نام پژوهشگر: فاطمه مولوی
فاطمه مولوی اعظم استاجی
رساله ی حاضر به معرفی رویکردهای مختلف به تکواژآرایی از جمله ساختواژه ی واژگانی کیپارسکی، رده شناسی، معنی شناختی بایبی و دستوری شدگی گیون می پردازد. اصول و مبانی این رویکردها بررسی و ساختمان فعل فارسی با رویکرد معنی شناختی بایبی مطابقت داده می شود. بایبی(1985) با معرفی اصول همبستگی و تعمیم واژگانی به بررسی مقوله های تصریفی در فعل پرداخته است. اصل همبستگی ترتیب مقوله-های تصریفی فعل را مشخص می کند. براساس این اصل هر مقوله یی که همبستگی معنایی بیشتری با فعل دارد نزدیک تر به پایه ی فعل ظاهر می شود در حالی که مقوله یی که همبستگی معنایی کمتری به فعل دارد دورتر از پایه ی فعل قرار می گیرد. اصل تعمیم واژگانی برخلاف اصل همبستگی معرف این است که مقوله یی که عمومیت بیشتری دارد همبستگی معنایی کمتری دارد و مقوله یی که تعمیم واژگانی کمتری دارد ، همبستگی معنایی بیشتری به پایه ی فعل دارد. اصل همبستگی از اصل تعمیم واژگانی مهم تر است و می تواند مبنای بررسی ترتیب وندها قرار بگیرد. سوال تحقیق این است که آیا براساس اصل همبستگی می توان ترتیب مقوله هایِ تصریفیِ فعل را در زبان فارسی تعیین کرد؟ با بررسی فعل های پنج متن نوشتاری از زبان فارسی امروزی و ارائه ی تحلیل های صوری و معنایی برای هر فعل، نحوه ی ترتیب تکواژهای تصریفی در هر فعل مشخص شده است. تحلیل معنایی فعل مقوله های نمود، وجه، زمان، جهت، شخص و شمار، نفی و تکواژ سببی ساز را در فعل زبان فارسی نشان می دهد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که ساختمان فعل زبان فارسی براساس اصل همبستگی قابل توجیه است اما ترتیب این مقوله ها در فعل فارسی با ترتیب ارائه شده از طرف بایبی متفاوت است.
فاطمه مولوی بهرام محمد سلطانی
سلول های بنیادی جنینی(hescs) ، سلول های بنیادی پرتوانی، با کاربردهای مهمی در پزشکی ترمیم ، مهندسی بافت و سلول درمانی هستند. برای استفاده از کاربردهای مهم این سلول ها باید حالت خود تجدیدی و تمایز نیافتگی شان حفظ شود . به این منظور محققین، از لایه تغذیه کننده فیبروبلاست جنینی موش(mef) برای این سلول ها، استفاده می کنند. ما در این تحقیق از سلول های بنیادی چربی(ascs) به عنوان لایه تغذیه کننده برای hescs استفاده کردیم و سپس بیان ژن های پرتوانی و چند microrna را در hescs بررسی کردیم.
فاطمه مولوی مهناز اخوان تفتی
این مطالعه به بررسی مولفه های الگوی باور داشت تندرستی و توان این مولفه ها در پیش بینی تمایل به مصرف مواد در بین معتادان مرد می پردازد. این الگو بعنوان یک الگوی روان شناختی سعی در تبیین و پیش بینی رفتارهای تندرستی با تمرکز بر نگرش ها و باورهای افراد دارد. مولفه های hbmعبارتند از: تهدید ادراک شده (که خود دو مولفه و خامت ادارک شده و حساسیت ادراک شده را دربرمی گیرد)، منافع ادراک شده و موانع ادارک شده. هدف از این زمینه یابی یافتن پاسخی به این پرسش است که آیا تفاوت معناداری میان چهار مولفه این الگو در پیش بینی تمایل به استفاده از مواد مخدر وجوددارد. براین اساس و با توجه به ادبیات موضوع و اطلاعات گردآوری شده از طریق پرسشنامه ها چنین فرض شد که وخامت ادراک شده توان پیش بینی بهتری را برای پیش بینی تمایل به استفاده از مواد مخدر نسبت به (الف) حساسیت ادراک شده (ب) منافع ادراک شده و (ج) موانع ادراک شده دارد. همچنین فرض شد که حساسیت ادراک شده توان پیش بینی بهتری را نسبت به (الف) منافع ادراک شده توان پیش بینی بهتری را نسبت به موانع ادراک شده برای سو استفاده از مصرف مواد مخدر دارد. نمونه شامل معتادان داوطلبی بود که به مراکز درمانی خصوصی و دولتی به جهت معالجه خود مراجعه کرده اند. شیوه نمونه گیری از نوع غیرتصادفی (داوطلبانه) بود. چهار متغیر کنترل برای نتیجه گیری دقیق تر در نظر گرفته شد: سطح تحصیلات، سن (محدوده در نظر گرفته شده بین 40 -20 سال بود) منطقه سکونت و گذراندن مرحله سم زدایی. اطلاعات از طریق یک مصاحبه با ساختار و پرسشنامه ای که با نظارت و مشورت راهنمایان تحقیق ساخته شد، گردآوری شد. آمار توصیفی برای محاسبه فراوانی ها ونمودارها مورد استفاده قرار گرفت. از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. دو فرضیه اول تحقیق مورد تائید قرار نگرفت. و تجزیه و تحلیل بعدی نشان داد که وخامت ادراک شده توانایی بهتری را برای پیش بینی تمایل به استفاده از مواد مخدر نسبت به موانع ادراک شده دارد، همچنین حساسیت ادراک شده توانایی بهتری را برای پیش بینی تمایل به استفاده از مواد مخدر نسبت به (الف) منافع ادراک شده و (ب) موانع ادراک شده دارد. فرضیه آخر نشان داد که منافع ادراک شده توانایی بهتری را برای پیش بینی تمایل به استفاده از مواد مخدر نسبت به موانع ادراک شده دارد.