی در منطقه بافت فرسوده محسوب می شوند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بخش عمده ای از آسیب های ناشی از زلزله، بدلیل فرسوده بودن و مقاومت کم ساختمان ها، ریزدانگی ساختمان ها و معابر کم عرض می باشد که این امر لزوم اتخاذ تصمیمات ویژه ای را در جهت کاهش آسیب و مدیریت بحران مشخص می نماید. در بحث زلزله و شهر، سیستم gis با قابلیت جمع آوری داده های مکانی و توصیفی، ذخیره سازی، تغییر و تحول، تحلیل، مدل سازی و نمایش اطلاعات مکانی به همراه اطلاعات غیرمکانی می تواند به عنوان علم و فن آوری بهینه در جهت ساماندهی و تجزیه و تحلیل جامع و سریع اطلاعات و کمک به اخذ تصمیمات سریع و در عین حال صحیح در مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
علی درویشی بلورانی علی اکبر آبکار
در عصری زندگی می کنیم که آنرا عصر اطلاعات نامیده اند و بی شک سنجش از دور (rs) بعنوان ابزاری قوی در جمع آوری داده ها از جایگاه ویژه برخوردار می باشد. استفاده صحیح از داده های سنجش از دور جهت حل مشکلات و معضلات شهری یکی از مهمترین دغدغه های بسیاری از مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد. با توجه به اینکه سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) بعنوان ابزاری قوی در نگهداری، تحلیل و مدیریت داده های زمین مرجع مخصوصا در مناطق شهری مطرح گردیده است، از آن بعنوان سیستم حمایت در تصمیم گیری نام می برند. لذا دقت در تهیه اطلاعات، به منظور وارد نمودن و به روز رسانی سیستم اطلاعات جغرافیایی، بعنوان یک واقعیت انکار ناپذیر مطرح می گردد. اصولا استخراج اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی فرایندی پیچیده بوده و تحت تاثیر عوامل بسیاری می باشد، لذا چشم پوشی از یک یا چند عامل منجر به کاهش دقت اطلاعات استخراج شده از داده های ماهواره ای می گردد. در این پایان نامه روش مدل- پایه، که بدنبال مدل نمودن عوامل تاثیر گذار در فرایند اخذ داده ها می باشد، بعنوان ابزاری نیرومند جهت استخراج نیمه اتوماتیک جاده های شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش مدل-پایه مبتنی بر سه بخش اساسی: فرضیه سازی (hypotheses generation)، مدارک سازی (evidence generation) و برآورد فرضیه بر اساس مدرک می باشد. فرضیه سازی مهمترین بخش روی مدل-پایه می باشد که با الگوریتم های متفاوتی قابل انجام می باشد و بخش مدرک سازی با استفاده از تصویر مورد استفاده بدست می آید. با توجه به دقت نسبتا بالای بدست آمده در طبقه بندی نواحی کشاورزی و جنگلی، با استفاده از الگوریتم فرضیه سازی مبتنی بر حداکثر احتمال محلی (local miximum likelihhood) در کارهای گذشته (آبکار 1999)، در این پایان نامه روش فوق جهت استخراج نیمه اتوماتیک جاده های شهری با استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک فضایی بالا (عکس هوایی رنگی شهر سان-دیاگو-آمریکا) مورد ارزیابی قرار گرفته است. الگوریتم فرضیه سازی مبتنی بر حداکثر احتمال محلی (lml)، بدلیل همپوشانی طیفی جاده با سایر عوراض (مثل: پارکینگ ها، خانه ها، سایه ها و غیره) نتایج قابل قبولی را ارائه نداد، لذا با استفاده از دانش تصویری و روشهای فیلتری دقت نهایی اطلاعات بدست آمده از الگوریتم (lml) به میزان قابل قبولی افزایش یافت تا قابلیت وارد شدن به سیستم اطلاعات جغرافیایی را دارا گردند.