در دهه های اخیر موضوع حافظه یکی از مهمترین زمینه های تحقیق در علوم رفتاری می باشد. حافظه، فرایند ذخیره سازی اطلاعات و تجارب و بازیابی احتمالی آنها در آینده است که این توانایی بازنمایی و بازیابی اطلاعات برای تمام فرایندهای شناختی از جمله ادراک و حل مسئله از اهمیت بنیادین برخوردار است. به عبارتی می توان گفت تمام هویت ما به حافظه سالم بستگی دارد (گروم و همکاران، 1999)اهمیت بنیادین حافظه در فرایندهای شناختی موجب شده است تا دامنه وسیعی از تحقیقات در حیطه های روانشناسی و عصب - روان شناسی برای کند و کاو در چند و چون حافظه اختصاص یابد پژوهش حاضر نیز به مطالعه نوعی از حافظه که کمتر مورد توجه قرار گرفته پرداخته است در این پژوهش تاثیر افسردگی بر حافظه شرح حال با بکارگیری پرسشنامه حافظه شرح حال و دو گروه کنترل و آزمایش مورد مطالعه واقع شده است. 2 فرضیه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است: 1- گروه افسرده نسبت به گروه کنترل عملکرد ضعیف تری در آزمون حافظه شرح حال دارند. 2- گروه افسرده در یادآوری خاطرات شرح حال سوگیری منفی دارند. پرسشنامه بکار گرفته شده در این پژوهش شامل دو گروه کلی خاطرات: 1- سوالات معنایی شخصی 2- سوالات وقایع و حوادث می باشد که سه بخش کودکی، بزرگسالی و زندگی اخیر را دربرمی گیرد آنچه که اجرای این آزمون در دو گروه افسرده و بهنجار بدست آمده با نتایج تحقیقات پیشین هماهنگ می باشد، بطوریکه گروه افسرده نوعی سوگیری در به یادآوری وقایع منفی و یا عدم تمایل به بیان جزییات حوادث از خود نشان دادند. بنابراین، آنچه که فرضیه مورد نظر پژوهش بود تایید گردیده است. از سوی دیگر نتایج آماری بیانگر تفاوت معنادار دو گروه در پاسخ به آزمون حافظه شرح حال می باشد به این معنا که گروه بیماران افسرده عملکرد ضعیف تری در آزمون حافظه شرح حال نسبت به گروه غیربیمار از خود نشان داده اند.