نام پژوهشگر: کاملیا کمالی
کاملیا کمالی محمد نمازی
هدف اصلی این مطالعه، ارائه مدلی علمی جهت بهینه سازی تخصیص اعتبارات تبصره 3 به بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی است. مدل پیشنهادی براساس ((برنامه ریزی آرمانی)) می باشد و قادر است با رعایت الزامات قانونی، محدودیتها و منابع در دسترس، به اهداف مورد نظر برسد.این مدل خطی است و اولین مدل برنامه ریزی آماری در مورد کاربرد تبصره 3 می باشد. چهار اولویت عمده در مدل در نظر گرفته شده است که به ترتیب عبارتند از:1) کشاورزی، 2) صنعت و معدن 3) خدمات و 4) اشتغال زایی، مدل مزبور براساس داده های مربوط به 5 سال (79 -1375) سازمان برنامه و بودجه می باشد و قادر است اعتبارات تخصیص بهینه را برای هر سال تعیین کند. به منظور ارائه کارایی مدل پیشنهادی برای سال 1376 (به عنوان نمونه) نتایج حاصل از مدل، با توزیع واقعی اعتبارات مقایسه شده است. پیشنهادهایی جهت جابجایی اعتبارات بخشها و فعالیتها نیز ارائه شده است. برای سال آخر تغییرات و جابجایی اعتبارات از بخش (یا بخشهایی) به بخش و بخش های دیگر تعیین شده است و نتایج تغییرات مختلف روی کل مجموعه اعتبارات و تابع هدف نیز بررسی شده است. نشان داده شد در این سال توزیع اعتبارات بهینه نبوده به خصوص در فعالیتهای صنعتی کمبود بودجه محسوسی وجود داشته و باعث عدم بهینگی بودجه کل شده است.نتیجه گیری کلی آن است که روش فعلی توزیع و تخصیص اعتبارات تبصره 3 بهینه نبوده است و نه تنها قادر نیست به اهداف تعیین شده برسد، بلکه باعث خرد شدن اعتبارات شده است. همچنین تعیین بخشی از بودجه تحت عنوان اعتبار توزیع نشده، بدون برنامه مشخص قبلی برای توزیع آن، مانع رسیدن به سطوح بالاتر از بهینه سازی تخصیص کل اعتبارات نیز گردیده است. همچنین، نشان داده شد، مدل پیشنهادی قادر است تخصیص های بهینه را براساس محدودیتهای تعیین شده معین کند، کسری یا مازاد احتمالی را پیش بینی کرده و جهت رفع آن به تصمیم گیران کمک کند، در نتیجه به اهداف تعیین شده برسد.